کتاب صداهایی برای ننوشتن آواهایی برای نوشتن

کتاب صداهایی برای ننوشتن آواهایی برای نوشتن

کتاب صداهایی برای ننوشتن آواهایی برای نوشتن اثری خوش‌تدوین و خوش‌خوان به قلم فریدون اکبری شلدره، یکی‌ از‌ راهبردی‌ترین و کاربردی‌ترین کتاب‌های آموزش نوشتن محسوب می‌شود که دست نویسندگان جوان را به منشأ هوش یعنی هنر نویسندگی یا نویسندگی هنری که پایه‌ی آن بر روشن و روان نوشتن استوار است، می‌رساند.

این اثر با همه‌ی روشنی و روشنگری که دارد، بیشتر به کار آموزگاران، دبیران و حتی مدرسان دانشگاه می‌آید؛ زیرا سطح علمی، پژوهشی و آموزشی آن بالاست.

بعضی نویسندگان نوقلم، فکر می‌کنند که ساده‌نگاری، همان ساده‌انگاری است که درست نیست. اگر ما روشن بیندیشیم، روشن هم می‌نویسیم. در قرن چهارم و پنجم هجری، نویسندگان ما ساده و زودیاب می‌نوشتند، ولی از قرن ششم و هفتم به بعد، هنر نویسندگی را در بغرنج نویسی و کاربرد افراطی آرایه‌های ادبی، جست‌وجو می‌کردند. سعدی چه در «گلستان»، چه در مجالس، یک استثنای منحصر به فرد است.

در سده‌های گذشته، نوشتن، جزو ادبیات بود، اما از انقلاب مشروطیت به این سو و به ویژه پس از پا گرفتن رسانه‌ها در ایرانِ عصر جدید که مقاله‌نویسی، ضرورت و فایده‌ی فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد، نوشتن، جزوِ زبان شد. فریدون اکبری شلدره چند مقاله درباره‌ی «نوشتن» نگاشته و یکی از حرف‌های اصلی و شاید مشکل‌گشایی که زده‌، این است که ذهن و زبان، جنبه‌های درونی و بیرونی یک واقعیت‌اند و هر چه فاصله‌ی آن‌ها نزدیک شود، به طرز معجزه‌آسایی، نوشتن از انشای آموزشگاهی تا پایان‌نامه‌ی دانشگاهی، آسان‌تر و مفهوم‌تر می‌شود.

همه می‌دانیم، برای آن که زبان باز کنیم و حرف بزنیم؛ ابتدا یک تا دو سال، فقط می‌شنویم یا گوش می‌دهیم. سپس مغز ما به نحوی طبیعی، سخن گفتن را می‌آموزد: «اگر می‌توانید حرف بزنید، پس حتماً می‌توانید بنویسید»؛ این جمله، نام یکی از آثار و منابع کتاب حاضر به شمار می‌رود و بسی دیده‌گشا، راهنما و درست است.

در بخشی از کتاب صداهایی برای ننوشتن آواهایی برای نوشتن می‌خوانیم:

اگر زبان پژوهان بر این باورند که زبان، پدیده‌ای زنده و زایاست، پس بی‌راه نخواهد بود اگر ما نیز بر این باور باشیم که هر یک از عناصر سازه‌ای و اندامگانی زبان نیز، همچون واژگان، بوی و خوی و رنگ و رویی داشته باشند. واژگان برای خود "آن" و "جان" و رسم و نشانی دارند، برخی طرب‌ناک و آتش انگیزند و برخی بوی‌ناک و شرخیز.

البته، واژه را به حس، دریافتن، و بوی بردن از جان و جوهر آن، کار هر ناشسته رویی نیست؛ رسیدن به این توانایی و ادارک مهندسی الفاظ زبان، سال‌ها تمرین، تکرار، خواندن آثار و نوشتن، نیاز دارد و شناخت مزاج و طبیعت واژه‌ها به رشد نگاه تشخیصی و پرورده، وابسته است.

به همین روی، آن‌چه در زنگ نوشتن در مدارس باید رخ دهد؛ آموزش، تقویت و پرورش توانایی خوب دیدن، خوب گوش دادن، خوب بوی بردن، خوب حس کردن، درست اندیشیدن، فکر را در چهارچوب و قفس واژگان و عبارت زبان در کشیدن، تبدیل گفتار به نوشتار و سرانجام تولید نوشته‌ی به هنجار است.

به بیان دیگر، راه رسیدن به مهارت خوب نوشتن، سه شاخه و نه گام دارد. این شاخه‌ها و گام‌ها، نردبان بیست و هفت سطحی را پیش روی فراگیران و آموزش‌دهندگان پدیدار می‌سازد.

پس از پیمودن این نردبان، فربه‌سازی ذهن و زبان، تربیت چشم، گوش، حس و هوش در ایجاد توانایی و مهارت نویسندگی بسیار کارا و اثرگذار هستند.

فهرست مطالب
مقدمه: کتابی خوش‌خوان
پیش‌نوشته
صداها و آواها
از اندیشیدن تا نوشتن
از واژه تا جهان معنا
بوی خوش واژگان، (انشا، آمیزه‌ای از حواس برون و درون)
خاستگاه و فرودگاه نوشتن
نوشتن، مهارتی ارتباطی و پلی به جهان فردا
نوشتن، مهارتی میان رشته‌ای
نوشتن، تفسیری از بودن
نوشتن، نمودی از چگونه بودن
نوشتن، راهی برای ماندن
نوشتن، راهی برای خود درمانی
رقص واژگان، نمایش بازیگران متن
از تصویرخوانی تا تصویرنویسی
حواس، عناصر پیرازبانی و سواد بصری
بارش حس‌ها بر سرزمین مغز
آن سوی واژگان
نام‌نامه
کتاب‌نامه

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه