کتاب معمای صلح در افغانستان

کتاب معمای صلح در افغانستان


شیرین تاجیک دانشجوی کارشناسی ارشد موسسه آموزش عالی اکو
 کتاب «معمای صلح در افغانستان» نوشته «فرامز تمنا» به بررسی مسئله صلح در افغانستان پرداخته که دیدگاهی نوین را به لحاظ معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی صلح در این کشور، مطرح کرده است.

پیرو نشست‌های علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه افغانستان، «کتاب معمای صلح در افغانستان»، نوشته «فرامرز تمنا» در نشست علمی این دو دانشگاه دیروز هفدهم شهریورماه مورد بررسی قرار گرفت.

در این نشست که با حضور اعضای هیئت علمی از دانشگاه‌های دو کشور برگزار شد «سعید شکوهی» دبیر کمیته روابط بین­ الملل انجمن علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه صلح و امنیت بنیادی‌ترین نیاز یک ملت برای رشد و تعالی و سعادت است، گفت: امروزه تامین امنیت برای سیاستمداران افغانستان به یک معضل تبدیل شده است. هرچند طرح‌ها و ابتکارعمل‌هایی از متفکران داخلی و خارجی برای حل این معضل بیان شده، اما به تعبیر کارشناسان، طرح و برنامه‌ای موفق خواهد بود که «درون‌زا» باشد. طرح «برون‌زا» نمی تواند واقعیت‌های یک جامعه را به طور همه جانبه در نظر بگیرد. به گفته وی، رویکرد حل مشکل صلح برای این کشور، از جمله نکات قوتی است که باید مد نظر کارشناسان و سیاستمداران قرار بگیرد.

در بخش نقد و بررسی کتاب، «ماندانا تیشه‌­یار» مدیر بخش بین­‌الملل دانشگاه و عضو هیئت علمی موسسه علمی بیمه اکو با معرفی آخرین کتابی که در حال مطالعه آن است (کشمکش بر سر قدرت در افغانستان نوشته «کای آیده» نماینده ویژه­ی سازمان ملل در افغانستان در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰) از بی‌برنامگی سازمان‌های بین‌المللی و آمریکا برای معضل امنیتی افغانستان یاد کرد. این استاد دانشگاه با تحسین کار «فرامرز تمنا» از تجویز یک نسخه بومی برای افغانستان به عنوان مهم‌ترین ارزش کتاب سخن گفت و افزود: وی به عنوان یک استاد روابط بین‌­الملل بر روی نظریه‌های توسعه سیاسی اشراف داشته و برخلاف روند اندیشمندان کشورهای در حال توسعه الگوی دیگر کشور­ها را استفاده نکرده و توانسته از دل نظریه‌های توسعه، نسخه بومی آن را تهیه و تجویز کند.

وی با استقبال از ایده تشکیل «مرکز مطالعات صلح و توسعه» بیان کرد نه تنها این مرکز برای پژوهش­گران جوان افغان مفید است بلکه با توجه به پیشنه تاریخی مشترک و شرایط منطقه‌ای و بین­‌المللی، چه بسا اندیشمندان ایرانی نیز بتوانند در بحث‌های این مرکز شرکت کرده و یک الگو شبکه‌ای به هم پیوسته برای توسعه طراحی کنند.

مدیر همکاری‌های علمی بین‌­المللی دانشگاه علامه طباطبائی، «جامعه امن اقتصاد محور» را الگوی ارائه شده در این کتاب دانست و در نقد کتاب از دو موضوع که در کتاب پرداخته شده یاد کرد؛ اول الگوی امنیت منطقه‌ای با تاکید بر چتر امنیتی آمریکا و تشکیل مستطیل امنیتی افغانستان، هند، ترکیه و اسرائیل و دیگری مدیریت بنیادگرایی بر اساس الگوی پاکستان.

ماندانا تیشه‌یار پیشنهاد کرد که به این الگوی امنیتی منطقه‌ای به عنوان تنها سناریو نمی‌­توان اکتفا کرد، چرا که افغانستان عضو هیچ یک از سیستم‌­های امنیتی نیست و اگر نتواند با ناتو همراه شود باید سناریو­های دیگری ارائه شود.

به نظر وی مدیریت بنیادگرایی بر اساس رویکرد پاکستان نیز برای افغانستان غیرممکن است چرا که رویکرد پاکستان «برون افکنی» بنیادگراها بوده و افغانستان نمی‌تواند بنیادگرایان را به کشورهای همسایه و حتی هند صادر کند.

وی در پایان توصیه کرد: افغانستان باید سیاست منفعل خارجی را کنار گذاشته و تولید و توزیع مواد مخدر را در این کشور مدیریت کند.

در بخش دیگر این نشست، «عمر صدر» استاد دانشگاه افغانستان، ضمن تبریک چاپ کتاب جدید، بیان داشت نگارش کتاب‌هایی این چنین در افغانستان کم بوده که از این‌رو می‌تواند گام موثری در بومی‌سازی تحقیقات محسوب شود. وی در بخش بعدی نقدی بر ادبیات مرور شده، نظریه‌های بررسی شده و همچنین متدلوژی کتاب ارائه و پیشنهادهایی نیز در این رابطه بیان کرد.

صدر بر این باور است که، بر اساس ادعای کتاب مبنی بر بررسی متغیرهای موثر بر امنیت مانند قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، شبکه فساد جرمی و فساد اداری ادعایی بزرگ و دشوار است و همه متغییرهای موثر را نمی‌توان در یک کتاب بررسی کرد که تا فصل ششم به این متغیرها پرداخته نشده و فقط در فصل ششم از آن‌ها نام برده شده است.

این استاد دانشگاه افغانستان معتقد است که هر یک از فصل‌­های کتاب یک موضوع جداگانه را بررسی کرده و می‌­تواند موضوع یک کتاب باشد اما وی در جستجوی ارتباط و پیوند بین فصل‌­ها از طریق روش و یا از طریق نظریه‌ها بوده که از نظر او فصل اول به نظریه‌ «سازه انگاری» پرداخته اما فصل­های دوم و سوم و چهارم که درباره­ «طالبان» است از دریچه این نظریه­ خلق نشده است.

صدر بر این باور است که مرور ادبیات به درستی صورت نگرفته در فصل یک کتاب از بعد سنتی امنیت، یعنی بعد نظامی یاد شده است اما از مطالعاتی که قبلاً در این مورد صورت گرفته صحبت نشده است. همچنین در بحث طالبان و دسته‌بندی این گروه که کاری بسیار عالی است به آثار زیادی که چه نویسندگان داخلی و چه نویسندگان خارجی انجام داده‌اند اشاره نشده است.

به گفته وی، راه حل ارائه شده از سوی نویسنده مبنی بر «گذار از فاز امنیتی به فاز اقتصادی» را بسیار خوب توصیه کرده و این سوال را مطرح می­‌کند که این گذار را چگونه می­‌توان با نظریه «سازه انگاری» توضیح داد. صدر نظر نویسنده مبنی بر خطی بودن مراحل صلح سازی (صلح سازی، صلح بانی و اعمال صلح) را رد کرده بر این باور است که این مراحل می­تواند «دوار» باشد و همزمان می­توان هر سه مرحله را پیش برد.

در بخش سوم فرامرز تمنا ضمن تشکر و قدردانی از دقت و دیدگاه‌­های تیشه‌یار و صدر به توضیحاتی در مورد کتاب پرداخت و از بومی‌سازی علم و دانش در افغانستان دفاع کرد. وی گفت موضوع کتاب صلح و امنیت است و لذا ما می‌توانیم به صلح و امنیت هم به عنوان یک مسئله و هم به عنوان یک معما بنگریم و می‌دانیم معمای کنونی، صورت پیچیده شده یک مسئله است. وی در ادامه بیان داشت: نام کتاب با یک مفروض بدیهی همراه است و مسئله امنیت در افغانستان توسط کارگزاران و نخبگان ما پیچیده شده است و این پیچیده‌سازی از مسئله امنیت، معمای امنیت را به وجود آورده است.

رئیس دانشگاه افغانستان هدف کتاب از طرح این معما را تولید فکر بیان کرد و افزود ماهیت کتاب صرفاً یک تحقیق و یا ادامه راه دیگران نیست و کتاب بر آن است تا از دانش معرفتی و تئوریک روابط بین‌الملل بهره بگیرد که برای فهم مسائل افغانستان تولید فکر کند. تمنا بر این باور است که هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند مانند شهروند یک کشور پیچ و خم‌های مسائل سیاسی امنیتی را درک کند و به نگارش درآورد. از این نظر کتاب به دنبال تولید اندیشه و فکر برای حل معمای صلح و امنیت افغانستان است و باید از این منظر به کتاب نگریسته شود.

تمنا در توضیح محتوای کتاب هم گفت: این کتاب دارای دو بخش کلی بوده که در بخش نخست «معرفت‌شناسی» امنیت افغانستان و در بخش دوم «هستی شناسی» صلح و امنیت در افغانستان بررسی شده است. از دید وی ابعاد معرفت‌شناسی را می‌توان در قالب دو مکتب سازه‌انگاری تبیین کرد. «سازه‌انگاری» با تاکید معرفتی بر هویت، هنجار، قومیت، انگاره‌ها و ایدئولوژی و فضای بین ذهنی که در عرصه بین‌الملل بین بازیگران وجود دارد، تاثیر متقابل و دو سویه ساختار و کارگزار را بیان می­کند. از دید وی اکثر مسائل امنیتی افغانستان ریشه در آموزه و شاخصه‌های این مکتب دارد. از سوی دیگر وقتی بحث امنیت‌سازی مسائل افغانستان مطرح می‌شود اقتصاد، سیاست، روابط با همسایگان، مواد مخدر، همکاری‌ها و حتی حضور زنان نیز امنیتی می‌­شود بنابراین دلیل انتخاب این نظریه مسایل امنیتی افغانستان بوده است.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه