درباره مهرداد اوستا

درباره مهرداد اوستا

مهرداد اوستا را به عنوان پدر ادبیات پایداری می‌شناسند، ادیبی که با سرودن شعرهایی علیه حاکمان جور و انعکاس رنج‌های جامعه در قصیده‌های دلنشین‌ خود به پشتیبانی از حق و حقیقت پرداخت و اینگونه شاعری جهان‌نگر و ژرف‌اندیش شناخته شد.

آثار ادبی همچون آیینه ای است که اندیشه ها و باورهای نویسندگان و شاعران را انعکاس می دهد و مطالعه آن به مخاطب این امکان را می دهد تا با سیر تحول اندیشه ها و جریان های فکری و ادبی آشنا شوند و در زندگی خود به صورت کاربردی از آنها بهره گیرد. مقاومت و پایداری یکی از موضوعاتی به شمار می رود که در ادبیات معاصر ایران مطرح است و برای شاعری که با نگاهی از سرتعهد و تأثیرات اجتماعی به بیرون می نگرد، سرشار از آگاهی های گسترده و متنوع است. هر کدام از شاعران در این مسیر سروده ها و اشعاری به یادماندنی به یادگار گذاشتند که در این میان می توان به مهرداد اوستا اشاره کرد. شاعری که در تمامی اشعارش مردم گرایی به چشم می خورد. کلمات شعری او، ساده و بی آلایش است و با زبانی عادی و عامیانه شعر می گوید اما در پس همین سادگی یک دنیا احساس، شهامت، گذشت و انسانیت موج می زند. شعرشناس و پایبند اساس اسلام و اصول اخلاقیات است.

زندگینامه مهرداد اوستا

محمدرضا رحمانی در ۱۳۰۸ خورشیدی و در خانواده‌ای، اهل ادب چشم به جهان گشود. او از همان کودکی به شعر و خواندن آن علاقه داشت به طوری که در ۱۰ سالگی با سرودن شعری با قافیه درباره واقعه عاشورا در مدرسه مورد تشویق آموزگارانش قرار گرفت. از همان دوران در محافل ادبی حضور یافت و با خواندن شعر تحسین همگان را برمی‌انگیخت. با به پایان بردن تحصیلات مقدماتی وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان مسوول سامان دادن به کتابخانه‌های موجود و مقالات و کتاب های ادبی این‌ وزارت‌خانه‌ نیز مشغول به کار شد.

اوستا، قصیده سرای معاصر

محمدرضا رحمانی را بیشتر به عنوان قصیده سرا می شناسند اما او در دیگر زمینه های شعری همچون غزل، مثنوی، رباعی، دوبیتی‌های پیوسته و ... نیز اشعار به یادماندنی سرود. تخلص شعر، او ابتدا «رعنا» بود و سپس به اوستا تغییر داد، گویی که تغییر تخلص به جهت شیوه اشعار نغزش زبانزد عام و خاص شد و همه جا او را به نام مهرداد اوستا می شناسند. در سرودن غزل و قصیده از خلاقیت های خاصی برخوردار بود. بسیاری از ادب دوستان اوستا را بعد از ملک الشعرای بهار به عنوان بزرگترین قصیده سرای معاصر می دادند. در شعرهای اوستا دردها، رنج های انسان، نیازها در قالب قصیده و غزل توانست ترکیب جدیدی با عنوان «غزل- قصیده» به وجود آورد. برخی دیگر از بزرگان شعر معاصر، او را بدیل خاقانی نیز می نامیدند زیرا در شعرهایش از عقل و نقل بسیار بهره می برد که در نوع خود بسیار بی نظیر بود.

آثار به جای مانده از اوستا

اوستا در همان ابتدای جوانی با تصحیح دیوان سلمان ساوجی نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «از کاروان رفته» را منتشر کرد و تحسین تمامی صـاحب‌نظران را نـسبت بـه خود برانگیخت‌. در سال‌های بعد با خلق آثاری همچون «پالیزان و از امروز تا هرگز» قـدرت نـویسندگی خـود را نشان‌ داد، به طوری که عبدالحسین زرین‌کوب در نقد کتاب پالیزان، ضمن تمجید از محتوای‌ این اثر اظهار کرد: «مهرداد اوسـتا بـا خـلق این اثر، سبک جدیدی را به سبک‌های‌ نگارش‌ جهان‌ افزود.» اوستا با زاویه ای عاشقانه و زیرکانه به سرایش دست زد و به طبع شاعر جوان آن روزهای کشور چنان شیفته قصاید سلمان ساوجی شد که تصحیح اشعار وی را بر عهده گرفت. اوستا ۹ سال پس از انتشار این تصحیح در حوزه ادبیات به فلسفه و منطق روی آورد و در این فاصله کتاب های رساله ای در فلسفه، منطق، روان شناسی و اخلاق و پس از آن نیز عقل و اشراق را منتشر کرد. همچنین تصحیح رباعیات خیام نیز از جمله فعالیت های او در این سال ها به شمار می رود. نخستین مجموعه شعری اوستا که نام وی را در پیشانی داشت با عنوان از کاروان رفته منتشر شد. اوستا در این مجموعه ارادت خود را به سنت شعر کلاسیک فارسی با وجود ناهمخوانی آن در روزگار ادبیات نوگرای دهه ۳۰ در اقتضای خود اجابت کرد. او که شاعرانگی اش را با سرایش قطعه ای در رسای واقعه عاشورا آغاز کرده بود در نخستین مجموعه شعری نگاه شاعرانه خود به پیرامونش و نیز اشعاری را که کم و بیش طعنه به شرایط جبارانه روزگار می زد، منتشر کرد.

اوستا پس از انتشار مجموعه پالیزبان به سراغ متن های داستانی رفت هر چند نمی توان این آثار را به طور کامل داستان دانست اما مجموعه پالیزبان با عنوان نخستین اثر اوستا در حوزه نثر داستانی به دلیل انتخاب صحیح عبارات و کلمات و نیز خارج نشدن از منظومه شاعرانه ذهنی اش به اثری در خور اعتنا مبدل شد. از نگاه اوستا در دومین مجموعه نشر داستانی وی که ۲ سال بعد از آن با عنوان از امروز تا هرگز منتشر شد نیز به چشم می خورد.

حماسه آرش دیگر آثار اوستا است که علاقه او به سبک های فاخر شعر فارسی با نیم نگاهی به سنت های کهن و بومی ایران در قالب کلامی پرصلابت و در میانه راه شاعرانگی او منتشر شده است. حماسه آرش به شکلی ناملموس سرآغاز جهت گیری شعرهای اوستا است. جهت گیری که با نگاه به علقه های بومی و ملی شروع و در سال های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی با همراهی بی پرده با خیزش مردمی کشورش همراه شده است. اوستا برای انتشار دومین مجموعه شعری خود ۱۲ سال صبر کرد تا سرانجام در ۱۳۵۱ خورشیدی مجموعه شعر «شراب خانگی، ترس محتسب خورده» را منتشر کرد. او این مجموعه را در حالی روانه بازار کتاب کرد که در سال های دهه ۵۰ ممنوع القلم بود و اجازه انتشار آثار خود را نمی یافت. اوستا دومین مجموعه شعر خود را در قالب قصیده منتشر کرد که نشان دهنده پایبندی او به سنت شعر کهن فارسی در دوران بلوغ شعری اوست. او با این مجموعه شعر، علاقه خود را به کلام و زبان شاعرانی چون ناصرخسرو و مسعود سعد بیش از پیش نشان داد و از طرفی دیگر خود و شعرش را چنانچه سال های بعد از زبان خود او نیز بیان شد به فرزندخواندگی زمان خود مبدل کرد تا جایی که در ارتباط با آن گفته است: «یک هنرمند باید فرزند زمان خود باشد و اگر احیانا خود نیازمندی های زیادی از نظر مادری ندارد باید آنقدر روحیه حساس و تاثیر پذیری داشته باشد که دردها و نیازمندهای اکثریت مردم را درک کند و آینه گویای رنج و شادی مردم زمان باشد.»

مبارزات‌ سیاسی‌

اوستا را می‌توان شـاعر و ادیبـی مبارز دانـست. زندگی اوستا تنها در شعر و شاعری خلاصه نـمی‌شد، بـلکه او از جمله شاعرانی بود که از شعر خود، در راه‌ مبارزات سیاسی برای استقلال وطـن استفاده کرد. هـمه افرادی که هنگام کودتای ۲۸ مرداد در کنار اوستا بـودند، سـخنرانی‌های شورانگیز او را به یاد دارند که چگونه‌ مردم را به مبارزه با رژیم پهلوی فرا مـی‌خواند. او با نام بردن از امام خمینی(ره) در کتـاب «تـیرانا» نشان داد که روحیه ای مبارزاتی دارد. اوستا در واکنـش‌ بـه‌ تبعید امام(ره)، نـیز قصیده‌ای ۵۶ بیتی سرود و منتشر ساخت. سپس با انتشار مجموعه شعر «امام، حماسه‌ای دیگر» ارادات خود را به ایشان نشان داد. او مـی‌نویسد: «و تـو را ای امام‌، در هر دوره از دوران‌های استیلای نامردمی و بیداد، به نبرد با بیدادگران آزمند، دیده‌ام ... سرگذشت و حماسه تو، حماسه نبرد بی‌امان توحید با شرک بوده است ... و این تو بودی‌ که‌ بـا چشم خدابین و با چشم خدایی و بصیرت الهی، عفریت شرک را در هر جلوه و هر لباس باز می‌شناختی‌ و ‌از سریر پیروزی نگون‌سار کرده‌ای.» در پی همین نوشتار، اوستا به مدت یک‌سال ممنوع‌القلم شد.

کتاب تیرانا، نثر شاعرانه‌ای است که به شعر منثور پهلو می‌زند. گویا اوستا می‌خواسته با نوشتن این کتاب، تسلط خود بر نثر شاعرانه‌ و شعر مـنثور را بـه رخ مدعیان بکشد. این کتاب به یک معنا حسب‌ حال مهرداد اوستا و شرح اندیشه‌ها، دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های او است. در لابـه‌لای این صـفحات می‌توان دید که‌ فقر و تنگدستی‌ در کنار عشق و شوری بی‌پایان‌ به‌ دانستن‌، چگونه کودکی به نام «محمدرضا رحمانی» را از کوران حوادثی عجیب و خواندنی مـی‌گذراند، جان او را صیقل می‌دهد و سرانجام او را به‌ مهرداد اوستا تبدیل می‌کند.

هنگام مطالعه تیرانا، جادوی کلمات‌ خیال‌انگیز و دانسته‌های فراوان نویسنده درباره ادبیات، فلسفه، تاریخ، اسطوره شناسی و ... خـواننده را بـه فضاهایی‌ شگفت‌انگیز و متفاوت‌ می‌برد. از نکات قابل توجه در نثر تیرانا، ترکیب‌ سازهای‌ بدیعی‌ است که محصول ذهـن و زبـان خلاق اوستا و چیره‌دستی او در حوزه کمال است.

فعالیت های اجرایی اوستا

اوستا پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته فلسفه تحلیلی به عـنوان جـوان‌ترین استاد در دانشگاه تهران، شروع به تدریس کرد. او چند دهه در دانشگاه تهران به تدریس در رشته‌های‌ زبان‌ و ادبیات فارسی، فلسفه، فلسفه تاریخ و فلسفه هنر، تاریخ‌ اجتماعی هنر، زیبایی‌شناسی، روش تـحقیق در زیبـایی‌شناسی و تـاریخ موسیقی پرداخت. ‌او در مقطعی به‌ عـضویت شـورای بـررسی رسانه‌های دکتری‌ دانشجویان‌ دوره دکتری‌ ادبیات‌ فارسی‌ درآمد. با مطالعات شبانه روزی توانست در مدت کوتاهی بـا ادبـیات‌ جهانی‌ نیز آشنا شود.

سرانجام مهرداد اوستا

سرانجام این شاعر توانایی معاصر، پس از عمری تلاش در مسیر شعر و ادب فارسی در ۱۳۷۰ بر اثر سکته قلبی به خانه ابدی کوچ کرد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه