کتاب شهامت رهبری: کار شجاعانه، مکالمات دشوار و صمیمیت نوشته‌ی برنی براون، از پرفروش‌ترین‌های آمازون و نیویورک تایمز است که چگونگی شجاعت در رهبری و فرهنگ جسور بودن در آن را بازگو می‌کند.

برنی براون (Brene Brown) در آثار پرفروش قبلی خود، مفاهیم جرئت زیاد، با اقتدار برخاستن و شجاعت در برهوت را به ما آموزش داده است. اکنون بر اساس تحقیقات جدیدی که در کتاب شهامت رهبری (Dare to lead) انجام داده است، به ما نشان می‌دهد که چگونه این مفاهیم را وارد عمل کرده و رهبری خود را ارتقا دهیم.

رهبر کسی است که مسئولیت یافتن پتانسیل در افراد و فرآیندها و شجاعت توسعه این پتانسیل را دارد. از شرکت‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی، سازمان‌های غیر‌دولتی و بخش عمومی گرفته تا گروه‌های عمل‌گرا، مدارس و جوامع مذهبی، همه‌ی ما به شدت به رهبران بیشتری نیاز داریم که متعهد به رهبری شجاعانه و صمیمی باشند و به اندازه کافی خودآگاهی داشته باشند که با قلبشان رهبری کنند، به جای رهبران تکامل‌ نیافته‌ای که از طریق صدمه زدن و ترس، این کار را انجام می‌دهند.

زمانی که شجاعت رهبری را داشته باشیم، وانمود نخواهیم کرد که جواب های درست را داریم؛ بلکه کنجکاوی خودمان را حفظ کرده و پرسش‌های صحیح می‌کنیم. در این صورت، با به اشتراک گذاری‌ قدرت، دیگر آن را را محدود نمی‌دانیم و تلاش می‌کنیم تا اختیارات و مسئولیت‌ها را هم‌تراز کنیم.

همچنین از شرایط دشوار، دوری نکرده و آسیب پذیری که برای انجام درست کارها نیاز است را به آغوش می‌کشیم. اما رهبری شجاعانه در فرهنگی که با کمبود، ترس و عدم قطعیت تعریف شده است، نیازمند ساخت مهارت‌های شجاعت است.

بنی براون دو دهه اخیر را صرف تحقیقاتی کرده که به زندگیمان معنا می‌دهد. در هفت سال گذشته او متوجه شد که رهبران در سازمان‌های غیر انتفاعی و مدنی و شرکت های بسیار رده بالا، تا استارت‌‌آپ‌‎های کوچک و کسب و کارهای خانوادگی سوالات مشترکی دارند:

چگونه شجاعت و فرهنگ شجاعت را در جامعه خود ترویج کنیم؟

کتاب شهامت رهبری به همه این سوالات پاسخ داده و به ما راه‌هایی قابل اجرا و نمونه‌هایی واقعی از برنامه‌های جدید ساخت شجاعت ارائه می‌دهد.

در بخشی کتاب شهامت رهبری: کار شجاعانه، مکالمات دشوار و صمیمیت می‌خوانیم:

لحظه‌ای که جهان، نقل قول روزولت را در مقابل من گذاشت، تمرکز زیادی بر روی سه درس کردم. اولین مورد، چیزی است که من آن را «فیزیک آسیب‌پذیری» می‌نامم. این خیلی ساده است: اگر به اندازه کافی شجاع باشیم، شکست خواهیم خورد. شهامت نمی‌گوید: «من خواستار خطر شکست هستم.» بلکه می‌گوید: «می‌دانم که در نهایت شکست خواهم خورد، اما هنوز هم با تمام وجود در میدان هستم.» من هرگز یک شخص شجاع را ندیده‌ام که ناامیدی، شکست و حتی دلشکستگی را نشناسد.

دوم، نقل قول روزولت، تمام مواردی که در مورد آسیب‌پذیری آموخته‌ام را در بر می‌گیرد. تعریف آسیب‌پذیری به‌صورت احساسی که در طول زمانِ عدم‌قطعیت، خطر و آشکار کردن عواطف، تجربه می‌کنیم، اولین بار دو دهه قبل در محل کارم پدیدار شد و توسط هر مطالعه‌ای که انجام دادم، از جمله این تحقیق در مورد رهبری، تأیید شد. آسیب‌پذیری، بردن یا باختن نیست. بلکه داشتنِ شجاعتِ حاضر شدن در زمانی است که نمی‌توانید نتیجه را کنترل کنید.

در طول سال‌ها از هزاران نفر از مردم خواسته‌ایم که آسیب‌پذیری را برایمان توصیف کنند. چند مورد از این پاسخ‌ها که به طور مستقیم احساسات را هدف قرار می‌دهند، عبارتند از: اولین قرار ملاقات پس از طلاقم، صحبت کردن در مورد مسابقه با تیم، تلاش برای باردار شدن پس از سقط جنین دوم، شروع کسب‌و کار خودم، تماشای فرزندم که خانه را برای رفتن به کالج ترک می‌کند، عذرخواهی از یک همکار به‌دلیل نحوه سخن گفتن با او در یک جلسه، فرستادن پسرم به تمرین ارکستر، با دانستن اینکه او چقدر زیاد دوست دارد در ردیف اول صندلی‌های ارکستر باشد در حالی که می‌دانید به احتمال خیلی زیاد جزو گروه نوازندگان انتخاب نخواهد شد، انتظار کشیدن برای تماس دکتر، دادن بازخورد، گرفتن بازخورد، اخراج شدن، اخراج کردن.

در تمام داده‌های ما، شواهدی تجربی که نشان دهد آسیب‌پذیری ضعف است، وجود ندارد.

فهرست مطالب
یادداشتی از نویسنده
مقدمه: رهبران شجاع و فرهنگ شجاعت
بخش اول: مکالمات دشوار در مورد آسیب پذیری
فصل اول: لحظه و افسانه‌ها
فصل دوم: فراخوان شجاعت
فصل سوم: زره
فصل چهارم: شرم و همدلی
فصل پنجم: کنجکاوی و پایه
بخش دوم: زندگی در ارزش‌هایمان
بخش سوم: اعتماد شجاعانه
بخش چهارم: یادگیری برخاستن
درباره نویسنده