کتاب آشوب در کاخ سفید

کتاب آشوب در کاخ سفید


کتاب آشوب در کاخ سفید روایت‌های شخصی جان بولتون از تصمیم‌ها، موضع گیری‌ها و عملکرد او در سمت یک سیاست‌مدار و عضو عالی‌رتبه دولتی در برابر ترامپ و ریاست جمهوری‌اش است.

کتاب آشوب در کاخ سفید ترجمه بخش‌هایی از کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد (The Room Where It Happened) است. با وجود اینکه زمان زیادی از انتشار این کتاب نمی‌گذرد، در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2020 در سراسر دنیا قرار دارد و با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شده است. بیشتر مطالب کتاب اصلی از سیاست‌های داخلی آمریکا ‌می‌گوید که بخش‌های کم اهمیت آن ترجمه نشده‌اند تا برای شما جذابیت و معنای بیشتری داشته باشد. اما باقی مطالب کتاب بدون هیچ گونه دخل و تصرفی ترجمه و چاپ شده و متن نهایی کاملا منسجم و قابل فهم است.

این کتاب نسبت به کتاب‌های مشابهش در بازار مزیت‌هایی دارد. بیشتر قسمت‌های آشوب در کاخ سفید مربوط به مسائلی است که برای شما اهمیت دارد و تا حدودی با آن از طریق اخبار و شبکه‌های اجتماعی آشنا هستید.

مطالعه‌ی کتاب آشوب در کاخ سفید به چه کسانی توصیه می‌شود؟

این کتاب مناسب افرادی است که به علوم سیاسی و مسائل مربوط به آن در سراسر جهان علاقه دارند و آن چه را بین ایران و آمریکا و سایر کشورها می‌گذرد دنبال می‌کنند. به طور کلی مطالعه این کتاب خالی از لطف و منفعت نیست و باعث افزایش اطلاعات در زمینه سیاست‌های داخلی و خارجی آمریکا می‌شود.

مهم‌ترین مسائلی که در کتاب آشوب در کاخ سفید به آن پرداخته می‌شود:

- اشتباهات ترامپ در مواجه با اوکراین
- سفر نخست وزیر ژاپن، شینزو آبه به ایران
- تحلیل و نظرات جان بولتون درباره ویروس کوید نوزده
- دلایل پشت پرده خارج شدن آمریکا از برجام و حفظ برجام توسط اروپا
- وضعیت آشفته و نابه‌سامان کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری ترامپ
- موضع‌گیری آمریکا به مسایل کشورهای سوریه و افغانستان و رویکردش نسبت به داعش و طالبان
- مروری بر مذاکرات حضوری دونالد ترامپ با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی، ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه و شی جین پینگ رییس جمهور چین

بخشی از گفته‌های جان بولتون درباره خروج از توافق هسته‌ای ایران:

طبق گزارش رسانه‌ها، مشاوران ترامپ به او اصرار می‌کردند پایبندی ایران به توافق هسته‌ای را تصدیق نکند؛ ولی همچنان در توافق باقی بماند. از نظرِ من، این یک‌جور خوار و ذلیل ‌کردن خود بود؛ اما طرف‌داران این توافق آن‌قدر درمانده شده بودند که برای حفظ آن حاضر بودند از اصل اساسی پایبندی به توافق هم چشم‌پوشی کنند. ترامپ سخنرانی‌اش به جمعۀ سیزدهم موکول شده بود و من به او گفتم با توجه‌به حرف رسانه‌ها به نظر می‌رسد که او قرار نیست پایبندی ایران را تصدیق کند؛ اما همچنان می‌خواهد در توافق باقی ‌بماند؛ که به نظر من حداقل یک‌قدم به جلو است. از او خواستم که هروقت فرصت بود، در مورد این مسئله بیشتر صحبت کنیم.

در مورد این‌هم صحبت کردیم که ترامپ برای دیکته‌کردن به زیردستانش لازم است از چه زبانی استفاده کند. بعد هم ترامپ موضوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مطرح کرد و پرسید آیا لازم است آن را در لیست سازمان‌های تروریستی خارجی قرار داده و جریمه‌ها و محدودیت‌های بیشتری بر آن تحمیل کند یا نه. من توصیه کردم که حتماً این کار را بکند؛ چون این سازمان هم برنامۀ هسته‌ای و برنامۀ موشک‌های بالستیک ایران را تحتِ‌کنترل خود دارد و هم از تروریسم اسلام‌گرای افراطی سُنّی و شیعی حمایت گسترده‌ای می‌کند. ترامپ گفت شنیده ایران از این کار، سخت ناراحت خواهد شد و احتمالاً با حمله به نیروهای نظامی ایالات متحده در عراق و سوریه تلافی خواهد کرد؛ بعداً فهمیدم این حرف، نظر متیس بوده. اما استدلال او اشتباه بود. اگر حق با متیس بود راه‌حلش آن بود که برای تمرکز بر تهدید اصلی یعنی ایران، یا باید از نیروهای نظامی‌مان حمایت بیشتری می‌کردیم یا آن‌ها را از منطقه بیرون می‌کشیدیم. بعداً معلوم شد که تعیین سپاه پاسداران به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی نزدیک به دو سال زمان می‌بَرد و این نشان می‌دهد که یک بوروکراسی مستحکم چقدر می‌تواند نسبت به تغییر مقاوم باشد.

درباره جان بولتون:

جان رابرت بولتون (John Robert Bolton) وکیل، سیاست مدار و متولد سال 1948 در مریلند آمریکا و از اشخاص تند رو بسیار کارآمد حزب جمهوری‌خواه آمریکا است. او در سال‌های 2005 و 2006 در زمان ریاست جمهوری جرج بوش پسر، به عنوان سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد حضور داشت و پس از مدتی این جایگاه را ترک کرد. او در سمت مشاور امنیت ملی ایالات متحده به مدت هفده ماه از آوریل 2018 تا سپتامبر 2019 فعالیت داشته است. در حال حاضر جان بولتون از اعضای ارشد موسسه امریکن انترپرایز، از اتاق‌های فکر محافظه‌کار در واشینگتن و صاحب نظران فاکس نیوز، کانال تلویزیونی چند ملیتی ایالات متحده است.

موضع‌گیری جان بولتون نسبت به ایران:

جان بولتون از یکی از برجسته ترین چهره‌های ضد ایرانی امریکا است. او از حامیان عراق در جنگ بین ایران و عراق بود. بولتون اعتقاد داشت که در سال 2002 کشور کوبا با همراهی ایران و لیبی دست به تولید اسلحه‌های بیولوژیکی زده‌اند اما این ادعا توسط وزارت خارجه آمریکا رد شد. بولتون یکی از حمایت کنندگان مهم سازمان مجاهدین خلق و از مخالفان سرسخت نظام جمهوری اسلامی است، هم چنین از حمله نظامی به ایران دفاع ‌می‌کند، مخالفت شدیدی با توافق هسته‌ای و هر گونه گفت‌وگویی با ایران دارد و معتقد است تحریم‌ها علیه این کشور برای متوقف کردن آن کافی نیست.

در بخشی از کتاب آشوب در کاخ سفید ‌می‌خوانیم:

انتظار نمی‌رود اوکراین صحنۀ نبردی باشد که ریاست‌جمهوری آمریکا در آن به خطر بیفتد؛ اما در سال 2019 تنها چند روز بعد استعفای من، دقیقاً چنین اتّفاقی افتاد. زمان‌بندی من بهتر از این نمی‌توانست باشد. من نه‌تنها در بخش زیادی از این فاجعه سهیم و شاهد جریانات بودم؛ بلکه قرار بود در اتّفاقی که تنها سه بار دیگر در تاریخ آمریکا رخ داده بود، یعنی تلاش جدّی برای استیضاح یک رئیس‌جمهور، نقش داشته باشم؛ هرچند نمی‌دانستم چه نقشی. در تمام طول دورۀ کاری‌ام در بال غربی، ترامپ دوست داشت هر کاری را که بر اساس دانسته‌ها و منافع شخصی خود صلاح می‌دانست؛ انجام دهد و در اوکراین به نظر می‌رسید که بالاخره توانسته بود به این خواسته‌اش دست یابد.

اوکراین از جانب روسیه تحتِ‌فشار سیاسی و اقتصادی شدیدی قرار دارد. در سال 2014، مسکو شبه‌جزیرۀ کریمه را ازطریقِ اشغال نظامی و به‌صورت غیرقانونی به خاک روسیه الحاق کرد و از سال 1945 به بعد، این اوّلین تغییر مرز در اروپا به واسطۀ قدرت نظامی بود. نیروهای نظامی روسیه، در ناحیۀ دنباسِ شرق اوکراین، باقی ماندند تا نیروهای جدایی‌طلبِ مستقر در آنجا را حمایت و در واقع رهبری کنند. این نزاع بزرگ میان روسیه و آمریکا ثابت می‌کند که ناتوانی در اقدام به‌موقع و آوردنِ اوکراین به ناتو، این کشور بزرگ و بسیار مهم را در مقابل تلاش‌های پوتین برای احیای جماهیر شوروی، آسیب‌پذیر کرده است. در نشست آوریل 2008 ناتو در بخارست، دولت بوش تلاش کرد گرجستان و اوکراین را در مسیر پیوستن به ناتو قرار دهد؛ اما اروپایی‌ها، به‌خصوص آلمان و فرانسه، با آن مخالفت کردند. عواقب غم‌انگیز این مخالفت در ماه اوتِ همان سال آشکار شد. زمانی‌که نیروهای روسی به گرجستان حمله کردند و عملاً دو استان آن را تحتِ‌کنترل مسکو درآوردند؛ کنترلی که تا به امروز ادامه یافته است. گرفتاری اوکراین دیرتر شروع شد؛ اما همان الگوی گرجستان را داشت. غرب، روسیه را تحریم‌ کرد؛ اما این کشور نه عقب‌نشینی کرد و نه در طول دوران اوباما، رفتار خصمانۀ خود را اصلاح کرد؛ چراکه ضعف محسوسی را که اوباما به دنیا مخابره می‌کرد؛ حس کرده بود.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه