کتاب برفین و رزالین

کتاب برفین و رزالین


کتاب برفین و رزالین نوشتۀ امیلی وینفیلد مارتین، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز، روایتگر داستان جذاب و هیجان‌انگیز دو خواهر ماجراجو و شجاع به نام‌های رز و اسنو است که در جستجوی پدر مفقود شده‌شان، با طلسم و جادوی دیرینۀ جنگل می‌جنگند و آن را شکست می‌دهند.

درباره کتاب برفین و رزالین:

اسنو و رز هرگز نمی‌دانستند که یک افسانه هستند تا زمانی که...

داستان برفین و رزالین (Snow & Rose) قصۀ دو خواهری است که در شادی و رفاه با پدر مهربان و فرهیخته و مادر هنرمندشان که مجسمه می‌ساخت و آواز می‌خواند، زندگی می‌کردند. همه چیز در این خانواده دوست‌داشتنی به خوبی و زیبایی پیش می‌رفت تا روزی که پدر به جنگل رفت و هرگز بازنگشت. بسیاری از اهالی می‌گفتند احتمالا راهزنان او را به دام انداخته‌اند؛ عدۀ دیگری می‌گفتند جادوگران و غول‌های بزرگ او را سحر کرده‌اند...!

روزها می‌گذرد و مادر اسنو و رز، روز به روز افسرده‌تر و غمگین‌تر می‌شود؛ آن‌ها مجبور به ترک خانه زیبایشان و اقامت در کلبه‌ای متروک، می‌گردند. دو خواهر از پیدا کردن پدرشان ناامید نمی‌شوند و در پی کشف راز گم شدن او راهی جنگل مرموزی می‌شوند که سال‌ها در ظلم و سیاهی بود؛ آن‌ها با کمک سرنخ‌هایی که می‌یابند، طلسم‌های وحشتناک و خوف‌انگیز جادوگران ظالم را می‌شکنند و در نهایت این دو دختر شجاع به سال‌ها حکومت خون و طلا در جنگل پایان می‌دهند.

امیلی وینفیلد مارتین (Emily Winfield Martin) این داستان جذاب را با اقتباس از اثر کلاسیک سفیدبرفی و گل رز، به رشته تحریر در آورده است. داستان‌پردازی و قلم بی‌نظیر امیلی شما را محسور خواهد کرد.

خواندن کتاب برفین و رزالین به چه کسانی توصیه می‌شود؟

تمامی نوجوانان علاقمند به داستان‌های هیجانی و ماجرایی را به خواندن این کتاب جذاب دعوت می‌کنیم.

با نویسنده کتاب برفین و رزالین بیشتر آشنا شویم:

امیلی وینفیلد مارتین، هنرمند و نویسندۀ آمریکایی جوان، یکی از پرفروش‌ترین و سرشناس‌ترین نویسنده‌های سایت آمازون و نیویورک تایمز به شمار می‌آید. در سال 2005 او پس از فارغ‌التحصیلی از هنرستان، شروع به فعایت در زمینه هنرهای تجسمی کرد و آثار خود را در نمایشگاهی به فروش رساند. امیلی سپس به نویسندگی در حوزۀ کودک و نوجوان روی آورد و بیشتر آثارش با استقبال و تحسین مخاطبین و منتقدان مواجه شدند.

در بخشی از کتاب برفین و رزالین می‌خوانیم:

برفین و رزالین تا روزی که آن کلبه‌ی جنگلی خانه‌شان شد از وجودش بی‌خبر بودند. کلبه سال‌های سال خالی مانده بود؛ خزه‌ی سبزرنگ سنگ‌های بیرونی‌اش را پوشانده بود، فرشی از گردوغبار داخلش پهن شده و تار عنکبوت فضایش را تزئین کرده بود. وقتی به کلبه رسیدند و در چارچوب ورودی ایستادند، مادر دستانش را روی شانه‌ی دخترانش گذاشت و لبخندی زورکی تحویل هر دویشان داد، به این معنی که من تنهایی از پسش برنمی‌آیم. پس دخترها، برای اولین بار در زندگی‌شان، مجبور شدند تمیزکاری کنند. از بالا تا پایینِ آن آلونک کوچک را برق انداختند، از چاه آب کشیدند، تمام کلبه را ساییدند از بالای دیوارها تا روی کف‌پوش‌ها و لانه‌های قدیمی پرنده‌ها را از شومینه درآوردند. به مادرشان کمک کردند تشک هر سه تختخواب را پُر کند و کیسه‌های آرد و حبوبات و قهوه و شکر را که آشپزها بارِ گاری کرده و همراهشان فرستاده بودند، در پستو بچیند.

سه صندوق تمام چیزی بود که از زندگی قبلی‌شان به‌جا مانده بود. وقتی صندوق‌ها را باز کردند و چیزهای لازم و به‌دردبخور را، مثل لباس‌ها و لحاف‌ها و دیگ‌ها، بیرون آوردند، مادر تصویر نقاشی‌شده‌ی پدر را به دیوار آویخت. برفین و رزالین هم جعبه‌ی مخصوصشان را تهِ آخرین صندوق پیدا کردند، جعبه‌ی گنج‌ها و اشیای باارزششان را. تویش ویولن برفین بود که آن را با دقت روی قفسه‌ی نزدیک تختش گذاشت نمی‌دانست دیگر حس‌وحال نواختنش را پیدا خواهد کرد یا نه و هدیه‌هایی که پدر از سفرهایش سوغات آورده بود: لحافی بنگالی که از هزاران تکه پارچه‌ی به‌هم‌دوخته درست شده بود، کتاب داستانی از ژاپن، قالیچه‌ای کوچک از ترکیه و یک فیل بُرُنزی از آفریقا.

کلبه که تمیز شد و صندوق‌ها خالی شدند، دخترها و مادر سعی‌کردند در آن محیط ناآشنا برای گذراندن روزهایشان برنامه‌ای پیدا کنند. اما علاوه بر محیط، چیز دیگری هم برای برفین و رزالین ناآشنا بود، این‌که مادرشان اصلاً نمی‌خندید، نقاشی نمی‌کرد، مجسمه نمی‌ساخت و هیچ‌یک از کارهایی را که قبلاً می‌کرد دیگر انجام نمی‌داد. مثل یک خوابگرد در خانه پرسه می‌زد و حرکات و صحبت‌هایش سرد و بی‌روح بود. همچنان زیبا بود، حتی زیباتر از قبل، اما غم و اندوه به‌شدت او را در خود فرو برده بود، غمی که در آن خانه‌ی کوچک فضای زیادی اشغال می‌کرد.

فهرست مطالب
فصل یک: برفین و رزالین
فصل دو: در دلِ جنگل
فصل سه: گرگ‌ها!
فصل چهار: کتابخانه‌ی عجیب
فصل پنج: پسرک قارچی
فصل شش: آذوقه‌ی زمستان
فصل هفت: مرد کوچک
فصل هشت: خرس
فصل نه: جشن تولد
فصل ده: هیولای رودخانه
فصل یازده: دندان‌دارها
فصل دوازده: ضیافت جنگل‌نشینان
فصل سیزده: آیوو چه پیدا کرد
فصل چهارده: خرس و راهزنان
فصل پانزده: آن‌هایی که گم می‌شوند
فصل شانزده: جنگلِ بهاری
فصل هفده: ماجراجویان
فصل هجده: ترسناک هستم من
فصل نوزده: خرس بازمی‌گردد

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه