کتاب فرهنگ واژگان معماری اسلامی

کتاب فرهنگ واژگان معماری اسلامی

کتاب فرهنگ واژگان معماری اسلامی حاصل تلاش استاد تاریخ معماری اندرو پترسون است که به بررسی معماری اسلامی در سرتاسر جهان، از اماکن و عناصر ارزشمند و مرتبط با معماری اسلامی در دور افتاده‌ترین مناطق جهان از شرق آسیا تا اروپا، آمریکا و آفریقا پرداخته است.

اندرو پترسون (Andrew petersen) در کتاب فرهنگ واژگان معماری اسلامی (Dictionary of Islamic architecture) تلاش کرده تا از پرداختن به معماری با شکوه خودداری نموده‌ و بیش‌تر وقت خود را صرف معماری بومی مناطق گمنام جهان اسلام کند.

همان‌طور که از نام کتاب پیداست نویسنده نمی‌خواهد گفتمانی معمار شناسانه درباره شهرها و واژه‌ها و برخی اصطلاح‌های کاربردی در معماری و باستان‌شناسی به خواننده برساند و زبانش روشن است، معماری را نمی‌توان از تاریخ جدا دانست. این نگره تاریخی به ویژه آن جا اهمیتی بیشتر می‌یابد که نویسنده، پژوهش خود را به آن سوتر از کشورهای اسلامی می‌گسترد. برای نمونه به حضور اندک مسلمانان در آلمان پیش از جنگ دوم اشاره دارد و ایستگاه پمپاژ آب در پوتسدام.

معماری را می‌شود بازتاب گیتی‌مند و کیهانی جهان هستی دانست چندان‌ که گنبد، نیمه دایره‌گون زمین را نشان می‌کند و در جهان اسطوره‌ای دینی بر آن سقف نهاده و زندگی را سقف‌دار می‌بیند. اما از سویی دیگر در هر معماری و کارسازه، می‌توان نشان انسانی و به سخنی که گفتیم انگاره، نگاره و تن‌مندی او را نیز دید. در اینجا این آدمی است که هستی کیهانی را به تن خویش دیده و آن را در مکان بازمی‌تاباند. اگر مسجد یا کنیسه و کلیسا ریخت و گونه‌ای یکسان دارند، این مانع آن نیست که هر بار معمار به تن خویش برای ساخت بنا بهره می‌گیرد و آن را می‌آراید. درست در این تکرار است که جای پای هنرمند و معمار خود را در مکان و آرایش فضای درونی، افزون بر ساختمان و برپایی کار بنا، نشان می‌دهد.

نویسنده این کتاب، استاد دپارتمان تاریخ و معماری دانشگاه‌های امارات متحده عربی، به معماری شهرهای اسلامی و نگره تاریخی و دگرگونی آن‌ها دل‌بسته است و این را می‌توان از برخی از کارهایش دریافت. افزون بر چند کتاب، او چندین مبحث نیز در همین موضوع و نیز موضوع باستان‌شناسی دارد و می‌توان دریافت که کوشش و پژوهش او به بازبینی هنر معماری اسلامی در دیگر کشورها راه می‌برد.

در بخشی از کتاب فرهنگ واژگان معماری اسلامی می‌خوانیم:

در سال 750 م انقلابی بر علیه حکمرانی بنی‌امیه در شرق ایران برپا گردید و به‌سرعت در تمام امپراتوری آن‌ها گسترش یافت. حکومت امویان به‌طور کامل نابود و تنها یک شاهزاده از آن‌ها باقی ماند که پس از فرار به اسپانیا اقدام به تأسیس مجدد حکومت بنی‌امیه در آن جا نمود. سلسله تازه تأسیس عباسی تصمیم به انتقال پایتخت از دمشق به سمت نواحی شرق گرفت. در ابتدا رَقّه به‌عنوان پایتخت انتخاب گردید و سپس در سال 762 م بغداد توسط خلیفه عباسی منصور به‌عنوان پایتخت تأسیس شد. بغداد به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و پر جمعیت‌ترین شهرهای جهان و شهری کامل و مشهور به‌فرمان منصور خلیفه عباسی بنیاد گردید. در سال ‌836 م خلیفه عباسی معتصم که از برخورد بین مردم محلی و نیروهای نظامی خود ناخرسند بود، پایتخت جدیدی در شمال سامرا تأسیس کرد. در طول این دوره قدرت خلیفه کاهش یافت و تسلط بر بیش‌تر استان‌های دور از پایتخت را از دست داد. چندین فرمانروایی محلی از جمله طولونیان در مصر و اغلبیان در آفریقا و سامانیان در خراسان (شرق ایران) به فرمانروایی رسیدند. مشکلات داخلی در سامرا باعث شد خلیفه وقت، المعتمد، در سال 889 م به بغداد بازگردد. در این زمان قدرت عباسیان در خارج عراق به‌طور کامل از بین رفت. در سال 945 م، عباسیان توسط امیران شیعی آل‌بویه عملاً از کار برکنار و آل‌بویه به‌عنوان حکمرانان عراق و ایران مسند امر را در دست گرفتند. برای دویست سال بعد خلفای عباسی تنها به‌صورت ظاهری و نه حقیقی بر مسند قدرت باقی ماندند. در نیمه قرن دوازدهم هنگامی که سلطان محمد سلجوقی دست از محاصره بغداد کشید عباسیان توانستند مقداری از قدرت خود را مجدداً احیا نمایند. در طول حکمرانی خلیفه عباسی ناصر (1225- 1179 م)، عباسیان توانستند کنترل بیش‌تر عراق امروزی را به دست گیرند. حمله مغول و غارت بغداد در 1258 م پایانی بود بر زندگی سیاسی سلسله عباسی.

اگرچه معماری عباسی بخش وسیعی از آفریقای ‌شمالی تا هند غربی را تحت پوشش قرار می‌داد، اما اکثریت بناهای به‌جا مانده از این سلسله در خاستگاه اصلی آن‌ها یعنی عراق قرار دارد. معماری عباسیان به‌وسیله سه عامل، ریشه‌ها و سنت‌های معماری ساسانی، آسیای مرکزی (سُغدیان) و سپس در طول قرن‌های دوازدهم و سیزدهم توسط سلجوقیان تحت تأثیر قرار گرفت. بسیاری از سازه‌ها و بناهای اولیه عباسیان از قبیل کاخ اُخِیضَر از معماری ساسانی الهام گرفتند، به‌گونه‌ای که تکنیک‌های یکسان (گنبدها و طاق‌های ساخته شده بدون مرکز)، مصالح (خشت، آجر و قطعات سنگی همراه با ملات) و طرح‌های یکسان (برج‌های حجیم دیواری) داشتند. تأثیر معماری آسیای مرکزی معمولاً در معماری ساسانی خلاصه می‌شود اما پس از غلبه اسلام بر آسیای مرکزی این تأثیر به صورتی قوی‌تر از طرف ارتش عثمانی متجلی شد. تأثیر معماری آسیای مرکزی بر معماری عباسی را به‌طور روشن می‌توان بر روی نقاشی‌های دیواری و گچ‌بری‌های کاخ‌های سُغدی در پَنجی‌کِنت و مشابه آن‌ها در سامرا مشاهده کرد. معماری عباسیان در قرون دوازدهم و سیزدهم اصالتاً معماری سلجوقی با مصالح عراقی است. افزون بر این موضوع تأثیرات گوناگون رخ‌داده در معماری اولیه عباسیان می‌تواند باعث توسعه خصوصیات آن باشد. یکی از برجسته‌ترین خصوصیات شهرهای عباسی مثل بغداد و سامرا، مقیاس کلان آن‌ها است. این ادعا به‌طور شفاف در کاخ‌های وسیع سامرا و مساجد طولانی و کشیده شده در امتداد دجله، قابل اثبات است. این مقیاس‌های کلان منجر به ایجاد فرم‌های جدیدی همچون مناره‌های مارپیچ و عظیم مسجد بزرگ و مسجد اَبودولاف که هرگز در جایی دیگر تکرار نشده‌اند، گردیده است. پیشرفت‌های بعدی نیز نتایج گسترده‌ای در بر داشته‌اند که به‌عنوان مثال می‌توان به سه نوع گچ‌بری موجود در سامرا اشاره کرد که در قرن‌های بعدی به‌طور سریع در سراسر دنیای اسلام گسترش پیدا کرده‌اند (به‌عنوان نمونه مسجد عباسی در شهر بلخ افغانستان)

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه