معرفی علمای بزرگ تاریخ اسلام

مبارزه سیاسی با استعمار مهمترین شاخصه تفکر کاشف الغطاء

مبارزه سیاسی با استعمار مهمترین شاخصه تفکر کاشف الغطاء

محمدحسین کاشف الغطاء از جمله عالمان و مجاهدان دنیای اسلام بود که مبارزه با استعمار و صهیونیسم مهمترین شاخصه تفکر او به شمار می‌رفت به طوری‌ که سهمی سترگ در ترویج این اندیشه نجات‌بخش داشت.

محمدحسین کاشف الغطاء از جمله عالمان و مجاهدان دنیای اسلام بود که مبارزه با استعمار و صهیونیسم مهمترین شاخصه تفکر او به شمار می‌رفت به طوری‌ که سهمی سترگ در ترویج این اندیشه نجات‌بخش داشت.

جای جای تاریخ پرفراز و نشیب حیات شیعه، نشان از عالمان وارسته ای دارد که تمامی عمر خویش را وقف اتحاد مسلمانان و مبارزه با استعمار و تفرقه افکنی بیگانگان کرده اند. علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء از جمله مروجان و بنیانگذاران مسأله تقریب بود که با محور قرار دادن فعالیت‌های دینی و سیاسی خود بر تدریس و مرجعیت دینی، سفرهای تبلیغی و تقریبی، تالیف و نشر آثار متعدد و مقابله با صهیونیسم به عنوان مصلحی بیدارگر، سهمی سترگ در ترویج این اندیشه نجات بخش داشت.

 

 

 

زندگینامه

محمدحسین کاشف الغطاء از مراجع تقلید شیعه از خاندان کاشف الغطاء و از علمای متفکر و مجاهد استعمارستیز در سده چهاردهم هجری بود. در ۱۲۹۴ هجری در محله عماره نجف دیده به جهان گشود. وی که در متنی مختصر، زندگی سراسر تکامل و ترقی خود را مکتوب کرده؛ یک زندگی شگفت‌آور و عبرت‌انگیز داشت. او در ۱۰ سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد و ادبیات عرب، حساب، نجوم، فقه و اصول را با پشتکار و شوق فراوان فرا گرفت در این باره می گوید: «هنوز ۱۰ سال نخستین عمرم به پایان نرسیده بود که از سرچشمه علوم عربی، ادبیات، مبادی فقه و اصول سیراب شده بودم. نخستین کتابی که در این مقطع به رشته تحریر درآوردم، کتاب «العبقات العنبریه فی طبقات الجعفریه» بود که در ۲ جلد شامل ادبیات، تاریخ و مسایل گوناگون نگارش یافت.»

 

آثار و تالیفات

بسیاری از علمای معاصر شیعه به تالیف کتاب‌هایی پرداختند که ماهیت و حقیقت تشیع و اصول اعتقادی آن را به‌ویژه به پیروان دیگر مذاهب معرفی کند. در این میان، کتاب «اصل‌الشیعه و اصول ها» (آیین شیعه و اصول اعتقادی آن) به قلم محمدحسین الکاشف‌الغطاء تاثیر عجیبی بر جهان اسلام گذاشت. از جمله ویژگی های مولف این اثر، آن بود که با وجود درگیری های ذهنی فراوان و مسافرت های عدیده به شهرها و کشورهای مختلف و اقامت های طولانی مدت در آنجا، بیش از ۸۰ اثر تالیفی از خود به جای گذاشت که تا کنون حدود چهل اثر از آنها به چاپ رسیده است. وی با اینکه در اواخر عمر به بیماری های گوناگونی دچار شده بود، همچنان به کار تحقیق و تدوین آثار ادامه می داد.

آثار او به طور عمده برآمده از نیازهای فکری آن دوره بود و آنها را به منظور بیدار کردن و آگاه ساختن مردم پدید می آورد که برخی از آنها از اهمیت تاریخی ویژه ای برخوردارند. به ویژه وی در نویسندگی و ادب نیز دستی داشت، نثرش زیبا و شعرش لطیف و استوار بود. از این رو، آثار او افزون بر ارزش علمی و اجتماعی از اعتبار ادبی بسیار برخوردار بودند. نمونه ای از این ویژگی ها در کتابی از او با عنوان «المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون» که به فارسی با عنوان نامه ای از کاشف الغطاء چاپ شده، کاملا مشهود است. این نامه از ابعاد متفاوت به قدری ارزشمند است که در واقع گذشته از آن که یک اساسنامه اسلامی- سیاسی است، شناسه سیاستمداری کهنه کار به شمار می رود و نشان از بلوغ والای سیاسی این شخصیت فرزانه دنیای اسلام دارد.

 

زندگی سیاسی کاشف الغطاء

زندگی علامه محمدحسین آل کاشف‌الغطاء، نمونه روشنی از یک زندگی بابرکت سیاسی یک عالم دینی است. او سیاست را عرصه‌ای خارج از دین نمی‌دانست و برای اصلاح جامعه مسلمانان از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کرد. وی خود در این باره می گوید: «من تا فرق سر غرق در سیاستم! و دخالت در سیاست از وظایف حتمی من است و اگر دخالت نکنم خود را در پیشگاه خدا و وجدان مسوول می بینم.» کاشف‌الغطاء، این سخن ژرف از امیرالمومنین(ع) را بسیار تکرار می کرد که «خدا از دانشمندان پیمان گرفته است که در برابر شکم‌خوارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند.» از این رو، او، همیشه یک پای ثابت همه جنبش‌های ملی عراق و جنبش‌های ملی در سراسر جهان اسلام بود. با آغاز جنگ جهانی اول، علامه به شهرستان «کوت» رفت تا در جهاد ملت عراق در برابر نیروهای استعمارگر انگلیسی پیشتازی کند. وی همچنین در ایستادگی دلاورانه مردم نجف در برابر انگلیسی‌های متجاوز به طور موثری حضور داشت.  در ۱۳۵۰ هجری اتفاقی دیگر در زندگی آیت‌الله کاشف‌الغطاء رقم خورد. این مرجع تقلید شیعیان به دعوت مجلس اعلای فلسطین برای شرکت در کنفرانس اسلامی عازم فلسطین شد. این همایش، بزرگترین علمای اسلامی را از سراسر جهان اسلام گرد هم آورده بود. کاشف‌الغطاء در این جمع و در حضور یک ۱۵۰ تن از نمایندگان جهان اسلام و ۲۰ هزار تن از حاضران، سخنرانی پرشوری کرد و مسایل حساس آن روزهای امت اسلامی از جمله وحدت و استقلال مسلمانان و نیز ضرورت پیکار با استعمارگران و صهیونیست‌های غاصب را با افراد حاضر در میان گذاشت. تأثیر و حضور علامه به اندازه‌ای بود که دیگر عالمان و شرکت کنندگان در این جلسه، نماز را به او اقتدا کردند.

از کاشف‌الغطاء همچنین چندین فتوا در ضرورت کمک به مردم مظلوم فلسطین و مبارزه با دشمن غاصب صهیونیستی وجود دارد. او در این فتوا تذکر می‌دهد که دفاع از این ملت مظلوم افزون بر فرض ایمانی و دینی، از نظر انسانی هم واجب است و وجدان بیدار انسانی خود بدون هیچ فتوایی رای به وجوب یاری این مظلومان می‌دهد.

 

هوشیاری و بیداری در برابر استعمارگران 

کنگره «بحمدون» انجمن آمریکایی دوست‏داران خاورمیانه از افراد شاخص منطقه برای ایجاد ائتلاف بین ادیان و مسیحیت علیه مارکسیسم و کمونیسم دعوت کرده بود. آیت‌الله کاشف‌الغطاء به‌شدت درخواست حضور در این کنگره را رد کرد و مشغول نوشتن کتابی در رد آن شد که به نام «المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون» انتشار یافت. محتوای این کتاب و اعتراض علامه این بود که «الگوهای انسانیت و الگوهای برتر در اسلام است نه در کنگره بحمدون.» وی در این نامه همزمان برضد استعمار و استثمار به روشنگری پرداخت و بسیاری از فجایع و فریب‏‌هایی را که امپریالیسم جهانی در دنیا به بار آورده بود، مطرح کرد. این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت و در برخی موارد به بهای فراوانی خرید و فروش می‌شد. برگردان فارسی این متن، بعدها به وسیله دکتر علی شریعتی منتشر شد.

محمدحسین کاشف‌الغطاء، در کنار سفرهای متعددی که به منظور نشر معارف اسلامی به نقاط مختلف جهان داشت در ۱۳۵۲ هجری هم به ایران سفر کرد و در این سفر هشت‌ماهه، مردم ایران را با آموزه‌های صحیح اسلامی و نیز اصول جاوید و حقیقی تشیع آشنا کرد. این دوره از تاریخ ایران که با عصر حاکمیت رضاخان پهلوی مصادف بود و روشنفکری غرب‌زده و دولت مرعوب پهلوی، اعتقادات دینی جامعه را به‌شدت تهدید می‌کرد، سبب شد تا او در کرمانشاه، همدان، تهران، شاهرود، مشهد، شیراز، خرمشهر و آبادان سخنرانی کند.

 

آیت‌الله کاشف‌الغطاء، موسیقی را از تحریم درآورد

آیت‌الله کاشف‌الغطاء، آرای بدیع و جسورانه‌ای در فقه نیز داشت. یکی از این آراء، نظر وی در ارتباط با غِنا یا موسیقی بود. او برای موسیقی شأن هنری قائل شد و معتقد بود هر فردی هم نمی‌تواند به درجات عالی در این هنر و زیبایی آفرینش دست یابد. محمد علی الحومانی ادیب لبنانی در این باره خاطره‌ای از یک دیدار با علامه کاشف‌الغطاء تعریف می‌کند که جالب‌ توجه است. در این دیدار علامه گفته بود: «غنا، چه همراه با ابزارهای طرب‌انگیز و چه بی آن باشد، تا اندازه‌ای که به سَبُکی شنونده و خروج وی از کمال نینجامد، مباح است.» کاشف‌الغطاء، برای این دیدگاه فقهی خود شواهد و مستنداتی هم آورد: «اگر در اسلام احکامی هست که در طول زمان نباید تغییر و تبدیل یابد، احکام دیگری هم هست که به مقتضای عقل، منطق و مستلزمات شرعی، باید تغییر بیابد؛ اما بسیاری مجتهدان، سلیقه اجرای این تبدیل و تغییر را ندارند و این گونه احکام، همچنان جامد و بیگانه از هدفی که در شرع لحاظ شده بود، می‌ماند.»

 

فرجام 

آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌ الغطاء سرانجام پس از عمری تلاش خستگی‌ناپذیر در ۱۳۷۳ هجری، رخت از جهان بربست.

 

منبع

۱. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «محمدحسین کاشف الغطاء»، تاریخ بازیابی،

۲. دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدحسین کاشف الغطاء».   

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه