حبیب یغمایی؛ محقق و متن‌شناس برجسته معاصر

حبیب یغمایی؛ محقق و متن‌شناس برجسته معاصر

حبیب یغمایی یکی از شاعران برجسته‌، محقق و متن شناس معاصر به شمار می‌رود که گوشه‌هایی از حوادثِ تاریخ ایران در آثار وی قابل مشاهده است. او با چنین اندیشه‌ و هدفی در مجله یغما در قالب مضامین متفاوت تلاش می‌کرد تا آگاهی از تاریخ کشور و دفاع از آن را به‌عنوان الزامات جامعه ایرانی در اجتماع ترویج کند.

۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ خورشیدی، روزنامه‌نگار، شاعر و نویسنده‌ای که عموم مردم، بیشتر او را با شعر «روباه و زاغ» در کتاب فارسی سوم دبستان به یاد دارند و می‌شناسند، درگذشت. او حبیب یغمایی نام داشت. حبیب یغمایی در دوره‌ای می‌زیست که تحولات سیاسی گسترده‌ای در تاریخ معاصر ایران رقم خورد و این تحولات در آثار وی منعکس شده بود. بسته بودن فضای سیاسی دوره رضاخان در آثار یغمایی قابل توجه است. او در تلاش بود تا با مجله «یغما»، تاریخ و ادبیات ایران را حفظ کند. دیوان اشعار او خیلی مفصل نیست و شاید در حدود هفت هزار بیت شعر داشته باشد. او در شعر چون کاملا از سبک سعدی پیروی کرده، شعر او روان و با مفهوم است و به همین دلیل سال‌های نخستین که وی سرایش شعر را آغاز کرده بود، یعنی از ۱۳۰۰ خورشیدی به بعد، شعرهای زیادی از وی در کتاب‌های درسی منتشر شده است. به‌خصوص شعر «روباه و زاغ» که با گذشت حدود ۷۰ سال، هنوز هم در کتاب‌های درسی درج می‌شود و بچه‌های دبستانی با این شعر آشنا هستند.

 

زندگینامه حبیب یغمایی

حبیب یغمایی در ۱۲۸۰ خورشیدی در یکی از روستاهای کویری کشور به نام جندق چشم به جهان گشود. روستای‌ جندق‌ چون بر سر راه کاروان‌رو قدیم ایران از شمال به جنوب قرار داشت از شهرت بسیاری برخوردار است بـه گونه‌ای که همواره بزرگان این ناحیه خود را جندقی خوانده‌اند. چنانکه‌ یغمای‌ جندقی شاعر مشهور و آزاده عصر قاجار و نیای مادری حبیب یغمایی در اصل خوری بود و هم در آنجا رشد کرد و بالید و هم آنـجا درگـذشت اما با شهرت جندقی معروف بود. پدر حبیب یغمایی نیز از شاعران و ادیبان محلی بود. او اشعار فراوانی سرود و چند منظومه از وی اکنون برجا مانده است که از جمله باید از مثنوی‌ فـتح‌نامه سـردار جنگ کاشانی نام‌ برد که‌ نسخه‌ای از آن را به صورت دگرگون منتشر کرده‌اند. حبیب‌ دوران کودکی را در چنین‌ محیطی گذراند. پدرش‌ مـعاشران‌ و هـمنشینان بـرجسته و شاعری چون فتح ا...کیوان، مـحمد حـسن کیوان، میرزا اسماعیل‌ هنر معتمد دیوان و محمد تقی خجسته داشت که هریک در فنون ادبـی‌ و سـرودن انـواع‌ شعر مهارت و استادی داشتند. در میان اشعار بازمانده از دوران کـودکی حـبیبی به دو بند از ترکیب‌بندی‌ که‌ ظاهرا در اواخر دوران کودکی و اوایل نوجوانی سروده اشاره می‌شود:

در چنین‌ روز سه عید آمده باهم توأم‌ شکر /کـه ز تـوفیق خـدای متعال‌ همچو ابروی بتان گشت‌ عیان‌ /تیغ‌ هلال‌ رمضان رفت چـو شـوال درآمد /به جلال‌ رایت روزه نگون سار شد /اما شوال‌ از زمین تا به سموات برافروخت علم

مـقدمات دانش‌های متداول را در خور نزد پدر و یاران او فرا گرفت و از آن پس رهسپار دامغان و شاهرود شد و سـالیانی‌ چـند در مـدارس آن ۲ شهر به کسب معرفت پرداخت و در اوایل ۱۳۰۰‌ خورشیدی رهسپار تهران‌ شد و در مدرسه دارالشفا سکنی گزید. او در این هنگام با افرادی چون محمد جواد تربتی هـمخـانه‌ بود.

فعالیت های اجرایی حبیب یغمایی

یغمایی با ورود به‌ تهران در دارالمعلمین عالی به فرا گرفتن دروس رایـج‌ پرداخـت‌ و پس از فراغت از دارالمعلمین یکسالی را در مدرسه حقوق‌ و علوم‌ سیاسی گذراند و سپس به خدمات‌ دولتی پرداخـت. نخستین مشاغل او در اداره ثبت و سپس بلافاصله به‌ وزارت‌ معارف انتقال یافت و ریاست فرهنگ سمنان و دامـغان به او سپرده شد و در ۱۳۰۷ خورشیدی توفیق‌ یافت‌ یکی‌ از نخستین مدارس ابتدایی دولتی را در زادگاهش بنیاد کند. پس از خدمات اداری‌ در وزارت معارف و فرهنگ، چند سالی‌ مدیر کل نگارش و نیز سردبیر مجله آمـوزش و پرورش بـود و در اواخـر چند سالی‌ به‌ تدریس علوم ادبی، عروض و قافیه و بدیع‌ در دانشسرای عالی پرداخت‌.

فـعالیت‌های‌ ادبی و هنری حبیب یغمایی

از همان زمان‌ اقامت‌ در دامغان و شاهرود، یغمایی اشعار و سروده‌های خود را برای نشریات تهران‌ می‌فرستاد و در آنها چـاپ مـی‌شد، به گونه‌ای که‌ پس‌ از ورود وی به‌ تهران‌، ادیبان برجسته مرکز چون‌ ملک‌ الشـعرای بـهار، عباس اقبال و سعید نفیسی و شیخ الرئیس افـسر بـه خـوبی او را می‌شناختند و به‌ توصیه ملک الشعرا کاری بـرایش پیـدا شد، همنشینی با ملک‌ الشعرا تا پایان عمر وی‌ ادامه داشت. او در سـال های نـخستین سلطنت پهلوی اول، همکاری خود را بـا روزنامه‌های‌ انـقلابی و مـخالف‌ سـیطره همه جانبه رضاخان‌ ادامه داد و حـبیب‌ در آن غـزلیات و اشعاری‌ انقلابی‌ مندرج ساخت که در دیوان‌ او به چشم می‌خورد. از ۱۳۱۳ خورشیدی کار تصحیح کلیات‌ سـعدی را بـا همکاری فروغی‌ و یغمایی آغاز کرد و این کار چـند سـال مداوم ادامه یـافت. او در کلیات سعدی و تصحیح آن نقشی عمده داشت. در همان زمان‌ نسخه‌ای‌ از گلستان سعدی را به طور مستقل تـصحیح و منتشر کرد. نخستین رساله‌ ادبی یغمایی، کتابچه‌ کـوچکی اسـت در شرح حال یـغما و جـغرافیای جـندق و بیابانک و این رساله نـخست در چند شماره‌ مجله ارمغان منتشر شد و سپس در کتابی کوچک با مقدمه عباس اقبال آشتیانی در ۱۳۰۴ خورشیدی‌ انتشار یافت. از آن پس گرشاسپ نامه اسدی طـوسی را در چـند نـسخه معتبر ویرایش‌ و در ۱۳۱۷ خورشیدی مـنتشر کـرد.

فعالیت‌های مستقل مطبوعاتی

یغمایی از ۱۳۲۰ خورشیدی به بعد سردبیری مجله فرهنگستان را بر عهده گرفت. این مجله را فرهنگستان بـنیاد نـهاده‌ بـود و وظیفه آن انتشار تصمیمات‌ آن‌ مرکز و ارایه‌ مـقالاتی بـود کـه اعـضا فـرهنگستان‌ مـی‌نوشتند. حبیب یغمایی تا چند سال این نشریه را گرداند و از آن پس در ۱۳۲۷ خورشیدی مجله یغما را تأسیس کرد که  ۳۱ دوره از آن را تا پایان ۱۳۵۷ خورشیدی مـنتشر کرد. مجله یغما مرتب‌ترین و منظم‌ترین مجله در سده اخیر است‌ که در ایران منتشر شد و همه شماره‌های هر سال آن بی‌وقفه‌ انتشار یافت. یغمایی همچنین چند سال سردبیری و مدیریت مجله آموزش و پرورش را که‌ نشریه رسمی وزارت ‌معارف‌ بود، برعهده داشت، این برهه را شاید بتوان یکی از بـهترین دوره ‌های‌ این‌ مجله‌ دانست‌ چون مقالات خوب و اساسی در آن مندرج شد.

آثار ادبی و تحقیقاتی برجای مانده از حبیب یغمایی

حبیب یغمایی غیر از فعالیت‌های مداوم مطبوعاتی در سرودن شعر به گونه ای اسـتادانه دست داشت. آثار تحقیقی او هـم فـراوان‌ است‌ که می توان به تصحیح و تنقیح ترجمه تفسیر طبری که این کتاب کهن‌ترین اثر منثور زبان فارسی است و در اواسط دوره سامانی بـه تـشویق پادشاهان آن سلسله از عربی بـه فـارسی ترجمه شده اشاره کرد. همچنین گرشاسپ نامه اسدی طوسی که در ۱۳۱۷ خورشیدی براساس چند نسخه موجود خطی‌ تصحیح و چاپ شده نیز از آثار یغمایی به شمار می رود. قصص الانبیای ابو السحاق نیشابوری از آثار فارسی‌ سده پنجم، رساله‌ای در عـلم قـافیه، داستان دخمه ارغوان، نمونه نظم و نثر فارسی، دیوان اشعار موسوم به«سرنوشت» که این دیوان بیش از نیمی از اشعار شاعر را دربر دارد، دوره‌ سی‌ و یک ساله مجله یغما، تصحیح غزلیات سـعدی، شـعر استاد یـغمایی از دیگر آثار یغمایی محسوب می شوند. از حبیب یغمایی شاعر و نویسنده معاصر نامه‌ها و مکتوبات متعددی برجای مانده است. آنها را که برای دوستان نویسنده، شاعر و محقق خود یا برای همکاران مجله یغما نوشته و ارسال داشته، اکنون نزد همان افراد یا وارثان آنان نگه‌داری می‌شود. «دخمه ارغون» داستان کوچک تاریخی نوشته اوست. داستان مربوط به پیدا شدن گنجینه جواهرات دخمه ارغون در روستای ارغونِ زنجان است. نویسنده ضمن روایتِ این داستان، به برخی حوادث عصر ایلخانیان مغول و نیز دوره پادشاهی فتحعلی‌شاه قاجار اشاره می‌کند. خواننده با مطالعه این داستان، از تاریخِ زندگی ارغون‌خان مغول و گنجینه او، ماجرای وهابی‌ها و عقاید آنان، داستان حمله وهابیان به کربلا و نجف، تخریب حرم رسول اکرم(ص)، سابقه خصومت دولت ایران و عثمانی و چندین ماجرای فرعی دیگر باخبر می‌شود. بدین ترتیب اگر بپذیریم که فرهنگ و مظاهر مختلف آن در جوامع متمدن امروز و آینده و در مسیر تحولات علمی و فنی پیوندی ناگسستنی میان گذشته و حال به‌شمار می‌آید و تمدن هر ملت در قالب فرهنگ آن شکل می‌پذیرد، نقش مجله «یغما» در این مسیر، حائز اهمیتی سرشار است.

سبک آثار یغمایی

اشعار یغمایی به سبک کلاسیک، آسان و روان است. شاید در میان شعرای ۱۰۰ سال گذشته، آنان که به‌ سـبک‌ سنتی شعر سروده‌اند، روان‌ترین و سهل‌ترین شعر معاصر بـاشد، هـرچند مـمکن است، گروهی این نظر را نپذیرند اما تعمق و مطالعه شعر شاعر این نظریه را به‌ آسانی‌ به هر فردی القـا ‌ ‌می‌کند. بسیاری‌ از آثار شعری او از همان زمان سرودن به عنوان اشعار آسان و معنی‌دار و در کتاب‌های درسـی وارد شـد و افراد بسیاری از زمان کودکی‌ و تحصیل‌ آنها را به یاد خواهند آورد. یغمایی در شعر خود به کویر، بیابان و گـوشه گوشه از نقاط ایران نظر دارد و با علاقه و به شیوایی از آنها یاد می‌کند. افزون بر این نوع اشعار، یک بخش شعری او تا حدی سیاسی است. از دیگر بخش‌های شعر یغمایی، شعر اجتماعی و اشعاری است که به عشق زادگاهش سروده که شعرهای خیلی برجسته‌ای است؛ به خصوص مثنوی «خورنامه و از انارک تا چوپانان» که خیلی مثنوی مهمی به شمار می رود و به زبان آلمانی هم ترجمه شده است و همین طور شعرهای مختلفی که به تناوب در دوره‌های مختلف مجله یغما و قبل از یغما در مجله ارمغان به چاپ می‌رسانده است.

فعالیت های حبیب یغمایی در زمینه فرهنگ

در ۱۳۴۸ خورشیدی یغمایی تصمیم گـرفت در خـور، کتابخانه‌ بزرگی تأسیس کند، پس در کنار زمینی که برای آرامگاه خود در نظر گرفته بود، سالنی بزرگ و مستحکم‌ بنا کرد. نخست تمامی کتاب‌های خود را به‌ آنـجا اهدا کرد و سپس با طرح مکرر آن در شماره‌های‌ مختلف مجله یغما، عده زیادی از افراد و مؤسسات‌ دولتی و خصوصی را برانگیخت تا کتاب‌هایی به‌ آنجا اهدا کند، در نتیجه‌ در مدتی‌ کوتاه آثار فراوان در آنجا گرد آمـد. ایـن کتابخانه که نام کتابخانه‌ عمومی حبیب‌ یغمایی‌ به‌ خود گرفته بود، اساسنامه‌ای داشت و بنیانگذار آن برطبق همان نوشته، آن را به وزارت فرهنگ‌ و هنر وقت واگذار کرد. بعدها سالنی دیگر برای آن بنا نـهاده شـد. در سال های اخیر اقداماتی شده و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌ با انتقال کتابخانه به محل اصلی خود موافقت کرده است.

 

 

سرانجام یغمایی

سرانجام حبیب یغمایی در ۱۳۶۳‌ خورشیدی در اثر کهولت سن چشم از جهان فروبست. پیکرش‌ را بنا به وصیت او در آرامگاه وی‌ در خور بیابانک و کنار ساختمان کتابخانه‌اش به خاک‌ سپردند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه