کتاب صوتی نیایش چرنوبیل: رویدادنامهی آینده
![کتاب صوتی نیایش چرنوبیل: رویدادنامهی آینده کتاب صوتی نیایش چرنوبیل: رویدادنامهی آینده](/data/media/image.php?url=contents/images/5f1c972e4bafa.jpg&w=460&h=460&cropping=1)
کتاب صوتی نیایش چرنوبیل: رویدادنامهی آینده به قلم سوتلانا آلکساندرو الکسیویچ، روایتی متفاوت و پرتنش از فاجعه اتمی چرنوبیل در سال 1986 است که در روسیه کنونی اتفاق افتاد. این اثر توانست در سال 2015 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شود.
دربارهی کتاب صوتی نیایش چرنوبیل:
یکی از برجستهترین و برترین کتابهای مستندنگاری در چند دههی کنونی، کتاب تاثیرگذار و ماندگار نیایش چرنوبیل (Voices from Chernobyl) است. این کتاب با غم، مرگ و شادی عجین شده است. زمانی که اقدام به شنیدن آن میکنید، گویی در حال تماشای تاریخی هستید که آرام آرام در حال از هم پاشیده شدن است. چرنوبیل یکی از اصلیترین وقایع قرن بیستم، با وجود جنگهای وحشتناک و انقلابها است.
فاجعهای در شب 26 آوریل سال 1986 رخ داد، یک رشته انفجار، راکتور و چهارمین بلوک تولید انرژی نیروگاه اتمی چرنوبیل را نابود کرد و بدترین رویداد تکنولوژیکی قرن بیستم اتفاق افتاد. ایزوتوپهای پرتوزایی بر زمین شهر چرنوبیل ریخته شده که زندگی بسیاری از انسانها و حیوانات را به نابودی کشاند. در این اتفاق حدود 5 میلیون انسان آسیب دید و مشکلات ژنتیکی بسیاری در مردم منطقه به وجود آمد. این حادثه برای بلاروسِ کوچک (با 10 میلیون نفر جمعیت) فاجعهای ملی بود.
کتاب صوتی نیایش چرنوبیل در حقیقت به روایت فاجعهی چرنوبیل به صورت جامع و کامل میپردازد. متن این کتاب نخست در مجلهای به نام دروژ ناروداف چاپ شد و پس از استقبال فراوان در همان سال ترجمه انگلیسیاش در قالب کتاب منتشر شد. نگارش این کتاب توسط سوتلانا آلکسیویچ (Svetlana Alexievich)، ده سال زمان برد زیرا او با بیش از 500 ناظر رویداد چرنوبیل توانست صحبت کند تا علاوه بر شرح فاجعه، تاثیری که این انفجار بر روح و روان مردم آن زمان گذاشته را نیز برای شما به تصویر بکشد.
بسیاری از صاحبنظران این فاجعهی هولناک را یکی از دلایل نابودی اتحاد جماهیر شوروی به شمار میآورند و الکسیویچ این موضوع را که چگونه انفجار چرنوبیل روح آدمی را سوزاند و ناامیدش کرد را به نمایش میگذارد. کتاب صوتی صداهایی از چرنوبیل، حاوی رویدادهای مختلفی دربارهی افراد گوناگون است که هر یک به نوبه خود با این حادثه درگیر بودند و مشکلات و سختیهای بسیاری را پشت سر گذاشتهاند.
با سوتلانا آلکسیویچ بیشتر آشنا شویم:
سوتلانا آلکسیویچ در سال 1948 به دنیا آمد. او با وجود مشغلههای بسیار در زمینهی نگارش کتابهای گوناگون با سبکهایی متفاوت، در آخر سبک مورد علاقهاش یعنی وقایعنگاری مستند را انتخاب کرد. آلکسیویچ به جز جایزه نوبل، جایزه کورت توخولسکی و تریومف را به پاس شجاعت و شرافتش در نوشتن اخذ نمود.
براساس این کتاب فیلم سینمایی و سریالهای گوناگونی ساخته شده که از بین آنها سریال چرنوبیل مطرحترین و مشهورترین آنهاست. آثار این نویسنده تاکنون به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده که شمار مجموعهای از آنها به میلیونها نسخه میرسد؛ نوشتههایی که برای هر کدام سالها وقت صرف کرده، با انسانهای بسیاری از نسلهای مختلف دیدار کرده، از تجربیاتشان جویا شده و اطلاعات صدها نفر را کنار هم چیده است. از دیگر آثار او میتوان به کتاب جنگ چهره زنانه، پسران زینکی: صداهای شوروی از جنگی فراموش شده و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صوتی نیایش چرنوبیل میشنویم:
«دیگر از مرگ نمیترسم. از خود مرگ... اما معلوم نیست چهطور خواهم مُرد... دوستم مُرد... بزرگ شد، ورم کرد... مثل بشکه... او آنجا، رانندهی جرثقیل بود. سیاه شد مثل زغال، بعد به اندازهی بچهها تحلیل رفت. معلوم نیست چهطور خواهم مُرد... اگر بخواهم مرگم را انتخاب کنم، مرگ طبیعی را انتخاب میکنم. نه مرگ چرنوبیلی. فقط یک چیز برایم روشن است: بنابر تشخیص، آدم مدت زیادی دوام نمیآورد. کاش زمانش را میدانستم و گلولهای در سرم خالی میکردم. من افغانستان هم بودم... مُردن آنجا راحتتر بود... با گلوله...
من داوطلبانه به افغانستان رفتم. همینطور به چرنوبیل. خودم درخواست کردم. در شهر پریپیات کار میکردم. دور شهر، مثل مرز کشورها، دو ردیف سیمخاردار کشیده بودند. خانههای چندطبقهی تمیز و خیابانهایی که در میان لایهی ضخیمِ شن و درختهای بُریده محصور بودند... انگار قابی از فیلمی علمی تخیلی بود... ما دستورها را انجام میدادیم؛ شهر را پاک کنید، بیست سانتیمتر از سطح زمین را بکنید و با لایهای از شن جایگزینش کنید. تعطیلی نداشتیم. مثل زمان جنگ. بریدهی روزنامهها را نگه میداشتم... این دربارهی متصدی لئونید تاپتونوو است، او آن شب در ایستگاه نگهبان بود و دکمهی قرمز حفاظت اضطراری را چند دقیقه مانده به انفجار فشار داد اما دکمه کار نکرده... پزشکان او را در مسکو درمان میکردند... و متعجب شده بودند. برای نجات احتیاج به بدنش داشت. مشخصاً او فقط یک نقطهی سالم و بدون تشعشع داشت که روی کمرش بود. در قبرستان میتینسکی دفنش کردند. تابوت را داخل یک ورقهی فلزی پیچیدند... روی آن یک متر و نیم صفحههای بتُنی قرار دادند. پدرش میآید... میایستد، گریه میکند... مردم از کنارش رد میشوند و میگویند، پسرِ پست تو رآکتور را منفجر کرد، او فقط متصدی بود. ولی مثل یک بیگانهی فضایی دفن شد.
کاش در افغانستان کشته میشدم! راست میگویم، همیشه این فکر در سرم میچرخد و مرگ آنجا اتفاقی عادی بود... فهمیدنی... »
مطالب مرتبط
تگها
مطالب پربیننده
- زندگی نامه مسعود پزشکیان
- رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد
- درباره دوران بحرانی نوجوانی
- بازار کرمان با قدمت ۶۰۰ سال
- معرفی موزه هنرهای معاصر تهران؛ بازتابی از هنر ایران و جهان
- مصرفگرایی و ویرانی زندگی
- پاسخ به سوالات رایج درباره مصرف شیر
- معرفی جنگل فندقلو؛ بهشتی مینیاتوری در اردبیل
- درباره سن پیری بیشتر بدانیم
- اهمیت خواب را جدی بگیرید
- معرفی مسجد شیخ لطف الله، اثری شگفت انگیز از دوران صفویه
- پناهگاه سکوت
- نحوه خوابیدن به خواستههای درونی
- مضرات سیگار از آسیبهای پوستی تا تهدید سلامتی
- در مورد کف پای صاف و باورهای قدیمی
- چگونه با کودکان چاق تعامل داشته باشیم
- چگونه خشم بهاری را کنترل کنیم
- چگونه تشخیص دهیم یک تصویر با هوش مصنوعی ساخته شده؟
- آموزش کامل تهیه سبزه عید با تخم شربتی
- کاهش وزن علمی و بدون برگشت
- چگونه میتوان از اینستاگرام، تیکتاک و گوشیهای همراه فاصله گرفت؟
- کمبود چه مواد غذایی باعث افزایش ابتلا به افسردگی میشود؟
- چطور مامان بابای خودمان باشیم؟
- مادران تلفنهمراه خود را به کودکشان بدهند یا خیر؟
- چرا مردان در بیان احساسات خود موفق نیستند؟
- آیا در برزخ، شفاعت وجود دارد؟
- "همای سعادت" اسطوره یا واقعیت؟!
- گیاهانی که استرس خانه و محل کار را کاهش میدهند
- سیگارهای الکترونیک یک جایگزین توهم زا
- سونامی سالمندی، بحران پیش روی کشور
- قوانین کلاس و مدرسه
- قالب آماده و زیبای پاورپوینت(15)
- ۵ فیلم که همه زنان ایرانی باید تماشا کنند
- شعار سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»
- قالب زیبای پاورپوینت برای ارائه پروپوزال و دفاع رساله دکترا
- قالب پاورپوینت کادر دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی و طرح دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی زیبا
- پورنوگرافی چیست و چه اثری بر مغز و رابطه جنسی دارد؟
- رنگ چشم هایتان درباره شما و اجدادتان چه می گوید؟
- نمونه تدریس درس اول هدیه آسمان پنجم
- قالب پاورپوینت گرافیکی جالب
- اندکی درباره درسپژوهی
- کتاب پسری که جادویی شد
- همه زائران سلطان
- قالب پاورپوینت
- معرفی کتاب
- دوستی با کتاب
- قالب پاورپوینت گرافیکی
- درباره محسن رضایی
- معرفی کتاب
- کتاب راهنمای کامل Interaction access
- درباره امیر کبیر
- کتاب پیوند زخم خورده
- کتاب آموزش علیه آموزش
- خلاصه کتاب سواد بصری
- درباره فخرالدین عراقی
- درباره محسن مهر علیزاده
- تورم به کدام سو میرود؟
- طغیان سرخک