کتاب گمگشته دل

کتاب گمگشته دل

دورِ خانه خدا خلوت شده بود و من مى توانستم کنار درِ کعبه بایستم. آنجا جایى است که تو روزى مى آیى، مى ایستى و فریاد بر مى آورى: «اى مردم دنیا! من مهدى هستم».

لحظاتى آنجا ایستادم و به تو فکر کردم، دلم هواى تو را کرده بود، نمى دانستم چه باید بکنم. بر دورى تو اشک مى ریختم.

نمى دانم چه شد که به یاد دوستان خوبم افتادم. آنها بارها از من خواسته بودند تا در مورد تو برایشان بنویسم. من دست به دعا برداشتم، شنیده بودم که دعا در آنجا مستجاب مى شود، از خدا خواستم به من توفیق دهد تا بعد از سفر کتابى بنویسم که جوانان بهتر بتوانند روزگار غیبت تو را بشناسند.

این گونه بود که بعد از سفر، قلم را در دست گرفتم و شروع به نوشتن کردم، تو خودت مرا کمک کردى تا این کتاب را تمام کنم.

اکنون اسم آن را «گمگشته دل» مى گذارم، امیدوارم که این تلاش را از من قبول کنى. تو خودت خوب مى دانى که من آقایى جز تو ندارم.

فهرست مطالب

مقدمه
مى خواهى از همه بهتر باشى؟
در آرزوى شهادت هستم هنوز!
من به دنبال برادران خود هستم
سلام به ظهور زیبایى ها
آیا عمر من طولانى خواهد بود؟
دیگر در انتظار ظهور نیستم!
به خاطر شما همه کار مى کنم
خدا چه کسانى را دوست دارد؟
این دعا را هر روز بخوان
وقتى کسى دارد غرق مى شود
دورغگویان را بشناسید
همه خوبى ها کجاست؟
خدا که عجله نمى کند
سفر آسمانى معراج
این است ثواب منتظر
اشک در چشم دختر خورشید
مى خواهم به اوج برسم
به چه فکر مى کنى؟
نگاه کن آفتاب را ببین!
نعمت پنهان و آشکار خدا
آرزوى جایگاه و مقام آنها را دارم
چه نیازى به آل محمّد داریم؟
چرا اشک آفتاب جارى شد؟
منتظر سیصد و سیزده نفر هستم
چرا آفتاب را فراموش مى کنید؟
در آن کتاب چه خواندى که گریان شدى؟
دعایى براى همه منتظران
ما دیگر خسته شده ایم
در خیمه یار خواهم بود
هر روز صبح سلام به آفتاب
مى خواهى خدا به تو افتخار کند؟
به دنبال بهترین عبادت ها
هر روز صبح چنین بگو
عشق روزگار جوانى من چه شد؟
در سجده چه دعایى مى خوانى؟
چه چیز تو را نجات مى دهد؟
آیا خورشید پشت ابر را دیده اى؟
خوشبخت ترین مرد اصفهان کیست؟
خدا کند که بیایى
سخن آخر
منابع

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه