آخرین درس از آخرین پیامبر
روزنامه فرهیختگان نوشت: بیستوهشتم صفر، سالروز رحلت کسی است که به تصدیق قرآن از هر نظر الگو و دارای خُلق عظیم و خاتِم و خاتَم پیامبران است. حضرت محمدمصطفی(ص) از آن جهت پایان بخش ارسال رسل و انزال کتب شد که نکتهای را ناگفته باقی نگذاشت و پس از او در مجموعه تعالیم انبیا نقصی نبود که دیگران برای تکمیل آن مبعوث شوند.
روزنامه فرهیختگان پنج شنبه ۲۴ مهرماه در یادداشت صفحه نخست خود به قلم محسن اسماعیلی عضو مجلس خبرگانرهبری نوشت: درمیان همه آنچه از «اسوه حسنه» خوانده و شنیدهایم، اهتمام به رعایت حرمت انسانها (و نهفقط مسلمانها) و ادای حقوق مردم از برجستگی بیشتری برخوردار است. او برترین مخلوق و علت خلقت بود، ولی درهمان حال کرامت هیچ بشری را نادیده نمیگرفت؛ با ضعیفترینها نشست و برخاست داشت، از گمنامترینها دلجویی میکرد و پایمال کردن حق هیچکس را برنمیتافت؛ بهویژه کسانی که فریادشان بهجایی نمیرسید و تضییع حقوق آنها هزینهای در برنداشت.
پیامبر ما چنان به انسان و حرمت او میاندیشید که حتی پیکر بیجان آدمی را نیز شایسته احترام میدید. نوشتهاند: بههنگام گفتوگو با اصحابش بود که جنازهای را عبور دادند. تمام قد به احترام آن برخاست. یارانش که به احترام ایشان (و نه به احترام آن جنازه!) برخاسته بودند، با بیرغبتی و تعجب گفتند که این جنازه یک یهودی است!! (یعنی او از ما نیست و چنین حرمتی را سزاوار نمیباشد.) اما حضرت با توبیخ این همه تنگ نظری فرمود: مگر انسان نیست!؟ هرگاه جنازهای دیدید به احترام آن برخیزید (بدون آنکه به دین و آیینش بنگرید.)
آن نگاه وحیانی و منطبق با فطرت بود که دوست و دشمن را پروانهوار گرد شمع وجودش جمع و زمینه را برای جهانگیر شدن پیامش، با شتابی باور نکردنی، آماده کرده بود. قرآن بهصراحت نرمی و مهربانی با مردم را رمز موفقیت او میداند و تاکید میکند که اگر تندخو و سخت دل بود، بهرغم همه خوبیهایی که داشت، همه از گرد او پراکنده میشدند!
راز دلدادگی به محمد(ص) آن بود که خود را از دیگران برتر نمیپنداشت و بدون آنکه امتیازی برای خود بطلبد، همواره همچون دیگران میزیست، او شرافت و فضیلت خود را مایه سرکوب و سرزنش کسی قرار نمیداد و سبق و سابقه خود را دلیل نفی آنها نمیدید. وقتی با یاران به سفر میرفت و درجایی برای رفع خستگی بار بر زمین مینهادند، هرکس بهکاری میپرداخت. یکی ذبح حیوان را میپذیرفت و دیگری کندن پوست آن را. این پختن غذا را برعهده میگرفت و آن یکی کاری دیگر را... در این میان پیامبر نیز مشتاقانه و فروتنانه جمع کردن هیزم را وظیفه خود قرار میداد. جمعیت یک صدا التماس میکرد: «شما راحت باشید که ما به خدمت شما افتخار میکنیم.» اما او پاسخ میداد: «خداوند دوست ندارد بندهای را درمیان دوستانش با وضعی متمایز ببیند که برای خود نسبت به آنان امتیازی در نظر گرفته است.»
جریان آخرین دیدار او با مردم؛ نهفقط ذکر مصیبت، که درس ماندگاری برای همیشه تاریخ است. شیخ صدوق و بسیاری دیگر از بزرگان دین نقل کردهاند: «در واپسین لحظات عمر شریفش، درمسجد و خطاب به عموم مردم فرمود: خداوند سوگند یاد کرده است که از تجاوز به حقوق انسانها نخواهد گذشت. پس شما را به خدا! هرکس حقی از او تباه کردهام برخیزد و قصاص کند. پیرمردی به نام «سواده بن قیس» از میان آنان برخاست و گفت: «پدر و مادرم به فدای تو! هنگامی که از طائف آمده بودی و عصای خود را بلند کردی تا برناقهات فروآوری، بر شکم من زدی که درمیان استقبالکنندگان بودم. نمیدانم بهعمد زدی یا به خطا!؟»
حضرت فرمود: به خدا پناه میبرم که به عمد کرده باشم. سپس بلال را فرمود که همان عصا را از فاطمه که در خانه نشسته بود، گرفته و بیاورد.
داستانش مفصل است... بلال در کوچهها ناله میزد و فریاد بر میآورد که: چه کسی مانند رسول خدا چنین میکند؟ عصا را آورد و پیامبر به آن پیرمرد داد. «سُواده بن قیس» گفت: پیراهن خود بالا بزن و شکم خود را بگشا.
جمعیت گریه میکرد و از جسارت و بیرحمی پیرمرد در شگفت بود. شاید خیلیها میخواستند به او یورش برند. اما در میان خشم و حیرت حاضران، او فقط اجازه خواست تا به امید رهایی از دوزخ، بوسه به جای قصاص بزند!
پیامبر دوباره پرسید که آیا حق خود را نمیگیری؟ پیرمرد که به آرزوی خود رسیده بود، عفو کرد و عفو خدا طلبید... «یا وَجیها عِنْدَ اللّه اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه».
مطالب مرتبط
تگها
مطالب پربیننده
- چه کسانی می توانند نامخانوادگیشان را تغییر دهند
- روزانه چقدر پروتئین مصرف کنیم؟
- خواص شگفتانگیز کیوی را بشناسید
- فراخوان دومين كنگره بين المللی راهكارهای گسترش فرهنگ غدير و ترويج نهج البلاغه
- ۳ نوشیدنی مفید برای سالمندان
- نکاتی مهم درباره جوشهای صورت
- علائم بیش فعالی در دخترها و پسرها را بشناسید
- میوه ای برای تقویت سیستم ایمنی بدن
- گیاهی برای دفع سنگ کلیه
- اربعین؛ پلی به سوی وحدت جهانی
- چالشهای ازدواج در دوران پیری
- اذن پدر برای ازدواج دختر لازم است یا خیر؟
- معرفی سوغات و صنایع دستی مازندران
- چگونه عطر مناسب بخریم؟
- زندگی نامه مسعود پزشکیان
- رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد
- درباره دوران بحرانی نوجوانی
- بازار کرمان با قدمت ۶۰۰ سال
- معرفی موزه هنرهای معاصر تهران؛ بازتابی از هنر ایران و جهان
- مصرفگرایی و ویرانی زندگی
- پاسخ به سوالات رایج درباره مصرف شیر
- معرفی جنگل فندقلو؛ بهشتی مینیاتوری در اردبیل
- درباره سن پیری بیشتر بدانیم
- اهمیت خواب را جدی بگیرید
- معرفی مسجد شیخ لطف الله، اثری شگفت انگیز از دوران صفویه
- پناهگاه سکوت
- نحوه خوابیدن به خواستههای درونی
- مضرات سیگار از آسیبهای پوستی تا تهدید سلامتی
- در مورد کف پای صاف و باورهای قدیمی
- چگونه با کودکان چاق تعامل داشته باشیم
- قوانین کلاس و مدرسه
- قالب آماده و زیبای پاورپوینت(15)
- ۵ فیلم که همه زنان ایرانی باید تماشا کنند
- شعار سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»
- قالب زیبای پاورپوینت برای ارائه پروپوزال و دفاع رساله دکترا
- قالب پاورپوینت کادر دار زیبا
- پورنوگرافی چیست و چه اثری بر مغز و رابطه جنسی دارد؟
- قالب پاورپوینت گرافیکی و طرح دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی زیبا
- رنگ چشم هایتان درباره شما و اجدادتان چه می گوید؟
- نمونه تدریس درس اول هدیه آسمان پنجم
- قالب پاورپوینت گرافیکی جالب
- اندکی درباره درسپژوهی
- کتاب پسری که جادویی شد
- همه زائران سلطان
- قالب پاورپوینت
- معرفی کتاب
- دوستی با کتاب
- قالب پاورپوینت گرافیکی
- درباره محسن رضایی
- معرفی کتاب
- قیافه و ظاهر واسه متولدین کدوم ماه، خیلی مهمه؟
- درباره امیر کبیر
- کتاب راهنمای کامل Interaction access
- متن کامل دعای جوشن کبیر با ترجمه
- کتاب پیوند زخم خورده
- درباره فخرالدین عراقی
- درباره محسن مهر علیزاده
- کتاب آموزش علیه آموزش
- خلاصه کتاب سواد بصری