معرفی چهره های انقلاب مشروطه

درباره آقاخان کرمانی

درباره آقاخان کرمانی

  میرزا آقاخان کرمانی از چهره‌های تاثیرگذار در تفکر تاریخی دوره قاجار محسوب می‌شد و نقش مهمی در انقلاب مشروطه ایران داشت. به گونه‌ای که به همراه تعدادی دیگر بستری را برای این جنبش ایجاد کردند که نتیجه و میوه‌ آن، قانون اساسی و پارلمان بود.


مهدی احمدی
  میرزا آقاخان کرمانی از چهره‌های تاثیرگذار در تفکر تاریخی دوره قاجار محسوب می‌شد و نقش مهمی در انقلاب مشروطه ایران داشت. به گونه‌ای که به همراه تعدادی دیگر بستری را برای این جنبش ایجاد کردند که نتیجه و میوه‌ آن، قانون اساسی و پارلمان بود.

میرزا عبداحسین کرمانی مشهور به میرزا آقاخان در ۱۲۳۲ خورشیدی در قلعه مشیز از بلوکات بردسیر به دنیا آمد. وی فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی، از خان‌های بردسیر کرمان و مادرش نیز نوه شیخ صوفی؛ یعنی مظفر علی شاه کرمانی از هواداران مشتاق علی شاه کرمانی بود. بنا به گفته فریدون آدمیت در کتاب «اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی»، جده پدری او از زرتشتیان کرمان بود که بعداً مسلمان شده بودند و شاید همین موضوع در علاقه او به دین باستانی ایران، تأثیر داشت.

میرزا آقاخان خواندن و نوشتن را در بردسیر آموخت و برای ادامه تحصیلات راهی کرمان شد و در آنجا فقه و اصول، حدیث و روایت، تاریخ ملل و نحل، ریاضیات، طب، نجوم، منطق، حکمت و عرفان را فراگرفت.

 

از کرمان تا استانبول

میرزا آقاخان تا حدود ۳۰ سالگی در کرمان زندگی کرد و مشغول تحصیل، تدریس و تألیف بود. در  ۲۵ سالگی به تقلید از گلستان سعدی، نگارش کتاب رضوان را آغاز کرد. پس از مرگ پدر، تقریبا در ۱۳۰۱ هجری به اصفهان رفت و در آن‌جا جایگاه علمی رفیعی پیدا کرد و مورد عنایت ظلّ السلطان، حاکم سفّاک قاجار، قرارگرفت و یکی از مقامات دیوانی به وی واگذار شد اما در اثر اختلاف با ظلّ السلطان رهسپار تهران شد. در تهران از دست حکمران کرمان شکایت کرد که پس از این اتفاق حاکم کرمان نیز از دولت خواست، او را دستگیر کنند. ریشه اختلاف آن‌ها با یکدیگر در مورد مسایل دیوانی بود؛ چون میرزا آقاخان در زمان اقامتش در کرمان با حاکم کرمان همکاری دیوانی داشت. سرانجام امین‌السلطان با دستگیری میرزا آقاخان موافقت نکرد و او پس از مدتی در همان سال ۱۳۰۳ هجری به اسلامبول رفت. پس از چند ماه اقامت در اسلامبول، به قبرس رفت و سپس از آن‌جا به شام و پس از مدتی به اسلامبول بازگشت و تا ۱۳۱۳ هجری در آن‌جا زندگی کرد. پس از آنکه سید جمال‌الدین اسدآبادی به استانبول مهاجرت کرد، تاثیر عمیقی بر فکر میرزا آقاخان کرمانی گذاشت. اتحاد اسلامی در اندیشۀ سید جمال به سرعت در سرتاسر قلمروی اسلامی فراگیر شد.

 

تاریخ نگاری

آقاخان را باید یکی از چهره های تاثیرگذار در تفکر تاریخی دوره قاجار دانست. آقاخان در مدرسه ژزوئیت­ های فرانسه زبان فرانسوی آموخته بود و هنگامی که بر اثر اختلاف با ظل السلطان مجبور به ترک ایران شد در استانبول زبان انگلیسی خود را تکمیل کرد. همین امر و همچنین نهضت ترجمه ای که در ایران شکل گرفته بود، سبب شد تا او در خصوص مکتب­ های اجتماعی، سیاسی و فلسفی غربی نیز اطلاعات و آشنایی های به دست آورد و از افکار دانشمندان یونانی تا عصر خود و افکار برخی از فلاسفه و نویسندگان رهبران و شماری از رجال سیاسی سده ۱۸ و ۱۹ اروپا اطلاعاتی کسب کرده باشد. لذا به سبب تسلط بر زبان های خارجی و استفاده از روش های تاریخنگاری غرب مورخان ایرانی را مورد نقد قرار می دهد زیرا او معتقد بود، آنها «غالباً مقصودشان بیان حقیقت و کشف واقع و نفس الامر و ... و دیگر چیزهایی که وظیفه و شان مورخان نامی است، نبوده بلکه غرض شخصی یا به جهت اجرای هوای نفسانی از روی مداهنه و تملق یا در جهت اجبار و تضیق، سفاهت­ های سلاطین و خیانت های وزرا و حکام را به عبارات مطنطن ستوده ایشان را با عمال شنیع تشویق نموده اند.» به این ترتیب به لحاظ سوری و ماهوی تاریخنگاری سنتی را نقد می کند زیرا که از وظیفه و شان خود غافل شده اند.

کرمانی، تاریخنگاری ایرانی را به باد انتقاد می گیرد زیرا به عقیده او تا آن زمان «یک تاریخ صحیح اصلی که احوال قومی را به درستی بیان کند و آداب و اخلاق و اوضاع گذشتگان را در نظراتشان مجسم سازد و اسباب ترقی و تنزل اقوام را در اعصار مختلفه بیان نماید در مشرق خاصه در ایران دیده و نوشته نشده» است. وی تاریخ نگاری سنتی ناسخ التواریخ را مورد انتقاد قرار می دهد و می نویسد: «صاحب ناسخ التواریخ دوازده جلد کتاب بزرگ در تاریخ ایران و اسلام نگاشته که پر است از افسون های زنانه و مبالغه های بی مزده و خرافات پروری.» وی ضمن مقایسه فن تاریخ نویسی در آسیا با اروپا، فن تاریخ نویسی در آسیا را «افسانه و اسمار» دانسته در حالی که در غرب «در فهرست وقایع ثبت بود.»

وی به تحول تاریخ نویسی در غرب اشاره می کند و می نویسد: «اهالی اروپا از دیرگاهی، برای این علم قانونی جسته اند که آن را حکمت تاریخی می نامند و از وی نتیجه ها برگرفته و تمام سلسله وقایع را مطیع یک قانون محقق می سازند و در این فن چنان عوالم وسیله طی کرده اند و اصول رشد و انحطاط عمر دولت ها را از روی تحقیقات دقیق معین دانسته که هر شخص پس از خواندن کتب تواریخ می تواند بفهمد که فلان دولت به چه سبب ظهور کرد و به چه سبب زنده بود.» همین آشنایی آقاخان با تاریخ نویسی غرب که هم به واسطه آشنایی او با زبان های دیگر و هم به دلیل ترجمه متون صورت گرفته بود، سبب شد تا وی و با تشویق سیدجمال الدین اسدآبادی به نوشتن تاریخ ایران به شیوه­ علمی مبادرت ورزد. لذا در نگارش کتاب خود تاریخ نگاری را از ثبت وقایع و سرگذشت­ ها به بررسی تحولات اجتماعی و جریان­ های تاریخی تبدیل کرد و از روش استدلال و استقرا استفاده کرد و رابطه­ علت و معلولی را در تحلیل وقایع درنظر گرفت. آقاخان در تاریخ نگاری خود بر اصول «علم الاجتماع، فلسفه مدنیت و حکمت تاریخیه» تکیه داشت و بنیادهای سیاسی و پدیده های اجتماعی را در تحول تاریخ ایران مورد بررسی قرار داد.

این مورخ به خوبی پی به فایده علم تاریخ برده بود؛ چرا که به عقیده او «تاریخ نه همان شرح حال سلطان و جنگ و جدال و رجز ابطال و شجاعان است.» بلکه «تاریخ بایست حاوی حدود مملکت و اخلاق و آیین ملت و کیفیات هر ایالت و قانون و روش سلطنت و معاهدات دولت با دولت دیگر و معارفه رجال قوم و ملت و شرح معیشت و ثروت و تجارت رعیت و ترقی و انحطاط مدنیت در هر عصری و اسباب انقراض یک قوم و پیشرفت و ترقیات هر فرقه باشد. حتی ماوی و مرتع ایلات با جغرافیای بلاد را به طور مشروح ضبط نماید.»

آقاخان کرمانی نه تنها فن تاریخ نویسی خود را از راه تاریخ نویسی سنتی که وجود داشت، جدا کرد بلکه شاگرد او ناظم الاسلام کرمانی نیز به همان شیوه تاریخ بیداری ایرانیان را درباره­ تاریخ مشروطه نگاشت.

آدمیت او را به چنان تعابیری توصیف کرده که نشان دهنده وزن اندیشگی اوست: «بزرگترین اندیشه‌گر ناسیونالیسم... منادی اخذ دانش و بنیادهای مدنی اروپایی، نقاد استعمارگری، هاتف مذهب انسان‌دوستی... متفکر انقلابی پیش از مشروطیت... بنیانگذار فلسفه تاریخ ایران... از پیشروان حکمت جدید در ایران... شاعر نامدار ملی، نقاد سنت‌های ادبی، نماینده نوخواهی ادبی.»

 

تاثیر در انقلاب مشروطه

تفکرات سیاسی میرزا آقا خان کرمانی در مشروطه، تاثیرگذار بود، او و تنی چند از رجالی که به عنوان روشنفکران دوره مشروطه از آن‌ها یاد می‌کنیم، در حقیقت بستری را برای جنبش مشروطه ایجاد کردند که نتیجه و میوه‌ آن، قانون اساسی و پارلمان بود.

در این دوره نوشته‌های میرزا آقاخان کرمانی در انتشار اندیشه روشنفکری و ساماندهی آن ها نقش به‌سزایی داشت. میرزا آقاخان نوشته‌های خود را در روزنامه قانون به ریاست میرزا ملکم‌خان که در لندن بود و روزنامه اختر که دفتر آن در محل اقامت شخص میرزا آقاخان یعنی، استانبول بود، منتشر می‌کرد.

 

آثار و تالیفات

آقاخان در دوران زندگی خود کتاب هایی به رشته تحریر در آورد که از جمله آنها می توان به «سه مکتوب، مقالات در نشریه اختر چاپ استانبول، جنگ هفتاد و دو ملت، انشاءالله و ماشاءالله، نامه باستان یا سالارنامه، آیین سخنوری یا نامه سخن، آئینه سکندری یا تاریخ باستان، رساله صد خطابه، تکوین و تشریح، هشت بهشت، ریحان بوستان افروز و رضوان» اشاره کرد.

 

درگذشت

گویا میرزا رضا کرمانی در اعترافاتش بعد از ترور ناصرالدین‌ شاه قاجار، اعتراف هایی می‌کند. به همین دلیل مظفرالدین شاه، میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی و حاج میرزا حسن خان خبیرالملک را از دولت عثمانی طلب می‌کند و دولت عثمانی، این‌ افراد را در ۱۲۷۵ خورشیدی در مرز به آذربایجان ایران تحویل می‌دهند. سپس در باغی در شمال شهر تبریز شکنجه می‌شوند و خود محمد علی میرزای ولیعهد وقت، از آن‌ها استنطاق و بازجویی می‌کند و در نهایت این اشخاص کشته می شوند.

 

منابع

۱-فریدون آدمیت، اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی، تهران، پیام، چ ۲، ۱۳۵۷

۲- آدمیت، فریدون(۱۳۹۴)، انحطاط تاریخ­نگاری در ایران(مقالات تاریخی)، به اهتمام سید ابراهیم اشک شیرین، تهران: گستره.

۳- صفت گل، منصور(۱۳۷۸)، «تاریخ نویسی در ایران: از دارالفنون تا برافتادن فرمانروایی قاجاران»، دانشگاه انقلاب، ش۱۱۲.

۴- عبدالحسن میرزا آقاخان کرمانی(۱۳۲۴)، آئینه سکندری:تاریخ ایران از زمان ماقبل تاریخ تا رحلت حضرت ختمی مرتبت، ج ۱، تهران:چاپ سنگی.

۵- کرمانی، محمدبن علی ناظم الاسلام(۱۳۶۲)، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران: امیرکبیر.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه