در کتاب برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE، تالیف محسن لاسمی، رویکردی نو در توانمندسازی سازمان با بهره‌برداری از ابزارهای نوین برنامه‌ریزی و توسعه بهبود عملکرد را خواهید خواند.

بقا و تداوم سازمان‌ها و همچنین توسعه آن‌ها نیازمند درک به هنگام فرصت‌های محیطی و تغییرات در قواعد بازی است. سازمان‌هایی که توان درک قواعد جدید بازی را دارند، شانس بیشتری برای بهره‌مندی از فرصت‌ها می‌یابند. فن‌آوری‌های جدید، نگرش‌های نو و روش‌های نوین همه می‌توانند قواعد موجود را دگرگون ساخته و شرایطی کاملاً نوین برای بازی بیافرینند. چرخش به‌موقع در استراتژی‌ها (راهبردها)، کاری است که سازمان‌های پویا انجام می‌دهند و ادامه استراتژی‌های موجود و به عبارتی دل بستن به کامیابی‌های گذشته، از ویژگی‌های سازمان‌هایی است که تمایلی به حرکت به‌سوی پویایی و توسعه ندارند و این رویکرد می‌تواند خود عامل توقف حرکت این سازمان‌ها در رقابت با سازمان‌های همکار باشد. تشخیص به‌موقع ضرورت و جهت چرخش، کاری بسیار دشوار است و نیازمند توسعه ظرفیت تفکر استراتژیک و درک درست مفهوم استراتژی و چگونگی ایجاد و اجرای آن است.

درباره استراتژی، ارزیابی عملکرد، برنامه‌ریزی استراتژیک، مدیریت عملکرد و مفاهیمی نزدیک به موضوعات موردنظر، کتاب‌ها و مقاله‌های فراوانی منتشر شده است. با بررسی محتوایی در بین این نوشته‌ها فقط سهم اندکی به طرح دیدگاهی نو دراین‌باره و تشریح مفهومی آن اختصاص‌ یافته است. از آنجایی‌ که این موضوعات مانند بسیاری از مفاهیم مدیریت به کشور وارد شده است، بیشتر دانش آن در قالب تکنیک‌ها، روش‌ها و فرآیندهای به‌کارگیری، رواج یافته و کمتر به مفهوم و فلسفه کاربردی آن پرداخته‌ شده است.

کتاب برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE، از جمله منابعی است که برخورد نوینی با مفهوم استراتژی، برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد و رویکردهای کاربردی آن در قالب یک تألیف ارزشمند دارد. تألیفی که با گذر از یک مدت‌زمان کوتاه با توجه به نوآوری‌های موجود در آن توانست به‌عنوان تنها نسخه تألیف در زمینه برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE به‌عنوان شیوه‌ای نوین با استقبال مخاطبین محترم در مراکز پژوهشی و مطالعات راهبردی در مجموعه‌های مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی کشور مواجه شود. استقبالی که با توجه به درج خبر انتشار ویراست اول این کتاب توسط برخی خبرگزاری‌ها توانست موجبات توجه برخی مراکز معتبر پژوهشی در خارج از کشور را به خود فراهم آورد.

کتاب برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE با رویکرد بهره‌برداری از جدیدترین شیوه‌های موجود در نظام برنامه‌ریزی استراتژیک در سازمان و ترسیم برنامه‌های توسعه در کالبد توسعه فردی، توسعه‌بخشی و توسعه‌سازمانی به ابزاری اشاره می‌کند که به‌گونه‌ای تلفیقی محصول مشارکت دو نظام سرآمد برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد متدولوژی ORISEاست.

در بخشی از کتاب برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE می‌خوانیم:

واژه استراتژی از لغت یونانی استرات گوس یا استرات گی به معنای هنر ژنرال‌ها اقتباس‌شده است. در ارتش، استراتژی کار ژنرال‌هاست، کما اینکه در کسب‌وکار نیز وظیفه مدیران ارشد است.

برای استراتژی تعاریف متعددی ذکرشده و هر یک از این تعاریف ابعادی از مفاهیم استراتژی را موردتوجه قرار داده است. بروس هندرسون صاحب‌ نظر برجسته و مؤسس گروه مشاورین بوستون استراتژی را ایجاد یک مزیت منحصربه‌فرد برای تمایز سازمان تعریف می‌کند و اساس کار را مدیریت این تمایز می‌داند.

مفهوم استراتژی حداقل به 340 سال قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد. در آن دوران، ژنرال چینی سان تزو در کتاب جاودانه خود تحت عنوان هنر جنگ اصول پیروزی درنبرد را توضیح می‌دهد و به‌ روشنی بسیاری از مفاهیم رویکرد استراتژی را بیان می‌کند، اما استراتژی به فرم امروز آن، دستاورد پس از جنگ جهانی دوم و حاصل سیر تحول برنامه‌ریزی است. آنچه تا قبل از جنگ جهانی دوم در سازمان‌ها رواج داشت برنامه‌ریزی سالیانه و یا بودجه‌ریزی بوده است که طی آن هزینه‌ها و درآمدها، مورد پیش‌بینی و برآورد قرار می‌گیرد. پس از جنگ جهانی دوم، پیشرفت تکنولوژی و توسعه ارتباطات و حمل‌ونقل هوایی، تحرک بیشتری را در کسب‌وکار ایجاد کرد و برنامه‌ریزی در افق بلندتری را ضروری ساخت. برنامه‌ریزی بلندمدت که طی آن عملیات سازمان در یک افق 3 تا 5 ساله برنامه‌ریزی می‌شد دستاورد این دوران است. در اوایل دهه 1960 وزارت دفاع آمریکا تصمیم گرفت تا تجربیات زیادی که از تصمیم‌گیری‌های استراتژیک جنگ جهانی دوم حاصل‌شده بود را تدوین کند و با این اقدام مبانی برنامه‌ریزی استراتژیک پایه‌گذاری شد. دو سال بعد آلفرد چندلر، استاد دانشگاه هاروارد این مفاهیم را به دنیای کسب‌وکار وارد کرد و به دنبال او کنت آندرز در سال 1965 طی مقاله‌ای استراتژی کسب‌وکار را بر مبنای افکار و نظریات چندلر مطرح ساخت.

هدف از برنامه‌ریزی درازمدت، بیشتر کنترل عملیات است درحالی‌که برنامه‌ریزی استراتژیک، تغییر فعالیت‌ها برای حداکثر استفاده از فرصت‌های محیطی را دنبال می‌کند. در رویکرد استراتژی یک اصل قوی و بدون تغییر وجود دارد و آن تمرکز است. اگر بخواهیم در همه کارها قوی باشیم، در هیچ کاری قوی نخواهیم بود. این اصل ناشی از محیط رقابتی و محدودیت منابع است. اصولاً استراتژی زاییده این دو عامل است. بدون رقابت، استراتژی امری بی‌معناست و هرکجا محیط رقابتی باشد این رویکرد کارساز است.

فهرست مطالب
سخن ناشر
پیش گفتار
بخش اول: مبانی و مفاهیم مدیریت راهبردی (استراتژیک)
فصل یک: تدوین سیاست‌های برنامه پنج‌ساله و چشم‌انداز سازمان
فصل دو: برنامه‌های راهبردی (استراتژیک)
بخش دوم: مدیریت عملکرد فرد، تیم و سازمان
فصل یک: مدیریت عملکرد فرد، تیم و سازمان
فصل دو: مدیریت عملکرد ORISE
بخش سوم: برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE
فصل یک: برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE
فصل دو: گام‌های اجرایی برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE
بخش چهارم: برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE و ترسیم نقشه راه تحول در سازمان
بخش چهارم: برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE و ترسیم نقشه راه تحول در سازمان
بخش پنجم: مراحل و نحوه استقرار سامانه جامع برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE
بخش پنجم: مراحل و نحوه استقرار سامانه جامع برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE
بخش ششم: سامانه جامع برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت عملکرد ORISE در یک جامعه نمونه (صنعت بانکداری)
فصل یک: تحلیل فاصله سیستم بانکی با رویکردهای تحول در جامعه جهانی و نقش زیرساختی مدل
فصل دو: آموزش و نقش آن در توسعه فعالیت‌های دانش بنیان در صنعت بانکداری
مراجع