کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست

کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست


کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست ترکیبی جذاب از زندگی جیم کری با داستانی تخیلی و آخرالزمانی محسوب می‌شود که به کمک دانا واچون نوشته شده است. این رمان جسورانه که در مدتی کوتاه توانست به پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز تبدیل شود، از هالیوود، بازیگری، عشق و آخرالزمان می‌گوید.

جیم کری (Jim Carrey) که در عرصه‌ی بازیگری توانایی‌های خود را به اثبات رسانده است، این بار وارد دنیای ادبیات می‌شود و تلاش می‌کند با تلفیق سینما و ادبیات، روایتی طنزگونه و خیال‌انگیز از تجربیات خود را در اختیارتان قرار دهد. شما در کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست (Memoirs and Misinformation) وارد پشت صحنه‌ی هالیوود می‌شوید و در این کتاب شخصیت‌های مشهوری مانند نیکولاس کیج، آنتونی هاپکینز، چارلی کافمن و... نیز حضور دارند. با این اوصاف، خود را برای سفری جادویی به دنیای بازیگران هالیوود آماده کنید.

خلاصه کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست:

جیم کری بازیگر مشهوری است که ثروت و امکانات بسیاری در اختیار دارد، اما او هم مانند بسیاری از افراد معروف تنها است. به افرادی مانند جیم این روزها سلبریتی یا همان مشاهیر می‌گویند؛ مشاهیر هم مانند بسیاری از انسان‌ها در زندگی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه می‌کنند و دچار بحران هویتی می‌شوند.

زندگی همیشه به یک شکل پیش نمی‌رود و بازیگران هم ممکن است دوران اوج خود را پشت سر بگذارند، این‌ دقیقاً مشکلی است که شخصیت اصلی داستان دارد. او دیگر در شرایط خوبی به سر نمی‌برد و حتی نصیحت‌های حکیمانه‌ی دوست وی، بازیگر و کلکسیونر جمجمه‌ی دایناسور، نیکولاس کیج، نیز برای درمانِ رخوت و سستی جیم کری کافی نیست. جیم وقت خود را به تماشای نتفلیکس و یوتیوب می‌گذراند و موفقیت‌های گذشته‌ دیگر برایش جذابیت و ارزشی ندارد. در چنین شرایطی، جیم با جورجی آشنا می‌شود و عشق به زندگی‌اش راه می‌یابد. از طرف دیگر، با کمک چارلی کافمن، نویسنده و فیلمنامه‌نویس، در تلاش است تا پروژه‌ی بزرگی را به انجام برساند، اما جیم از این موضوع خبر ندارد که عمر دنیا به پایان رسیده و چیزی به آخرالزمان نمانده است.

نکوداشت‌های کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست:

- یک ماجراجویی هجوآمیز که در آن کری فرهنگ خودشیفته‌وار هالیوود را درهم می‌شکند. (Dave Itzkoff, The New York Times)
- بررسی گیج‌کننده و مسحورکننده‌ی کری، تصوری شفاف از همه‌چیز در هالیوود. (Thomas Floyd, The Washington Pos)
- یک داستان جذاب و سرگرم‌کننده که با درک عمومی مردم نسبت به افراد مشهور بازی میکند. این اثر ما را به مشاهده‌ی دقیق‌تر وادار می‌کند. (Alexander Moran, Booklist)

کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر طرفدار جیم کری هستید و نسبت به زندگی بازیگران هالیوود کنجکاوید، مطمئن باشید از خواندن کتاب حاضر لذت خواهید برد.

جیم کری را بیشتر بشناسیم:

او با نام کامل جیمز یوجین کری (James Eugene Carrey) در سال 1962 به دنیا آمد. جیم امروزه به عنوان یکی از بهترین و بزرگ‌ترین بازیگران کمدی شناخته می‌شود و تاکنون دو بار برنده‌ی جایزه گلدن گلوب شده است. از میان فیلم‌های معروف وی می‌توان به مواردی مانند نمایش ترومن، درخشش ابدی یک ذهن پاک، چگونه گرینیچ کریسمس را دزدید، ماسک و... اشاره کرد.

جملات برگزیده کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست:

- دیگر آن پسر بانشاط و سرزنده‌ای نبود که لیندا در آغوش کشیده بود. آیا آن بچۀ بی‌گناه را کشته بود و بدنش را در اسید عیاشی حل کرده بود؟
- زیرا نام آدمی آن ضربۀ کاری است که هرگزش امید بهبودی نیست.
- احمق! احمق لعنتی! زندگی چند تا عشق به هر کس مدیونه؟ هیچی.

در بخشی از کتاب خاطرات و اطلاعات نادرست می‌خوانیم:

داستان فرعی فرازمینی در فصل چهار و پایانی اوکسانا به وجود آمد. وقتی شخصیت جورجی، نادیا پرمانوا، با کرم‌چاله‌ای در یک مزرعه چغندر قند در کیف روبه‌رو شد. صدای آوازخوانی که از طرف دیگر شنیده می‌شد او را به چاله هدایت کرد، صدا مربوط به موجودات بیدمانندی بود که چشم‌اندازهای روشنی از گذشته‌اش به او می‌دادند. خودش را در پنج سالگی دید که دارد دوقلوی همسانش را می‌کشد، در میان توده‌های برف سرگردان است و درنهایت درمانی را مجسم کرد که در تولد چهارده‌سالگی‌اش در بیمارستانی متعلق به ارتش سرخ بر روی او انجام شد و یک جراح، چاقوی کوچک جراحی خود را زیر ناف او کشید. زخم روحی این خاطره علائم حیاتی او را تشدید کرد و باعث شد ربایندگانش به این رویارویی پایان دهند و او را به زمین بازگردانند. این صحنه مدیران شبکه تی‌ان‌تی را خشمگین کرده بود که در حال تهیه یک سری فیلم فضایی با برادرزاده ریدلی اسکات بودند. آن‌ها سیلورز را سرزنش کردند و گفتند که اگر حتی به یکی از دختران استالین بادکنک هلیومی می‌داد، می‌توانست صحنه‌های تصادف خودرو درست کند.

سیلورز، آن شب در خانه، متوجه شد که مافوق بالاتری منتظر اوست، تهیه‌کنندۀ برنامه‌های واقع‌نمای بین‌کهکشانی، تن کلیون. سیلورز متوجه شده بود که افراد کلیون دیگر نمی‌توانند بدن خود را تحمل کنند. کیهان به آن‌ها چیزهای زیادی داده بود؛ جای امن و راحتی در پهنۀ آرام کهکشان، ذهن‌هایی بسیار قدرتمند که در عرض یک قرن توانسته بودند از چرخ به فیزیک کوانتوم برسند. اما زیبایی جسمی از آن‌ها دریغ شده بود. در عوض استاد تغییر شکل بودند، شکل‌های اختصاصی بر تن می‌کردند برای لذت بردن از توهمات، فرار از واقعیات و جلوگیری از آسیب زدن به مردم استعمار شده‌شان. کلوین به‌خاطر سیلورز، شکل یک قهرمان تیم پاروزنی ۱۹۱۳ آکسفورد را انتخاب کرده بود، مردی که موهای ضخیم و موجدارش و پوست سفیدش موجب الهام شعر در میان همتایانش شده بود... پیش از آنکه یک خمپاره کروپ او را در شهر سم فرانسه به کشتن دهد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه