کتاب راهبرد نوین سودآوری نوشته‌ی امیرحسین فردی ترکمانی، ساختار اقتصاد را به زبانی ساده و عمومی برای شما تشریح کرده است تا شما بتوانید با ارایه نوعی دیدگاه به اقتصاد و نظام اقتصادی حاکم بر جهان درک کامل‌تری از این موضوع داشته باشید.

بخشی از مطالب عنوان شده در این کتاب تالیفی است که از تجربه معامله‌گری و مشاوره‌هایی که به سرمایه گذاران توسط نویسنده داده شده جان گرفته است. در بخش‌های دیگر نیز آموزه‌های استاد و پدر معنوی او، این نوشته را به جنبه‌های روان شناختی در معامله‌گری گره زده است.

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که منابع طبیعی گسترده‌ای دارد. به دلیل ذات مصرف‌گرای انسان و توسعه تولیدکنندگان و منحصر به فرد شدن برندها لازم است که عموم مردم برای بهره‌مندی از این منابع گسترده از طریق بازارهای مالی سهم خود را برداشت کنند، در غیر این صورت بهانه‌ای برای اعتراض از ناعادلانه بودن نظام اقتصادی مورد قبول نیست. امروزه سیستم‌ها و گسترش ارتباطات این مشارکت را آنقدر سهل کرده است که در هر نقطه‌ای از دنیا این امکان وجود دارد که هر کسی در سهیم شدن در ثروتی که هستی در اختیار بشر قرار داده، شرکت کند. بی آنکه لطمه‌ای به کار و خدمتی که ارایه می‌دهد، وارد شود. فعالیت در بازارهای مالی با روش ارائه شده در این کتاب، از گشت زدن در شبکه‌های اجتماعی کمتر زمان می‌برد.

در بخشی از کتاب راهبرد نوین سودآوری می‌خوانیم:

در تغییری که در یکی دو دهه اخیر در زندگی بشر شاهد بوده‌ایم، زندگی از نظر تامین آسوده شده اما همچنان سخت جلو می‌رود و تولیدات به سمت انحصار کمپانی‌ها حرکت می‌کنند. یعنی حتی اگر کسی بخواهد محصول جدیدی را ارائه بدهد بهتر آن است که آن را از طریق کمپانی‌های شناخته شده ارائه دهد. دنیای امروز طوری است که بشر بیشتر به شناخت خود متمرکز است و برای تأمین نیازهایش کمتر به سراغ برندهای نوپا می‌رود و "برند‌ها " مدینه فاضله‌ی رقابت انسانی شده‌اند.

به عبارتی دیگر پایان دوره برندسازی نزدیک شده است. برای مثال قبل‌تر از شبکه اینستاگرام، شبکه‌های دیگری حتی جالب‌تر و کاربردی‌تر از آن حضور داشتند، اما چطور این شبکه آنقدر موفق شد؟

تقریبا همه‌ی برنامه‌نویسان به دنبال این بودند که همه ابعاد کار را خودشان انجام دهند و کل سیستم برای خودشان باشد و برند خودشان را ارائه دهند اما نویسندگان اینستاگرام به دنبال رشد و توسعه بودند نه ارضای مالکیت. از همین جهت برنامه نوشته شده را بردند پیش جناب زاکربرگ خالق فیسبوک، از توان و تجربه وی در زمینه ارائه اپلیکیشن کمک گرفتند و در ازای آن درصدی از مالکیت اینستاگرام را به او دادند و موفق شدند!

حال آنکه برنامه‌های دیگر در مالکیت همان صاحبان گمنام‌شان است و بازدهی ندارد، چرا که آن‌ها می‌ خواستند پیروزی از صفر تا صد در مالکیت خودشان باشد و این مسئله باعث شد بازدهی آن‌ها به شدت کاهش یابد.

فهرست مطالب
درباره‌ی نویسنده
مقدمه
فصل یکم: دیدگاه
مقدمه
نقش بقا و امنیت
دوره رکود چگونه می‌تواند یک فرصت باشد؟
مدل باغ میوه
فصل دوم: مهارت‌ها
مقدمه
نتیجه‌ی یک پژوهش!!! کنش و واکنش ما و معامله گری بر یکدیگر!
چقدر، چطور و چرا این میزان باید سرمایه گذاری کنم؟
پانزی اسکیم
مدل اتوبوسی پانزی اسکیم
فصل سوم: پیوند دیدگاه و مهارت
مقدمه
گام‌ها و مهارت سازی
فصل چهارم: فضای بازار
مقدمه
تاریخچه
برخی از بازار‌های مالی و نحوه‌ی عملکرد آن‌ها
مکانیزم‌های معامله در بازارهای مالی
سخن آخر
پیوست و منابع