کتاب تولستوی

کتاب تولستوی

علی تاجدینی در کتاب تولستوی به شرح زندگی تولستوی، معرفی و نقد آثار او، اندیشه‌های تولستوی، کتاب‌ها و فیلم‌هایی را که در سراسر جهان درباره او کار شده است می‌پردازد.

بی‌تردید، تولستوی در زمره بهترین رمان‌نویسان جهان قرار دارد و حتی بسیاری بر آن‌اند که او نفر اول به شمار می‌آید، زیرا اعتبار تولستوی فقط از جنبه ادبی آثار او برنمی‌خیزد؛ او از برجستگی‌هایی برخوردار است که در کمتر نویسنده‌ای می‌توان نمونه‌ای از آن‌ها یافت.

لئو تولستوی (Leo Tolstoy)، علاوه بر آن که از داستان‌نویسان درجه‌ یک جهان به شمار می‌آید، اهل تأمل و تفکر نیز بوده و دغدغه‌های دینی و انسانی در وجود او به کمال وجود داشته است. گواه بر این مطلب هزاران صفحه مطالب چاپ‌ شده و یادداشت‌های اوست که نشان می‌دهد تولستوی درد خدا و معنویت و انسانیت داشته است. تولستوی انسانی اخلاقی است و برای تخلق به اخلاق الهی، بیش از سی سال محاسبه نفس و ریاضت و خودداری و خودسازی داشته است.

تولستوی، به معنی کامل کلمه، اهل عمل بود و توانسته بود میان تفکر و عمل جمع کند. او همواره می‌گفت: «عمل کردن به یک دستور اخلاقی دشوارتر از صدها صفحه نوشتن است.» تولستوی، حقیقتا، جزو آن دسته از عالمان ربانی است که مهم‌ترین کارش کشف حقیقت و پیوستگی با خدا بود. برای او دنیای رمان و شهرت جهانی، که از این راه نصیبش شده بود، پشیزی نمی‌ارزید. او، در حالی که جهانیان تشنه آثارش بودند، با استغنای کامل نوشته‌های‌ خود را به سخره می‌گرفت.

در بخشی از کتاب تولستوی می‌خوانید:

تولستوی‌ها توانت را، که بی‌چیز و یتیم بود، از کودکی تحت سرپرستی خود گرفته و با فرزندان خویش بزرگ کرده بودند. او درست همسال نیکلا بود و به او علاقه‌ای خاموش و باطنی داشت. وقتی نیکلا به قازان برگشت، توانت تصور کرد که از او خواستگاری خواهد کرد، اما نیکلا چنین نکرد. از قضا، در پی تصمیم یکی از کمیسیون‌های بازرسی سنا، مصمم ‌شد که به حساب تولستوی پیر، ایلیا تولستوی، رسیدگی کند. از این ‌رو، پیرمرد از شدت وحشت بیمار ‌شد و از بین رفت. البته، برخی هم مدعی شدند که دست به خودکشی زده است.

نیکلا، که گودالی ژرف در برابر خود می‌دید، مجبور شد‌ املاکش را حراج کند و همراه مادر و دختردایی، توانت، در آپارتمانی در مسکو مستقر شود. توانت خانه را اداره می‌کرد، از عمه‌اش مراقبت می‌نمود، و برایش کتاب می‌خواند. به نظر می‌رسد رنج کشیدن برای تأمین شادی دیگران سرنوشت محتوم آن زن بود. وی نسبت به همگان نهایت محبت و ادب را به جا می‌آورد، حتی نسبت به خدمه خانه، ‌ اما همواره ذهنش متوجه نیکلا بود. نیکلا مرد خردمندی نبود و توانت، به دلیل عشقی که به وی داشت، از خطاهایش اغماض می‌کرد. پدر و مادر نیکلا در شانزده‌ سالگی یکی از کلفت‌های خانه را در اختیارش گذاشته بودند. او از این زن فرزندی به نام میشانکا پیدا کرده بود که در بینوایی از دنیا رفت. گذشته از این، کنت ماجراهایی با زنان دیگری نیز داشت که حکایت آن‌ها را برای توانت بازگو کرده بود. با این حال، توانت‌ امیدوار بود محبوبش، با خسته شدن از این ‌گونه تجربیات، به این نتیجه برسد که تنها اوست که می‌تواند خوشبختی‌اش را تأمین کند.

فهرست مطالب
بخش اول: زندگی‌نامه
فصل اول: زندگی‌نامه تولستوی
فصل دوم: شخصیت‌ شناسی تولستوی
فصل سوم: عوامل مؤثر در شخصیت تولستوی
فصل چهارم: مطالعات تولستوی
فصل اول: تولستوی و دین
فصل دوم‌: نقد و بررسی نظریه‌ تولستوی درباره‌ هنر
فصل سوم‌: نقد شهوت در ‌اندیشه‌ تولستوی
فصل چهارم: نقد غرور
فصل پنجم: معنای زندگی
فصل ششم: شر و نسبت آن با مالکیت، دولت و کلیسا

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه