کتاب جهان‌بینی الهی و جهان‌بینی مادی

کتاب جهان‌بینی الهی و جهان‌بینی مادی


کتاب جهان‌بینى الهى و جهان‌بینى مادى، اثر استاد شهید آیت‌اللّه‌ مطهرى در واقع خلاصه مفیدى است از مقایسه دو جهان‌بینى که نشان مى‌دهد در کجاها راه این دو جهان‌بینى از هم جدا مى‌شود و تناقضات و بن‌بست‌هاى جهان‌بینى مادى کدام است.

کتاب جهان‌بینى الهى و جهان‌بینى مادى، عنوان مقاله‌اى است از شهید مطهرى که در حدود سال 1350 هجرى شمسى به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله وجوه افتراق «جهان‌بینى الهى» و «جهان‌بینى مادى» و طرح غلط مسئله از سوى مادى‌مسلکان براى نامعقول جلوه دادن منطق الهیون و نیز اصول و پایه‌هاى واقعى این دو جهان‌بینى تشریح شده است.

جهان‌بینى، جهان‌شناسى است نه جهان احساسى و به مسئله معروف «شناخت» مربوط مى‌شود؛ لهذا از مختصات انسان است و به نیروى اندیشه و تفکر و قدرت ارزیابى انسان از مجموع هستى بستگى دارد، برخلاف جهان احساسى که مشترک میان انسان و حیوان است.

بسیارى از حیوانات از نظر «جهان احساسى» از انسان پیشرفته‌ترند یا از آن نظر که از برخى حواس برخوردارند که انسان فاقد آنهاست و یا از آن نظر که در حواس مشترک با انسان بسى حساس‌ترند. احساس یک چیز غیر از شناخت اوست. ممکن است چیزى را احساس کنیم و نشناسیم، همچنان که ممکن است چیزى را بشناسیم بدون آنکه آن چیز را احساس کرده باشیم، بلکه آثار و نشانه‌هاى آن را احساس کرده باشیم.

تفاوت انسان با سایر جانداران در همین جهت است که آنها جهان را فقط احساس مى‌کنند اما انسان علاوه بر احساس، جهان را مى‌شناسد و تفسیر مى‌کند یا لااقل مى‌تواند بشناسد و تفسیر نماید.

آیا جهان‌بینى ممکن است؟ آیا مى‌توان هستى را در مجموع خود تفسیر و نظامات آن را کشف کرد؟ آیا به انسان ابزارى براى چنین امر مهم داده شده است؟ آن ابزار چیست؟ یا اساسا جهان‌بینى غیرممکن است و به انسان چنین ابزارى داده نشده و آنچه در این زمینه گفته و شنیده شده خواب و خیالى بیش نبوده و نیست (نظریه لاادریّون) آنچنان که در این رباعى منسوب به خیام آمده است:

آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع علوم شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند به روز
گفتند فسانه‌اى و در خواب شدند

همه دین‌ها و آیین‌ها و همه مکتب‌ها و فلسفه‌هاى اجتماعى خواه ناخواه بر نوعى جهان‌بینى متکى بوده و هست. جهان‌بینىِ یک آیین و مسلک به منزله زیرساز و تکیه‌گاه فکرى آن مکتب به شمار مى‌رود. هدف‌هایى که یک مکتب عرضه مى‌دارد و به سوى آنها مى‌خواند و راه و روش‌هایى که براى وصول به آن هدفها تعیین مى‌نماید و «باید»ها و «نباید»هایى که انشاء مى‌کند و مسئولیت‌هایى که به وجود مى‌آورد و ارزش‌هایى که معتبر مى‌شناسد، همه و همه به منزله نتایج لازم و ضرورى آن جهان‌بینى است که عرضه داشته و افکار و اندیشه‌ها را به آن مؤمن ساخته است.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه