معرفی دانشمندان برجسته ایرانی

خواجه نصیرالدین طوسی؛ اعجوبه ریاضی و نجوم

خواجه نصیرالدین طوسی؛ اعجوبه ریاضی و نجوم

خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان ادیب، فیلسوف، ‌اعجوبه ریاضی و نجوم و یکی از برجسته‌ترین دانشمندان ایرانی جهان اسلام و از بزرگ‌ترین فقهای مذهب تشیع در سده هفتم هجری محسوب می‌شد که علم مثلثات را در ریاضیات گسترش داد.

خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان ادیب، فیلسوف، ‌اعجوبه ریاضی و نجوم و یکی از برجسته‌ترین دانشمندان ایرانی جهان اسلام و از بزرگ‌ترین فقهای مذهب تشیع در سده هفتم هجری محسوب می‌شد که علم مثلثات را در ریاضیات گسترش داد.

به گواه تاریخ، روزگاری مشرق زمین گاهواره تمدن بوده است. در تاریخ مشرق زمین، سده هفتم ویژگی خاصی دارد؛ این عصر که از یک طرف سده جنگ است از طرفی دیگر دوره رونق علم و دانش بود، نابغه ای ظهور یافت که توانست علم، سیاست، دین و اخلاق را با سرپنجه تدبیر و تنویر خود پیوند دهد و با به کار گرفتن چنین استعدادی، قله های فرو پاشیده علم و دانش را دوباره بر افراشته سازد. او فیلسوف، منجم، متکلم و سیاستمداری به نام محمد بن محمد بن حسن معروف به خواجه نصرالدین طوسی بود. در روزگاری که حمله مغول، خاندان های کوچک و بزرگ را از هم پاشیده و دنیا از هجوم مغول ها به وحشت فرو رفته بود، ظهور چنین دانشمندی مایه اعجاز است.

 

زندگی و فراگیری علم

خواجه نصیرالدین طوسی در جمادی الاول سال ۵۹۷ قمری در جهرود قم یا در طوس دیده به جهان گشود. پدرش محمد بن حسن از فقها، علما و محدثان بنام طوس بود و خواجه علوم شرعی و ادبی را نزد وی آموخت و سپس به تحصیل علوم مختلف عقلی از قبیل الهیات، ریاضیات و طبیعیات پرداخت. [۱] وی پس از مدتی به منظور کسب علوم به نیشابور که در آن زمان مرکز علمی و پژوهشی و حضور علمای بزرگ محسوب می شد، رفت و اساتیدی چون معین الدین سالم بن بدران مصری و کمال الدین یونس موصلی را که در بیشتر علوم به ویژه ریاضی سرآمد روزگار بودند، انتخاب کرد و در حکمت مشاء و عملیات در خدمت فریدالدین داماد نیشابوری دانش اندوزی کرد و کم کم در تمام علوم عقلی و نقلی سرآمد شد و به عنوان عالمی برجسته شهرتی به دست آورد. [۲]

 

حمله مغول و حضور در قلاع اسماعیله

 این دوران از تاریخ ایران دورانی پرالتهاب بود زیرا مغولان از آسیای مرکزی به طرف خراسان در حال پیشروی بودند و شهرها را یکی پس از دیگری در می‌نوردیدند. در چنین فضای ناامنی مجال هیچگونه فعالیت عملی و پژوهشی برای دانشمندان وجود نداشت و خواجه نصیرالدین نیز از این قاعده مستثنی نبود. خواجه برای رهایی از فضای ملتهب به دنبال مکانی امن برای پژوهش های خود بود و در نتیجه قلاع اسماعیلیه را که تنها دژ محکم در مقابل مغولان بود، انتخاب کرد و دعوت ناصرالدین حاکم و محتشم قهستان را پذیرفت و به قلاع اسماعیلیه پناه برد، زیرا تنها جایی که توان مقابله با مغولان را داشت، قلاع اسماعیلیه بود و همچنین در دژهای اسماعیلیان، کتابخانه هایی غنی جهت پژوهش در زمینه های مختلف وجود داشت. [۳]

خواجه بیشتر وقت خود را صرف تالیف، ترجمه و تحلیل‌های مختلف کرد؛ از جمله ترجمه «طهاره الاعراق ابن‌مسکویه» که خواجه آن را به امر ناصرالدین از عربی به فارسی ترجمه کرد و آن را «اخلاق ناصری» نامید و چون خواست آن کتاب در حکمت عملی، کامل باشد، مباحثی را که عمده آن بخش سیاست مدن بود به آن افزود.

کتاب دیگر «رساله معینیه» است که خواجه آن را بنا به درخواست معین الدین، پسر ناصرالدین محتشم تالیف کرد. علاءالدین محمد بعد از شنیدن آوازه خواجه، وی را نزد خود فراخواند اما بعد از مدتی علاءالدین به قتل رسید و خواجه پس از آن نزد رکن الدین خورشاه بود تا این‌که در نهایت الموت به تصرف مغولان درآمد و حکومت اسماعیلیان را منقرض کردند. در نتیجه می‌توان گفت که خواجه نصیرالدین طوسی با وجود زمینه‌های مناسب برای استفاده از مناصب حکومتی و درباری در قلاع اسماعیلیه بیشتر وقت خود را صرف پژوهش و رواج علوم کرده و در این مدت کتاب های ارزنده تالیف کرد.

 

دربار هلاکو و رصدخانه مراغه

پس از آنکه قلاع اسماعیلیه به تصرف مغولان درآمد، خواجه تسلیم هلاکو شده و از مرگ نجات یافت و با حسن تدبیر خویش و شناختی که هلاکو نسبت به وی داشت، به دربار هلاکو راه یافت. مسلماً برخورداری وی از چنین شان و منزلتی به خاطر علم و حکمتش بود. هلاکو بعد از آشنایی بیشتر با خواجه نه تنها وی را در ساختن رصدخانه مراغه به خدمت گرفت، بلکه او را در شمار خواص خود درآورد و با وی در تدبیر حکومت مشورت می‌کرد. [۴]

خواجه نصیرالدین طوسی توانست در قامت مشاوری امین و محترم در دربار هلاکوخان حضور داشته باشد. خواجه در طول دوران حکومت وی بیشترین وقت خود را صرف تکمیل رصدخانه مراغه کرد. خواجه نصیر به عنوان یک منجم با حمایت هلاکو، مساعدت لازم را به دست آورد و به تاسیس رصدخانه مراغه همت گماشت و این رصدخانه همچون یک کانون علمی عمده در آن زمان مطرح شد. رصدخانه مراغه به کتابخانه ای بزرگ مجهز بود که کتاب‌هایی در زمینه های مختلف را در خود جای داده بود. طوسی برای توسعه آن تلاش های زیادی انجام داد و آثار متعدد نجومی را تالیف کرد که معروف‌ترین اثر او زیج ایلخانی (جداولی ایلخانی) را به فارسی نگارش کرد و بعدها به لاتین نیز ترجمه شد. [۵]

 

خدمات علمی

خواجه نصیرالدین طوسی که اندیشمندی جامع الاطراف بود در بیشتر زمینه‌های علمی به فعالیت و پژوهش‌های علمی پرداخته است. نگاهی به آثار او که به حدود ۱۵۰ رساله و نامه می‌رسد، به خوبی نشان ‌دهنده وسعت دانشش است. پژوهش‌های او که از نجوم تا فلسفه و علوم خفیه و سحرآمیز تا الهیات را شامل می‌شود به سه زبان فارسی، عربی و ترکی به نگارش درآمده اند که نشان دهنده تسلط وی بر این سه زبان است. [۶]

 خواجه نصیر طوسی پنج اثر در منطق تصنیف کرد که از میان آنها اساس الاقتباس که به فارسی نوشته شده، از همه مهم تر است. در این فن خواجه نصیر، تعالیم ابن سینا را دنبال کرد. او گامی تازه در مطالعه ارتباط بین منطق و ریاضیات برداشته و همچنین قیاس اقترانی را بهتر از اسلاف خود توضیح داده است. [۷]

وی همچنین آثاری در طالع‌بینی، علم رمالی، فلسفه، اخلاق و الهیات (کلام) نیز به نگارش درآورد. خواجه نصیرالدین طوسی تفسیری بر الاشارات و التنبیهات ابن سینا نوشت که فخرالدین رازی در سده گذشته به شدت بدان اثر تاخته بود. اما خواجه‌نصیر با نوشتن این شرح، تعالیم مشا را که نزدیک به ۲ سده تحت‌الشعاع کلام قرار گرفته بود، حیاتی دوباره بخشید و در برافروختن شعله های تازه فلسفه اسلامی در اسلام موفق شد. اما در عین حالی که ادعا می‌کرد که تنها پیرو ابن سینا است در مواضع متعددی چون علم خدا به جزئیات ماهیت فضا و مخلوق بودن عالم طبیعی، آشکارا به دیدگاه‌های سهروردی نزدیک شده است. در حقیقت خواجه‌نصیرالدین نخستین گام را در تلفیق تدریجی مکاتب مشایی و اشراقی برداشت. [۸]

افزون بر این خواجه نصیر به دلیل اشاعه و ترویج مذهب امامیه کتاب «تجرید العقاید» را نوشت که منبع عمده کلام شیعی محسوب می‌شود و بیش از چهارصد تفسیر و حاشیه بر آن نوشته شده است. وی همچنین رسایل عرفانی مانند «اوصاف الاشراف» را نیز تصنیف کرد.

معروف ترین اثر خواجه نصیرالدین طوسی در علم اخلاق کتاب «اخلاق ناصری» است. مقدمه اول تا زمانی که در دربار اسماعیلیان بوده و مقدمه دوم را زمانی که در دربار هلاکوخان حضور داشته و آن را به مغولان تقدیم کرده است و در مقاله دوم به طور صریح از تقدیم کتاب اخلاق ناصری به محتشم اسماعیلی اظهار ناراحتی کرده است. [۹] این کتاب با اتکا به تهذیب الاخلاق ابن مسکویه، یک نظام فلسفی را شرح می‌دهد، تعالیم اسلامی را با نظریه اخلاقی ارسطوئیان و تا اندازه ای با سنن افلاطونی ترکیب می‌کند. این اثر همچنین شامل مباحثی درباره روانشناسی نیز است. [۱۰]

 

نابغه علم ریاضیات

در ریاضیات، طوسی تحریراتی بر متون گذشته ریاضی- بطلمیوسی- نوشت. او همچنین بسیاری رسائل ابتکاری درباره حساب، هندسه و مثلثات به نگارش درآورد و در این آثار کار خیام را ادامه داد و به بسط ریاضیات محاسباتی کمک کرد. در هندسه نیز خواجه نصیر کار خیام را دنبال کرد و در الرساله الشافعیه، اصل پنجم اقلیدس را بررسی کرد اما برجسته‌ترین کمک وی به ریاضیات در مثلثات بود که وی در کتاب الشکل القطاع به گسترش مثلثات به مثابه شاخه ای مستقل از ریاضیات محض کمک کرد. [۱۱]

ابن خلدون مورخ نامی جهان عرب، طوسی را بزرگ‌ترین دانشمند ایران پس از اسلام لقب داد و بسیاری دیگر، خواجه نصیر را از بزرگ‌ترین دانشمندان اسلام در قرون وسطی می‌دانند. از سوی دیگر، خواجه را در علم هم‌تراز ابن سینا دانسته‌اند؛ با این تفاوت که شیخ‌الرئیس در طب سرآمد دوران بود و خواجه نصیر در ریاضیات از دیگران پیشی گرفت.

بسیاری از پیشرفت‌های علمی در جهان، ‌مرهون تلاش‌های خواجه نصیرالدین طوسی است. از آن جمله می‌توان به کشف قانون کروی سینوس‌ها در ریاضیات و ابداع روش هندسی با عنوان جفت طوسی در نجوم اشاره کرد. برخی محققان او را خالق علم مثلثات در ریاضی و برخی دیگر، از گسترش دهندگان علم مثلثات معرفی می‌کنند. کتاب‌های مثلثات خواجه در سده ۱۶ میلادی به زبان فرانسه ترجمه شده است.

 

درگذشت

سرانجام پس از تکمیل رصدخانه دیری نپایید که در ۶۷۲ قمری زمانی که خواجه نصیرالدین طوسی در بغداد بود، احساس بیماری کرد و در هجدهم ماه ذی الحجه که روز عید غدیر بود در بغداد وفات یافت و بنابر وصیتش در کاظمین به خاک سپرده شد. [۱۲]

 

منابع

[۱] صفا، ۱۳۷۳، ج۳، ص۱۲۰۲

[۲] نصر، سید حسین، ۱۳۸۳. سنت عقلانی اسلامی در ایران، ترجمه سعید دهقانی، تهران: قصیده سرا، ص ۳۲۲

[۳] صفا، ذبیح الله، ۱۳۷۳. تاریخ ادبیات ایران، تهران: فردوس، ج۳، ص۱۲۰۳

[۴] مدرس رضوی، محمد، ۱۳۵۴. احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران. ص ۸۳-۸۴

[۵] نصر، ص ۳۲۴

[۶]  همان، ۱۳۸۳، ص۳۲۳

[۷] نصر، ص۳۲۴)

[۸] همان، ص۳۲۸

[۹]  نصیرالدین طوسی، ۱۳۶۹. اخلاق ناصری، تنقیح و تصحیح: مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: نشر خوارزمی، ص۱۷-۲۲

[۱۰] نصر، ۱۳۸۳، ص ۳۲۹

[۱۱] همان، ص۳۲۳-۳۲۵

[۱۲] نصیرالدین طوسی، ۱۳۶۹، ص۲۸

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه