مقالات رسانه

چگونه مسخ رسانه می‌شویم؟

چگونه مسخ رسانه می‌شویم؟

 ارتقای سطح سواد رسانه‌ای ضرورتی است که این روزها بیش از پیش احساس می‌شود؛ یعنی شناخت ماهیت و شیوه رسانه‌هایی که از ابزارهای مختلف عملیات روانی برای تسخیر ذهن و قلب مخاطبان بهره می‌برند.

 ارتقای سطح سواد رسانه‌ای ضرورتی است که این روزها بیش از پیش احساس می‌شود؛ یعنی شناخت ماهیت و شیوه رسانه‌هایی که از ابزارهای مختلف عملیات روانی برای تسخیر ذهن و قلب مخاطبان بهره می‌برند.

«شناسایی و استخراج ابعاد و مولفه‌های پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه‌ای» عنوان مقاله‌ای است که در پاییز ۹۹ به قلم علیرضا محمدی، ابوالفضل دانایی و سیدمحمد زرگر انتشار یافت. نویسندگان در این مقاله با استفاده از تکنیک مطالعات مبتنی بر نظرسنجی و مصاحبه و با استفاده از روش «لیکرت» به دنبال شناسایی مولفه‌های استفاده پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) در عملیات روانی رسانه‌ای بوده‌اند.

پروپاگاندا از مهمترین مولفه‌ها در عملیات روانی رسانه‌ای محسوب می‌شود. تبلیغات، بهره‌گیری کم‌وبیش عمدی، منظم و طراحی‌شده از نشانه‌هایی است که به عمد از طریق تلقین و تکنیک‌های روانی مناسب و به منظور تغییر و کنترل افکار، عقاید، ارزش‌ها و در نهایت تغییر هدفمند رفتار مخاطب انجام می‌شود.

در پروپاگاندا، رسانه‌ نقش بستر را ایفا می‌کند. از این رو میزان تاثیرگذاری و موفقیت اهداف تبلیغات سیاسی با بستری که برای اجرای آن انتخاب شده رابطه‌ای مستقیم دارد

به رغم اینکه اوج استفاده از پروپاگاندا مربوط به دوره جنگ جهانی دوم بود، اما هنوز هم مکرر در جنگ نرم مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حال حاضر دولت‌ها، گروه‌ها و افراد مختلف با به‌کارگیری روش‌های نوین پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه‌ای با یکدیگر در نزاعند.

استفاده از پروپاگاندا یا تبلیغات در عملیات روانی رسانه‌ای شامل طیف متنوعی از مولفه‌ها و ابعاد تاثیرگذار است که در چارچوب آن می‌توان به راهبردها، تاکتیک‌ها، تکنیک‌ها و تاثیرات آن اشاره کرد. از آنجا که چنین ابزاری به‌راحتی قابلیت و قدرت نفوذ به حریم افراد یک جامعه را دارد، تمامی افراد جامعه باید نسبت به شناخت و روش مقابله با این تهدید به‌طور مستمر آموزش ببینند.

سطوح و ابزارهای مختلف پروپاگاندا

استفاده از پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه‌ای همچنان که اشاره شد در سه سطح کلی راهبردها،  تاکتیک‌ها و  تکنیک‌ها قابل بررسی است؛ سطوحی که هر یک مولفه‌های خاص خود را دارند. منظور از راهبردها، حوزه عملیاتی چون سیاسی و اقتصادی است. تاکتیک‌ها بر نحوه استفاده از پروپاگاندا به عنوان مثال در جهت تقویت نیروهای خودی یا در جهت مقابله با حریف دلالت دارد.

فارغ از راهبرد مدنظر و همچنین تاکتیک مدنظر در استفاده از پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه‌ای، تکنیک‌های متنوعی برای دستیابی به هدف نهایی وجود دارد که به فراخور موضوع، تاکتیک و راهبرد موردنظر از آنها استفاده می‌شود.

در عملیات پروپاگاندا، رسانه‌ نقش «بستر» را ایفا می‌کند. از این رو میزان تاثیرگذاری، موفقیت یا عدم‌موفقیت و دست یافتن به اهداف موردنظر یا ناکامی در عملیات پروپاگاندا با بستری که برای اجرای آن انتخاب شده است رابطه‌ای مستقیم دارد.  برای یک رسانه مشخصه‌هایی وجود دارد که کارشناسان تبلیغات با بررسی آن‌ها، اقدام به انتخاب هرکدام برای اجرای عملیات می‌کنند. همچنین برای هر بستر تکنیک‌های خاصی نیز وجود دارد به این ترتیب که آن تکنیک امکان موفقیت بیشتری را در بستر مورد نظر دارد.

 بدیهی است که شناخت هرچه بیشتر تکنیک‌های پرکاربرد در پروپاگاندا، فرد را در تشخیص دام و مقابله با عملیات روانی تقویت می‌کند. اگرچه دسته‌بندی خاصی برای تکنیک‌های پروپاگاندا وجود ندارد و معمولا یک روش در چند دسته قرار می‌گیرد، با این حال در ادامه برخی تکنیک‌های پروپاگاندا به اختصار بررسی می‌شوند.

رسانه‌ها با استفاده از تکرار، یک موضوع را تا زمانی که نیاز است زنده نگه می‌دارند. با تکرار مقصودی معین یا پیامی خاص در ذهن مخاطب جا انداخته می‌شود البته با تکنیک‌های کاهش آزاردهندگی

القای غیرمستقیم

 القای غیرمستقیم به استفاده از ادبیاتی خاص برای جهت‌دهی به فهم و درک مخاطب از موضوع دلالت دارد. این روش اغلب هنگامی به کار می‌رود که مخاطبان نسبت به دریافت مستقیم پیام و اطلاعات،از خود مقاومت نشان می‌دهند. در این شیوه مجریان پروپاگاندا، بدون موضع‌گیری آشکار، منظور خود را به مخاطبان منتقل می‌کنند. به‌عبارت دیگر آنان منظور و پیام خود را در قالب موضوعاتی به ظاهر بی‌ارتباط یا دوپهلو بیان می‌کنند.

فریب و دروغ

 یکی از راه‌های تاثیرگذاری بر مخاطبان، دادن اطلاعات دروغین و جهت‌دار یا ارائه تصویر وارونه از وقایع است که اغلب با نمایش قسمت‌هایی از واقعیت یا گزیده‌ای از آنها، این امر محقق می‌شود؛ تاکتیک فریب، تلاش دارد تا شنونده را به ساختن محیط روانی خاصی وادار کند که با محیط مادی و واقعی فرق دارد.

 از دروغ به صورت عمده برای مرعوب کردن حریف یا حتی مرعوب کردن افکار عمومی استفاده می‌شود بدین معنی که پیامی را که به هیچ عنوان واقعیت ندارد، بیان می‌کنند به طوری‌که به باور «جوزف گوبلز» وزیر تبلیغات هیتلر دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور آن برای مردم راحت‌تر است.

تحریک عاطفی

 در این روش، تلاش می‌شود تا شور و شوق مخاطبان برای نیل به اهداف موردنظر برانگیخته و عواطف و احساسات و رفتار آنان در این زمینه تقویت شود؛ مانند تحریک حس دفاع از دین، وطن، نژاد و قوم یا تقویت حس تنفر از دشمن متجاوز، مبارزه با ظلم و استعمار و استثمار در گروه مخاطبان.

ایجاد ترس و وحشت

 در این روش از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می‌شود به این صورت که ضمن تهدید و ترسانیدن مخاطبان با بهانه‌ها و دسیسه‌های گوناگون به آنان چنین القا می‌کنند که خطرها و صدمه‌های قطعی فراوانی بر سر راه آنان کمین کرده است و آنچه برای ایشان مهم و ارزشمند است، در معرض خطر نابودی و ویرانی قرار دارد.

تکرار

تکرار از لحاظ روانشناسی در تشکیل عادت مفید است خصوصاً اگر به دقت انجام شود. تکرار باید همراه با رعایت قواعد خاصی باشد، زیرا فاصله زیاد میان دفعات تکرار باعث محو شدن اثر آن و فاصله کم باعث آزاردهندگی آن می‌شود.

رسانه‌ها با استفاده از تکرار، یک موضوع را تا زمانی که نیاز است زنده نگه می‌دارند. با تکرار مقصودی معین یا پیامی خاص در ذهن مخاطب جا انداخته می‌شود.

تزئین و بزرگنمایی

هر گاه نیاز باشد موضوعی با وجود بار منفی آن به صورتی مثبت یا بر عکس، با وجود بار مثبت به صورت منفی جلوه کند، آن را با عناصری خاص مثل تصاویر زمینه یا موسیقی متن و... به شکل دلخواه تزئین می‌کنند.

در تکنیک بزرگنمایی، ضعف‌های کوچک که به سادگی قابل حل است به نحوی غیرقابل حل جلوه داده می‌شود و درباره آن اغراق می‌شود. این روش نه تنها در بزرگنمایی نواقص، بلکه در محو کردن نقاط مثبت و کوچک جلوه دادن آنها نیز مؤثر است.

نامگذاری و برچسب زدن

عموماً از این روش برای تخریب هویت یا به عبارتی ترور شخصیت استفاده می‌شود. رسانه‌ها هدف را با نام‌های نامناسب خطاب قرار می‌دهند. شیوه‌های برچسب‌زنی بسیار گسترده است و ترفندهای زیادی را در برمی‌گیرد. در حقیقت رسانه‌ها واژه‌های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل می‌کنند و آنها را به افراد مختلف نسبت می‌دهند و به این ترتیب بدون استدلال منطقی، هدف را توصیف می‌کنند.

رسانه‌ها گاه با القای حس انزوا، از نیاز به همرنگی و تمایل به «در اکثریت بودن» مردم برای القای پیام خود بهره می‌برند

مغلطه و استدلال بد

به طور کلی هرگاه تکنیک‌هایی از قبیل نتیجه‌گیری از موضوع بی‌ربط، تعمیم به کل، ارتباط دادن موضوعات بی‌ربط به یکدیگر و ازاین دست ترفندها استفاده شود در حقیقت از این روش استفاده شده است.

القای حس انزوا

این روش به روش دسته واگن نیز مشهور است. رسانه‌ها در این روش سعی می‌کنند این مساله را القا کنند که جمع کثیری در یک موضوع هم نظر هستند و مخاطب این طور برداشت می‌کند که باید با جمع همراه باشد. در واقع رسانه‌ها با به کار بردن این روش از نیاز به همرنگی و تمایل به «در اکثریت بودن» مردم برای القای پیام خود بهره می‌برند.

استفاده از عناصر مشهور

 یکی از پرکاربردترین روش‌ها به ویژه در حوزه اقتصادی، استفاده از افراد مشهور است. به این صورت که چهره‌ای مشهور در حوزه‌ای مرتبط را همراه با موضوع می‌کنند تا حس مثبت مخاطب به آن عنصر مشهور باعث ایجاد حس مثبت نسبت به آن موضوع شود؛ مثل استفاده از ورزشکاران مشهور در تبلیغ لوازم ورزشی.

جمع‌بندی

پروپاگاندا می‌تواند در اشکال مختلف و در موقعیت‌های مختلف از زندگی ما ظاهر شود. اگرچه درگذشته استفاده ازاین روش محدود به صحنه جنگ بوده است، اما با توجه به رقابت شدید اقتصادی که میان قدرت‌های بزرگ جهانی وجود دارد و جنگ نرمی که در عصر حاضر جای خود را به جنگ به شکل قدیمی خود داده است، در عصر حاضر شاهد استفاده بیش ازپیش از پروپاگاندا در عرصه اقتصادی و سیاسی هستیم.

گسترش فناوری‌های ارتباطی بر بستر اینترنت، نوعی وابستگی را نسبت به این فناوری‌ها در میان گروه‌های مختلف سنی و اجتماعی پدید آورده است. بدیهی است که دشمن از این فرصت جهت نفوذ فکری به جامعه استفاده کرده و در این راه از کارشناسان خبره جهت طرح ریزی برای یک عملیات همه جانبه استفاده کند که نتیجه آن تأثیرگذاری همه‌جانبه اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور می‌شود.

در چنین موقعیتی مسئولان کشور باید با جدیت تمام سعی کنند نسبت به چنین تهاجمی به نحو احسن مقابله کنند. دفاع در مقابل پروپاگاندا یک امر شخصی و نه جمعی، است به این صورت که هر کس به سهم خود باید برای افزایش سواد رسانه‌ای خود تلاش کرده و با شناخت پروپاگاندا و دام‌های رسانه‌ای که گفته شد، حریم شخصی و ذهن خود را از این هجوم ایمن سازد و در مرحله بعد با اطلاع‌رسانی صحیح و دقت عمل در انتشار اطلاعات، دیگران را نیز در این مسیر یاری دهد؛ مسئولان کشور نیز می‌توانند با ساختن بستری مناسب، راه را برای افزایش سواد رسانه‌ای جامعه هموار سازند و بااطلاع‌رسانی صحیح و به‌موقع، از نقشه‌های دشمن برای ایجاد جنگ روانی پرده بردارند.

 

منبع: علی‌رضا محمدی، ابوالفضل دانایی، سیدمحمد زرگر، «شناسایی و استخراج ابعاد و مولفه های پروپاگاندا در عملیات روانی رسانه ای (مورد مطالعه: اساتید دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره) نوشهر)»، نشریه علمی پژوهشی آموزش علوم دریایی، پاییز ۱۳۹۹، دوره  ۷، شماره  ۲۲ 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه