سخنران : حجه الاسلام فرحزاد

بسم الله الرحمن الرحیم

قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم:

(فان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم)[1]

دریغا که فصل جوانی گذشت

به لهو و لعب زندگانی گذشت

دریغا که بی ما بسی روزگار

بروید گل و بشکفد نوبهار

کسانی که از ما به غیب اندرند

بیایند و بر خاک ما بگذرند

چرا دل بر این کاروانگه نهیم

که یارن برفتند و ما در رهیم

بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت

بیاید که ما خاک باشیم و خشت

بیا تا براریم دستی ز دل

که نتوان براورد فردا ز گل

برکات ذکر صلوات
 ذکر صلوات همه زمانها و همه مکانها بهترین ذکرهاست و اثار و برکات خیلی زیادی دارد ولی در شب و روز جمعه بالخصوص خیلی سفارش شده روایات فراوان داریم در فضیلت صلوات یکی از انها این است در شب و روز جمعه مداومت بر این ذکر اثار بسیاری دارد. ما کمتر حسنه ای داریم که سه هزار خاصیت داشته باشد معمولا یک حسنه ده برابر است بعضی ها هفتاد برابر و صد برابر اما می شود سه هزارخاصیت.

امام صادق سلام الله علیه می فرماید:

 با هر صلوات خدای متعال هزار گناه پاک می کند هزار حسنه مرحمت می کند هزار درجه می دهد به کسانی که در شب و روز جمعه صلوات بر محمد و ال محمد بفرستند.[2]

 انشاءالله سعی کنیم در شب و روز جمعه یک عبادت فوق العاده کار فوق العاده ای انجام بدهیم مخصوصا در ماه مبارک رمضان در ان روایتی که رحمت خدا چقدر فراگیر و گسترده است.

در هر شبی از شبهای ماه مبارک رمضان خدای متعال یک میلیون نفر از اتش جهنم ازاد می فرماید که انشاءالله ما هم جزء همینها باشیم بعد می فرماید در شب و روز جمعه در هر ساعتی یک میلیون نفر یعنی بیست و چهار ساعت بیست و چهار میلیون نفر، بیست و چهار برابر ایام دیگر.

خدای متعال برات ازادی می دهد و انها را از اتش جهنم ازاد می فرماید قدر بدانیم لحظه های شب جمعه دقیقه های روز جمعه لحظه هایش لحظه های ازادی از اتش جهنم است و رحمت خدا ریزش دارد بر سر بندگان سفره رحمت الهی پهن است هر چقدر بتوانیم از این سفره رحمت الهی بهره بگیریم.

ببینید روزه ماه مبارک رمضان نماز قران دعا همه اینها اگر بهره درست گرفتی به خدا نزدیک می شوی اما اگر بهره گیری درست نکردی می ایی پایین یعنی شقی می شوی یا انسان بالامی رود یا پایین می اید بی تفاوت نیست.

این یک مساله حکیمانه قشنگی است ممکن است کسی بگوید اقا من بی تفاوتم حرف خدا را گوش نمی دهم بندگی خدا نمی کنم عبادت نمی کنم اگر نکردی حتما داری ضایع می شوی اگر فرمان خدا را نبردی حتما صرف شیطان می شوی راه سوم ما نداریم.

(فماذا بعد الحق الا الضلال)[3]  یعنی اگر حق نبود باطل است اگر جلو نرفتی حتما درجا می زنی یا عقب گرد داری می کنی چون همه هستی دارد می رود جلو شما اگر بایستی جلو نروی عقب رفتی یا حق است یا باطل است خیلی ها ممکن است بگویند اقا ما کار خوب نمی کنیم بندگی خدا نمی کنیم حتما بدان قوای ما معطل نمی ماند بدن ما رو به فناست عمر ما رو به فناست هستی در حال حرکت است همه وجود ما هم در حال حرکت است اگر ما صرف خدا صرف راه امام زمان نشدیم قطعا بدان صرف راه شیطان و بطالت و چیزهای بیخودی شدیم ما مثل شمعی می مانیم که داریم مصرف می شویم اگر در راه خوب مصرف شدیم چه خوب اگر نشدی ضرر کردی. افرادی که هر روز محاسبه بکنند ببینند جلو می روند یا در جا می زنند یا عقب گرد می کنند متوجه اند که همه چیز در حال حرکت است.

در روایت داریم اگر کسی امروزش بهتر از دیروز باشد فهو مرحوم رحمت خدا او را می گیرد مورد رحمت خداست اگر فردا جمعه شما بهتر از پنج شنبه بود حتما بدانید مورد نظر و لطف و رحمت خدا قرار گرفتید اگر:

من ساوی یوماه دو روز شما مساوی بود امروز با دیروز فرقی نکردی می فرماید ضرر کردی غبن است مغبون است خب این همه نعمتهای الهی مصرف شده شما در جا زدی باز هم ضرر کردی یعنی عقبگرد است اگر خدای نکرده در روایت داریم امروز شما بدتر از دیروز باشد که خدا نکند مصداق این حدیث باشیم می فرماید اگر امروز شما بدتر از دیروز باشدملعون است و از رحمت خدا دور است. چون زمان صرف شده عمر صرف شده موقعیت و شرایط خدای متعال برای شما فراهم کرده شما بهره نگرفتی استفاده نکردی.

عزیز من اگر صرف چیز خوب نشدی قطعا بدان صرف چیزهای بیهوده و بی ارزش شدی قوای ما معطل نمی ماند در حال مصرف شدن است در حال خرج شدن است در رابطه با اعمال هم همینطور است انهایی که نماز می خوانند روزه می گیرند بعضی ها بالا می روند بعضی ها می ایند پایین بعضی زمین می خورند ما روایت داریم که بعضی ها نماز می خوانند جز دوری از خدا چیزی نصیبشان نمی شود خیلی عجیب است در روایت داریم بعضی ها نمازشان اینقدر به درد نخور است به هم ور رفته است یک گلوله می کنند می زنند در سر صاحبش.

می گویند یک بنده خدایی نماز می خواند سلام نماز را که می داد السلام علیکم جا نماز را می گرفت فرار می کرد گفتند چرا فرار می کنی گفت من می ترسم مصداق این حدیث باشم نماز برود بالا محکم بخورد در کله من، من جا خالی می کنم تو سر من نخورد گفتند نماز شما را که در سر کس دیگری که نمی زنند عکس العمل خودت است برمی گردد هر کجا باشی ان تیر الهی خطا نمی رود می اید به شما می خورد.

 ما روایت داریم نمازهای ما روزه های ما ایا ما را جلو می برد یا عقب می برد یک حرف یک مقداری شاید رکیک هم باشد مثنوی می گوید:

 خر عیسی چو به مکه رود همان خر باشد

 اگر یک حیوان حالا رفت مکه طواف کرد سعی صفا و مروه کرد همان حیوان است.

در روایتی دارد ابو بصیر امد خدمت امام دید همه دارند (لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک) می گویند، یک ولوله ای سر و صدایی دور خانه خدا را پر کرده است. و سعی صفا و مروه پر از ذکر خداست به امام گفت:

( ما اکثر الحجیج)  یابن رسول الله چقدر حاجی زیاد است. حضرت فرمود اینطور نیست، فرمود:  (ما اکثر الضجیج اقل الحجیج)[4] یعنی ناله و فریاد کننده خیلی زیاد است ولی حاجی واقعی خیلی کم است حاجی واقعی ان کسی است که می رود مکه بر می گردد عوض شود اگر عوض شد شک نکند حجش قبول شده و این حاجی واقعی است اما این حاجی دروغ می گفت ربا می خورد حقه بازی می کرد کلک می زد رفته مکه برگشته همان است یا حقه و کلک بیشتر هم بلد شده حتما بداند این همان ناله کننده هاست حجش قبول نیست متوجهید چه عرض می کنم نماز روزه حج دعا حرم جمکران یا ما را بالا می برد یا پایین می اورد بستگی دارد ما چه بهره برداری بکنیم نفسمان قوی می شود شیطنتمان العیاذ بالله قوی می شود یا روح و ایمان و قلبمان قوی می شود بر نفس و هوی و هوسمان مسلط می شویم یا نه.

یک پیرمردی یک حرف قشنگی زد سوالی کرد حاج اقا این سوال برای من مطرح است گفت من افرادی را سراغ دارم چهل سال است نماز جماعت می رود هییت می رود حرم می رود جلسه قرایت قران می رود کارهای عبادی انجام می دهد اما نشان به همان نشان که همان ادمی که چهل سال قبل بود همان است یعنی کارهای بدش را کنار نگذاشته عوض نشده.

شما یک خرما دهانت می گذاری قند شما را می برد بالا یک اب یخ می خورید عطش شما را برطرف می کند یک غذا می خوری انرژی در وجودت می اید ایا نماز با این عظمت نباید در ما اثر بگذارد روزه نباید در ما اثر بگذارد روزه ای که خدا می گوید من جزای او هستم من مزد او هستم این روایات روزه روایات عجیبی است: (الصوم لی و انا اجزی به)[5]

 یعنی روزه مال من است، حدیث قدسی است خدا می فرماید من جزای روزه را می دهم، بلا تشبیه مثل یک شخصیتی که بگوید پاداش جایزه حقوق این شخص را من خودم به دست خودم می دهم خیلی چون مهم است بعضی ها خواندند: انا اجزی به. بعضی ها گفتند: انا اجزا به یعنی خود من خدا جزای روزه او هستم خودم را به او می دهم که اگر این معنا باشد خیلی معنی بلندتری است. روزه به این مهمی چقدر در ما اثر گذاشته و اثر می گذارد ان پیرمرد می گفت که حاج اقا بعضی ها من دیدم سی چهل سال نماز روزه ذکر دعا اما یک قدم عوض نشده از کجا بفهمیم این نمازهای ما قبول است این روزه های ما قبول است دعاهای ما قبول است یا قبول نیست.

 روایت داریم شخصی سوال کرد یابن رسول الله از کجا بفهمیم نمازهای ما مورد پذیرش و قبول حق تعالی قرار گرفته یا قرار نگرفته، حضرت فرمود: اگر نماز مصداق این ایه باشد:

(ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر)[6] خاصیت نماز واقعی این است سازندگی دارد انسان را از فحشا منکر بدیها باز می دارد جلوی ادم را می گیرد، فرمود اگر نماز شما، شما را از گناه و بدی باز می دارد شک نکنید نماز شما حتما قبول است فرمود: نماز مثل نهر اب یا حمام است یک کسی پنج بار در حمام برود یا نهر اب خودش را بشوید باز کثافات و چرک به بدنش می ماند حتما پاک می شود فرمود اگر نماز شما، شما را از بدیها باز دارد حتما بدانید نماز شما قبول است بعد در روایت داریم اگر کسی نماز او، او را از بدیها باز نمی دارد:

(من لم تنه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم تزدد من الله الا بعدا)[7] اگر کسی نماز او را از بدیها باز ندارد این همه اش از خدا دارد دور می شود نماز می اید در سرش می خورد. نماز می خواند دروغ می گوید نماز می خواند غیبت می کند نماز می خواند بد اخلاق است نماز می خواند حقه بازی و کلک می زند نماز می خواند ظلم می کند نماز می خواند سر مردم را کلاه می گذارد نماز می خواند ریا می کند می گویند یک بنده خدایی نماز می خواند خیلی با اب و تاب بعضی ها دیدی ظاهر نماز را خیلی قشنگ می اورد اما تو هیچ خبری نیست چیزی نیست در نماز وارتباط با خدا، قلبش هزار جا می رود.

ما ظاهر را فقط نباید ببینیم روح نماز، حضور قلب اخلاص سازندگی ارتباط با خداست، پیغمبر ما حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم می فرماید: لیس صلاتک قعودک و قیامک نماز شما فقط قیام و قعود شما نیست خب ابن ملجم هم معذرت می خواهم خیلی نماز می خواند تمام قاتلهای امامهای ما یکیش بی نماز نبودند همه نماز می خواندند روزه هم می گرفتند نماز جمعه هم می خواندند اما نماز می خواندند؟ اگر نمازواقعی می خواند امام حسین را شهید می کرد نماز باید سازندگی داشته باشد پیغمبر ما می فرماید نماز شما خم و راست شدن شما نیست اخلاص شما توجه به خدا ارتباط با خدا اگر این نماز طعم خوشی داشته باشد. به قول یک داش مشدی می گفت نماز باید در ان جونم باشد در ان محبت باشد عشق باشد با خدا گپ بزنی با خدا انس بگیری میل و رغبت در ان باشد لذت در ان باشد نمازی که یک خم و راست شدن باشد فایده ندارد.

می گویند یک بنده خدایی از این جهانگردها امده بود در مسجد امام اصفهان که جای جهانگردی است، از کشورهای مختلف هم می ایند برای جهانگردی و سیاحت، نمازخواندن را ندیده بود، دید یک نفر امده در مسجد کج می کند خودش را راست می کند روی زمین می رود بالا می رود امد هی چپ چپ به این نگاه می کند گفت این چه نوع ورزشی است من ورزش زیاد دیدم اما همچنین ورزشی تا حال ندیده بودم. به او گفت ورزشت خیلی خوب بود ولی خیلی کم بود چند بار بیشتر خم نشدی، لذا بعضی افراد در نماز فقط خم و راست می شوند.

 می گویند یک بنده خدایی نماز می خواند خیلی با اب و تاب خیلی قرایت و تجویدش را می کشید ظاهر را درست نکنیم فقط ان روحش مهم است همانطور و لا الضالین را می کشید با اب و تاب دو نفر انجا نشسته بودند گفتند به به به به چه نماز عالی چه نماز با حالی وسط نماز نمازش را شکست گفت روزه هم هستم پنج سفر هم مکه رفتم خیلی کارم درست است نماز کسی بخواند بخواهد سر مردم کلاه بگذارد بگوید من حزب اللهی ام بگوید من مومنم نماز بخواند بخواهد خودش را جا بزند ما اینطوری داریم نماز باید برای خدا باشد نماز باید توجه به خدا باشد روایت می فرماید اگر نماز شما را نساخت.

 شما عزیزان من بدانید، ماه مبارک رمضان باید ما را بسازد تمام افرادی که ماه رمضان را درک می کنند دو دسته هستند یا امرزیده می شوند به خدا پیغمبر امام زمان نزدیک می شوند یا خدای نکرده خدای نکرده العیاذ بالله دور تر می شوند.

روایت برایتان می خوانم بعضی ها ماه رمضان را درک می کنند پیغمبر ما فرمود: (من ادرک شهر رمضان فلم یغفر له فابعده الله)[8]

 یعنی اگر کسی ماه رمضان را درک کرد امرزیده نشد از رحمت خدا دور باشد ملعون است لعنت بر او.

سه خبر جبرییل
این روایت را جور دیگر هم نقل شده پیغمبر ما از منبر سه پله ای تشریف بردند بالا روی هر پله ای که رسیدند یک امین فرمودند امین امین امین با تانی که می امدند روی منبر روی هر پله ای یک امین فرمودند سوال کردند یا رسول الله چرا امین فرمودی فرمود پله اول که قدم گذاشتم جبرییل گفت هر کس ماه رمضان را درک بکند امرزیده نشود خدا لعنتش کند گفتم امین یعنی انسان یک ماه در حمام باشد خودش را نشورد کنار اب باشد تشنه باشد کنار حرم حضرت معصومه باشد در قران باشد در دعا باشد در جماعت باشد ولی صاف نشود ساخته نشود پاک نشود غل و غشها و کینه ها را از خودش دور نکند این می گوید دور می شود از خدا این ملعون است پیغمبر ما هم امین فرمودند جمله دوم جبرییل گفت هر کس پدر و مادرش را درک بکند به انها احترام نکند محبت نکند امرزیده نشود او ملعون است من گفتم امین پدر و مادر بهشت و جهنم شما هستند قدرشان را بدانید با هر محبت و احترامی، بالا می روید و با هر گونه اذیت وازارو شکنجه دل شکستن قهر اذیت و بی احترامی به پدر و مادراین شما را می برد پایین.

روایت
یک روایت عجیبی دیدم امام سجاد زین العابدین سلام الله علیه داشتند می رفتند دیدند یک جوان بی ادبی به پدرش تکیه داده پدر هم مثل یک رفیق خودمانی، یا جلوی پدر راه می رود یاتکیه داده خودش را انداخته لوس کرده در سینه پدر به یک حالت بی ادبی همراه پدرش دارد می رود خودش را انداخته در سینه پدر تکیه به پدر داده دارد راه می رود در روایت داریم امام سجاد از این جوان انقدر بدش امد تا اخر عمر با این جوان صحبت نکردند.

خیلی باید مواظب باشیم. فرمود پدر و مادر بهشت و جهنم شما هستند پس اگر ما احترام نکردیم دور می شویم فابعده الله پیغمبر ما فرمود: (من ادرک الوالدین فلم یغفر له فابعده الله)[9]

 خدا او را دور کند از رحمت خودش.

 سوم فرمود: کسی که نام من را بشنود و صلوات بر محمد و ال محمد بفرستد اگر امرزیده نشود. از رحمت خدا دور باشد.  یعنی صلوات بر من، دعای بر من، باعث امرزش می شود پس در روزه و نماز اگر ما جنبه مثبت را نگیریم استفاده صحیح نکنیم ضرر کردیم. مواظب باشیم درتعبیرهای روایت دقت کنیم. عرض می کنم ابعده الله یعنی ملعون است.

تعبیر دیگری در خطبه شعبانیه است: (فان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم) پیغمبر ما می فرماید: شقی، بدبخت، بد عاقبت، ان کسی است که ماه رمضان را درک بکند مورد امرزش خدا قرار نگیرد خدایی که هر شب یک میلیون نفر را می امرزد خدایی که در شب و روز جمعه در هر ساعتی یک میلیون نفر از اتش جهنم ازاد می کند در شب قدر میلیاردها انسان را از اتش جهنم ازاد می کند در شب اخر ماه مبارک رمضان به تعداد کل ماه رمضان ما روایت داریم خدا ازاد می کند از اتش جهنم اگر کسی اینقدر بی عرضه باشد که رحمت فراگیر خدا را نتواند روی سر خودش بیاورد این واقعا بدبخت است واقعا ملعون است واقعا خبیث است واقعا شقی است چون رحمت خیلی فراگیر است خیلی گسترده است.

در روایت داریم که حسن بصری که ادعای تقدس گری هم داشت حسن بصری یک جمله ای درست کرده بود و ان جمله اش این بود:

(العجب کل العجب ممن نجا کیف نجا)

 یک شعاری برای خودش درست می کرد که تعجب از این است عجب یعنی همان تعجب و شگفتی. شگفتی و تعجب در این است تمام شگفتی ها در این است که کسی که نجات پیدا می کند چطور می شود نجات پیدا می کند یعنی نجات پیدا کردن خلاف قاعده است چطور می شود کسی که نجات پیدا می کند یعنی همه هلاک می شوند. مردم همه از بین رفتنی اند هلاک شدنی اند حالا اگر یکی جان سالمی به قبر برد و به بهشت رسید تعجب است که چطور نجات پیدا کرد از اتش جهنم نجات پیدا کرد یعنی معجزه شده این شعار حسن بصری رسید به گوش مولا و امامان امام سجاد زین العابدین علیه الصلاه و السلام که حسن بصری یک همچین شعاری داده:

العجب کل العجب ممن نجا کیف نجا.

تعجب شگفتی در این است کسی نجات پیدا می کند چطور شده نجات پیدا می کند حضرت فرمودند: این جمله، جمله غلطی است این حرف حرف غلطی است حرفهایی که غیر امام می زنند بایدببینیم امام تایید می کند حالا پرفسور گفته عارف گفته عالم گفته زاهد گفته حکیم گفته فیلسوف گفته معیار اینها هستند (والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم)[10]حق با شماست در شماست از شما می اید به شما برمی گردد حق در خانه اهل بیت است معیار اینها هستند ما را به کس دیگر نسپرند به قران و اهل بیت سپرند، فلان فیلسوف یا عارف یا زاهد یک حرفی زده بزند حرف زیاد است حرفی که از سرچشمه وحی باشد روی چشم، مطابق با وحی باشد، روی چشم ممکن است یک منافق هم حرف خیلی خوبی بزند ما روایت داریم:

(انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال)[11] یعنی به حرف نگاه بکن به کلام نگاه کن به گوینده نگاه نکن ما حدیث داریم که منافق در نهج البلاغه است ادم بد ممکن است حرف حسابی بزند وبرعکس.

 یک اقایی از بزرگان قم گفت یک اقای واعظی یک جایی منبر رفته بود وسط منبر یک دیوانه ای وارد مجلس شد و شکلک در می اورد و کفشهایش را زیر بغلش گذاشته بود صفها را می شکافت می رفت حواس گوینده و مردم را پرت می کرد دیوانه بود دیگر مجلس را داشت به هم می زند اقای واعظ عنان کار از دستش در رفت چون کسی مجلس را به هم بزند خیلی اثر دارد حواس طرف پرت می شود اقا ناراحت شد و به این دیوانه رو کرد و گفت خدا انشاءالله نابودت کند بنشین سر جایت یک نفرینش کرد گفت انشاءالله نابودت کند دیوانه بلند شد رو کرد به مردم و حرف حسابی زد گفت این اقای واعظ خوب است بگوید خدا هدایتت کند خدا یک عقل کاملی به تو بدهد تا من اذیت و ازار به کسی نداشته باشم شما به من می گویی دیوانه به این اقا می گویید عاقل اخر این نابودتت کند دعا بود برای من کرد یعنی یک دیوانه هم ممکن است حرف حسابی بزند.

 امیر المومنین سلام الله علیه در نهج البلاغه می فرماید که: (ان الحکمه لتکون فی قلب المنافق فتلجلج فی صدره)[12] یعنی کلام حکیمانه و حکمت گاهی در سینه ادم منافق هست جولان می کند بالا و پایین می رود از دهانش در می اید به اهلش می رسد ان را عملش می کند راه نجات پیدا می کند شما به کلام نگاه کن به گوینده خیلی نمی خواهد نگاه کنی هر کلامی را باید با حق و حقیقت که اهل بیتند بسنجی ممکن است ادم عوضی هم حرف خوب بزند.

(خذ الحکمه ولو من اهل النفاق)[13] مثل فارسی است می گویند در و گوهر اگر از دهان سگ هم بیفتد ان در و گوهر را اب بکش استفاده کن. در، در است گوهر، گوهر است حالا حسن بصری می گفت تعجب شگفتی در این است کسی نجات پیدا کرد چطور شد نجات پیدا کرد این کلام را اوردند خدمت امام سجاد حضرت فرمودند کاملا این شعار و این کلام نادرست است درست نیست پس چی درست حضرت فرمودند شعار را باید 180 درجه عوض کرد. فرمودند شگفتی است خدای ارحم الراحمین پیغمبر رحمه للعالیمن قران رحمت، دین رحمت، نماز رحمت، روزه رحمت، 124 هزار پیغمبر را خدا نازل کرده فرستاده کتابهای اسمانی علما وعاظ گوینده ها دلیل هادی راهنما پدر و مادر مهربان ، معلم این همه وسایل رحمت خدا گسترده ولی اگر کسی نجات پیدا نکرد هلاک شد تعجب بکنید.

 یعنی با این سعه رحمت خدا اگر کسی در جهنم رفت جای تعجب دارد بهشت رفت تعجب ندارد چون رحمت خدا خیلی گسترده و فراگیر است عزیزان من ماه رمضان ماه رحمت است بیاییم از این رحمت خدا نمازش رحمت است روزه اش رحمت است دعاها رحمت است یک جمله قشنگی هست در دعای ابو حمزه (الهی ان ادخلتنی النار ففی ذلک سرور عدوک و ان ادخلتنی الجنه ففی ذلک سرور نبیک)[14] این دعاها مضامین خیلی بلند و عالی دارد جان همه ما به قربان این امامهایی که قدرشان را نمی دانیم ببین چقدر قشنگ امام سجاد عرضه می دارد:

خدایا اگر من را جهنم ببری دشمنت شیطان خوشحال می شود خیلی حرف قشنگی هست خدایا اگر من را بهشت ببری پیغمبرت حبیبت نبیت خوشحال می شود (ان ادخلتنی النار ففی ذلک سرور عدوک) دشمنت شیطان خوشحال می شود. اگر من را بهشت ببری پیغمبرت خوشحال می شود به خودت قسم من می دانم خوشحالی پیغمبر پیش تو بهتر از خوشحالی شیطان است انشاءالله خدا هم دشمن شاد نشود دشمن خدا هیچ وقت شاد نشود ایا اگر یک معلمی یک کسی رفوزه شود خوشحال می شود مردود بشود خوشحال می شود؟ پیغمبر هر کس جهنم برود ناراحت می شود بهشت برود خوشحال می شود می گوید خدایا من می دانم خوشحالی پیغمبر خیلی برای تو مهمتر است از اینکه دشمنت شیطان خوشحال بشود. بیا من را ببر بهشت مورد رحمت قرار بده.

ذکر مصیبت امام حسین(ع)
شب جمعه است و شب زیارتی قبر اقا ابا عبد الله الحسین علیه الصلاه و السلام هر شب جمعه مستحب است زیارت قبر اقا ابا عبد الله الحسین علیه الصلاه و السلام چه کرده امام حسین باب رحمت واسعه خداست انشاءالله سعی کنیم انهایی که هنوز کربلا نرفتند سعی کنند خودشان را به کربلا برسانند ولو در عمرت یک بار هم بتوانی کربلا بروی خیلی کار مهمی کردی و سعی کنی یک برنامه ریزی مرتب داشته باشید شب جمعه بروید برای زیارت اگر احیانا با قافله هایی می روید که نوبتشان به شب جمعه به کربلا نمی افتد یک راه حل ساده از نجف تا کربلا یک ساعت راه است شصت هفتاد کیلومتر یک ماشین دربست می گیری شب جمعه از نجف می روی کربلا زیارت می کنی برمی گردی چون شب جمعه خود امیر المومنین روایت داریم کربلاست مگر علمای بزرگ ما نبودند که علمای بزرگ ما پیاده از نجف راه می افتادند شب جمعه می رفتند کربلا متوجهی اینقدر مهم است شب جمعه زیارت کربلا امام حسین برات ازادی از اتش جهنم صادر میکند.

شخصی بنام حاج عباس چاوش هییتی داشته همراه هییت هر سال یک بار می رفته پیاده کربلا یک سالی هییت را حرکت می دهد می اورد کربلا پیاده غروب پنج شنبه می رسند نزدیک کربلا روزی مثلا یک فرسخ چند فرسخ راه می رفتند غروب می رسند نزدیکیهای کربلا می گویند استراحت کنیم فردا وارد کربلا بشویم اما یک وقت چراغ حرم و گلدسته های حرم اقا امام حسین علیه الصلاه و السلام که روشن می شود این دلهایشان پر می کشد و حاج عباس می گوید اگر شب جمعه نبود اینجا می ماندیم فردا می رفتیم ولی امشب حیف است شب جمعه است ولو خسته هستید گرد و غبار راه بر شما نشسته بیایید همت کنید امشب برویم کربلا قافله را حرکت می دهد شب جمعه می برد کربلا وسایلشان را می گذارند در کاروانسرا اینها به حالت خستگی می ایند در حرم امام حسین نماز مغرب و عشا می خوانند زیارت نامه می خوانند.

به حاج عباس چاوش می گویند که برای ما یک روضه بخوان دست می اندازد به کتاب نوحه یک روضه از حضرت علی اکبر برای اینها می خواند و اینها گریه می کنند و می روند خانه شام می خورند می خوابند ولی صبح می بینند حاج عباس چاوش خیلی منقلب است یک حالت انقلاب عجیبی به او دست داده می پرسند حاج عباس چرا اینقدر منقلبی می گوید دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم در کاروانسرا را دارند می زنند امدم دم در دیدم یک غلامی است گفت من غلام و نماینده امام حسین علیه الصلاه و السلامم امدم به شما بگویم زوارت را اماده کن اقا امام حسین به دیدن انها می خواهند بیایند می گوید من در عالم رویا شما را بیدار کردم یک وقت دیدم اقا امام حسین تشریف اوردند به همه ماها عنایت کردند تفقد کردند به من رو کردند فرمودند حاج عباس من به خاطر سه کار امدم اول شما از راه دور پیاده به زیارت من امدید هر دیدی بازدیدی دارد من بر خودم لازم می دانم از شما تشکر کنم به دیدار شما بیایم کار دوم من این است حاج عباس در شمال که هییت داری یک پیرمردی کفش عزادارها را جفت می کند سلام من را به او برسان من به او هم لطف و نظر دارم او را هم فراموش نمی کنم خوشابه حال انهایی که گوشه و کنار در خانه اهل بیت قدم خیر بر می دارند کار سوم من این است حاج عباس اگر این دفعه امدی کربلا شب جمعه به زیارت من در حرم من هر روضه ای خواستی بخوانی بخوان ولی ازت خواهش می کنم شب جمعه زیارت قبر من امدی روضه فرزندم علی اکبر را نخوان، اقا جان روضه علی اکبر مگر اشکالی دارد فرمود حاج عباس شبهای جمعه مادرم فاطمه زهرا مهمان من است امشب که شما روضه علی اکبر من را خواندی انقدر مادرم زهراناله کرد طاقت نیاورد از هوش رفت طاقت بیهوشی مادرم فاطمه را ندارم .

عرض کنیم بی بی جان شما تاب شنیدن روضه علی اکبر را ندارید چه گذشت به دل عزیزتان حسین خیلی از پدران شهید در مجلس هستند اما ناله جوانشان را نشنیدند جوانشان در جبهه به شهادت رسید اما ناله علی اکبر را ابا عبد الله شنید رنگ از چهره ابا عبد الله پرید سراسیمه امد با دست مبارک خاک و خونها را از لب و دهان علی کنار زد ولی دید دیگر علی تکلمی ندارد یک وقت دیدند اقا خم شد و صورت به صورت علی علی جان رفتی و راحت شدی اما پدرت حسین غریب و تنهاست.

 

پی نوشت ها:

[1]. وسایل الشیعه، ج 10، ص 313.

[2]. المحاسن، ج 1، ص 59.
[3]. یونس: ایه 32.
[4]. بحار الانوار، ج 27 ص 29.
[5]. الکافی، ج 4، ص 63.
[6]. عنکبوت: ایه 45.
[7]. بحار الانوار، ج 79، ص 198.
[8]. وسایل الشیعه، ج 7، ص 206.
[9]. وسایل الشیعه، ج 7، ص 206.
[10]. التهذیب، ص 6، ص 97.
[11]. فرج المهموم، ص 220.
[12]. بحار الانوار، ج 2، ص 94.
[13]. شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 29.
[14]. بحارالانوار، ج 95، ص 92.