کتاب هوش تجاری توسط ۳ فرد برگزیده و متخصص در کسب‌وکار، دیو مارکوم، استو اسمیت و ماهان خالسا نوشته شده است. آن‌ها در این میکروکتاب می‌گویند که چطور با استفاده از هوش تجاری، به آن‌چه که در زندگی و کسب‌وکارتان می‌خواهید برسید.

در واقع هوش تجاری، توانایی شما در به اجرا در آوردن کارهاست، این‌که بتوانید از ایده‌هایی که به ذهن‌تان می‌رسد بهترین نتایج را بدست آورید. همچنین در میکروکتاب هوش تجاری (Business Think) یاد می‌گیریم استفاده بیشتر افرد از زمان، به‌ طوری‌ که شما بتوانید از استعدادهایتان بهتر استفاده کنید و به ارزش کسب‌وکارتان بیافزایید.

استفاده درست از منابع، به شما کمک می‌کند تا با بالاترین میزان تولید، بهترین نتیجه را بدست آورید. تصمیم‌گیری بهتر به شما و تمام کسانی که با شما کار می‌کنند کمک کند تا تصمیم‌های استراتژیک بهتری بگیرید.

ایجاد روابط قطعی بین عملکردها و نتایج به طوری‌ که شما می‌توانید بیشتر از آن‌چه در آینده عملی است انجام دهید. افزایش دقت افرادی که از آن استفاده می‌کنند دقت‌شان به خصوص در کسب‌و‌کار افزایش می‌یابد. نشان دادن راه‌حل‌های خوب و مناسب در مواقعی که مشکلات بحرانی به وجود می‌آید. انتخاب اولویت به شما و سایر افراد شرکت کمک می‌کند که اولویت‌های مناسب را انتخاب کنید.

در گذشته، مدیران نمی‌خواستند که کارکنان‌شان خیلی فکر کنند. در واقع به جای این‌که مدیران اجازه دهند آن‌ها خودشان تصمیم بگیرند، به آن‌ها پول می‌دادند تا با مدیران هم رأی باشند و فقط آن‌چه که آن‌ها می‌خواهند را انجام دهند. اما آن روزها برای همیشه از بین رفته‌اند.

امروز، در یک سازمان تجاری همه باید قادر باشند که منطقی و تأثیرگذار فکر کنند. بنابراین، برای داشتن تفکراتی روشن و شفاف به چارچوب جدید و بهتری نیاز است. کتاب هوش تجاری، مجموعه‌ای از ۸ اصل اساسی است که به افراد کمک می‌کند تا منطقی‌تر فکر کنند و تصمیم‌های بهتری بگیرند.

تمام هدف و تمرکز هوش تجاری این است که فاصله بین ارائه یک ایده خوب و عملی کردن آن کم شود و به دنبال این است که چه کاری می‌توان و باید انجام داد تا آینده کسب‌و‌کار در موقعیت مطلوبی قرار گیرد. قوانین هوش تجاری برای همه افراد در تمام سطوح شرکت و در همه صنایع قابل اجراست.

در مجموع، هوش تجاری روشی جدید و اساسا بهتری برای فکر کردن، برقراری ارتباط و اتخاذ تصمیم‌های تجاری است، و مجموعه‌ای از ابزارهایی است برای ارتقا و کارآمدتر کردن چیزهایی که به آن‌ها فکر می‌کنید.

کتاب هوش تجاری همچنین کمک می‌کند که به موفقیت‌های بیشتری برسید، چون زمان بیشتری را صرف تمرکز روی زمان حال می‌کنید و زمان کمتری برای فکر کردن به این موضوع می‌گذارید که با وقت‌تان چه کار دیگری می‌توانستید انجام دهید. بنابراین، هوش تجاری کمک می‌کند تا شما نتایجی را که واقعا می‌خواهید از کسب‌وکارتان به دست آورید، در حالی که حق تبدیل شدن به یک بخش ضروری از کسب‌وکار را هم به شما می‌دهد.

با رعایت همه قوانین هوش تجاری جعبه سیاه کوچکی می‌سازید که زمان بین علت و معلول را کم می‌کند. اگر شما مشکلی را داخل این جعبه قرار دهید، جعبه راه‌حل را پیدا می‌کند؛ یعنی بر اساس شواهد، اثرات، اثر موج‌دار و محدودیت‌ها، راه‌حل را به بخش‌های مختلف تقسیم می‌کند و بعد ناخالصی‌ها یا همان ایده‌های بد را مشخص و جدا کرده و در نهایت بازده کار شما را به راه‌حل صحیح مورد هدف نزدیک‌تر می‌کند.

دیو مارکوم (Dave Marcum)، بیش از ۱۸ سال تجربه مدیریت دارد. او سمت‌هایی به عنوان مدیر فروش، مدیر ارشد اجرایی و مدیر تغییرات بنیادی در کسب‌وکارها داشته است. یکی از مهارت‌های او فروش محصولات پیچیده است و به همین خاطر به شرکت‌های بزرگی مثل مایکروسافت، اچ پی، فورچن ۵۰۰ و آکسانتور در این زمینه مشاوره می‌دهد. همچنین او استاد دانشگاه می‌سی‌سی‌پی است و جوایز زیادی در زمینه مقالات و کتاب‌هایش گرفته است.

استو اسمیت (Steve Smith)، مدیر منابع انسانی شرکت فورچن ۵۰۰، کارآفرین و توسعه‌دهنده برنامه آموزش مدیریت است. حوزه تخصص او تفکر کارآفرینی است. استو اسمیت هم مانند دیو مارکو به تعدادی از شرکت‌ها در صنایع مختلف مشورت می‌دهد. او فارغ‌التحصیل دانشگاه یوتا است.

ماهان خالسا (Mahan Khalsa)، فارغ التحصیل دانشگاه UCLA و هاروارد است. او را به عنوان یک متخصص در زمینه توسعه تجاری می‌شناسند و در حال حاضر به عنوان معاون رئیس فرانکلین کوی، یک شرکت خدمات یادگیری و عملکرد فعالیت می‌کند.
فهرست مطالب

میکروکتاب چیست؟
درباره کتاب
درباره نویسندگان
مقدمه
فصل اول: قانون 1
خودخواهی را از خود دور کنید و تصمیم لازم را بگیرید
چطور می‌توان چنین محیطی ساخت؟
ارائه و دریافت منظم بازخورد
خودخواهی همدیگر را با زبان خوش بگویید
از مقایسه‌های بیشتری استفاده کنید
عقایدتان را واضح توضیح دهید
از تفکر سیاه و سفید خودداری کنید
از استفاده از نظریه‌های مطلق برحذر باشید
از یک چارچوب واقعی استفاده کنید
فصل دوم: قانون۲
ایجاد حس کنجکاوی در خصوص موضوع
فصل سوم: قانون ۳
روی موضوعات اساسی کسب‌وکار تمرکز کنید، نه راه‌حل‌ها
فصل چهارم: قانون ۴
جمع‌آوری مدارک و شواهد
فصل پنجم: قانون ۵
محاسبه تأثیر به منظور اطمینان حاصل کردن از ارزش
فصل ششم: قانون ۶
کشف هر اثر گسترده یا کوچکی که راه‌حل خواهد داشت
فصل هفتم: قانون ۷
بفهمید چرا قبلا هیچ‌کس تلاشی برای انجام این کار نکرده است
فصل هشتم: قانون ۸
مطمئن شوید که به دنبال دلایل هستید، نه علائم
توصیه ۱: شرکت‌تان را تثبیت کنید
توصیه ۲: شبکه‌ای برای انجام کارها تنظیم کنید
پایان