انتخابات ریاست جمهوری

ابزارهای رسانه ای و جریان انتخابات

ابزارهای رسانه ای و جریان انتخابات

یک کارشناس شبکه‌های اجتماعی پیش بینی کرد: اگرچه رسانه های رسمی می توانند در انتخابات پیش رو در جریان سازی تاثیر داشته باشند اما با توجه به شرایط کنونی در شبکه های اجتماعی به نظر می رسد توییتر و کلاب هاوس می توانند مبدا جریان سازی شوند.

یک کارشناس شبکه‌های اجتماعی پیش بینی کرد: اگرچه رسانه های رسمی می توانند در انتخابات پیش رو در جریان سازی تاثیر داشته باشند اما با توجه به شرایط کنونی در شبکه های اجتماعی به نظر می رسد توییتر و کلاب هاوس می توانند مبدا جریان سازی شوند.

در بخش‌های اول و دوم میزگرد تخصصی ایرنا با عنوان «نبض انتخابات، در دست رسانه‌های رسمی یا شبکه های اجتماعی؟»، به نقش رسانه‌های رسمی و غیررسمی، چالش‌ها و فرصت‌های آنها اشاره شد. هرچند رسانه‌های غیررسمی در انعکاس درست و دقیق اخبار ضعف‌هایی دارند، اما به گفته «اکبر نصراللهی»، استاد ارتباطات دانشگاه آزاد تهران مرکز و «ابوالفضل حاجی‌زادگان» دانشجوی دکتری علوم اجتماعی دانشگاه تهران و پژوهشگر توییتر، تکنولوژی‌های ارتباطی شرایط را به گونه‌ای کرده که دستگاه‌های امنیتی نمی‌توانند جلوی امواج را جهت تولید و انتشار اطلاعات را بگیرند و نمی‌توانند چیز پنهانی را نگه دارند. از این‌رو بهتر است به جای مقابله با پدیده‌ای که توان مقابله با آن را نداریم سعی کنیم در آن حضور داشته و ضمن موثر بودن از آن بهره‌برداری کرده و اگر هم تهدیدی از این بابت وجود دارد آن را تبدیل به فرصت کنیم. 

گزارش پیش‌رو بخش پایانی اظهارت این دو چهره صاحب نظر را درباره نقش رسانه های رسمی و شبکه‌های اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۰، بازتاب می‌دهد.

ایرنا: تا حدودی تفاوت کارکرد رسانه های رسمی و شبکه های اجتماعی مشخص شد. اما در رقابت داخلی بین شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام، توییتر، اینستاگرام و کلاب هاوس، کدام یک توان اثرگذاری و جریان سازی بیشتری در انتخابات ۱۴۰۰ دارند؟

رسانه‌ها باید بین کار اطلاع‌رسانی و کنشگری تفکیک قائل شوند

حاجی‌زادگان: رسانه‌ها برای ارائه عملکرد حرفه‌ای باید بین کار اطلاع‌رسانی و کنشگری تفکیک قائل شوند. این اتفاقی است که به ویژه در رسانه های رسمی داخلی کمتر اتفاق می افتد و البته رسانه های فارسی خارج از کشور هم همین مشکل را دارند. مثلا من به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی حق ندارم در میانه کار پژوهشی شعار بدهم یا نظر شخصی خود را بیان کنم و باید مطابق روش پژوهش اجازه دهم داده‌ها نظر بدهند. ولی در خارج از پژوهش در صفحه شخصی می‌توانم نظر خودم را هم با تفکیک از یافته‌های پژوهش مطرح کنم. کنشگران رسانه‌ای هم باید این تفکیک را قائل شوند، یعنی در رسانه کار حرفه‌ای خودشان را انجام دهند و در صفحات شخصی نظر خودشان را بگویند. در این صورت اعتماد به رسانه‌های رسمی تا حدی ترمیم می‌شود.

به نظر من تشدید فیلترینگ فضای آنلاین قطعا میزان مشارکت را افزایش نمی‌دهد و ممکن است پایین هم بیاورد. چون میزان مشارکت بیش از تبیین رسانه‌ای نیازمند تبیین سیاسی است. بخشی از شرکت نکردن مردم در انتخابات ناشی از نارضایتی‌ها و سوال‌های پاسخ داده نشده است. فیلترینگ این نارضایتی را افزایش داده و مردم احساس می‌کنند با پرسش‌های پاسخ داده نشده بیشتری روبرو هستند و این نرخ مشارکت را قطعا کاهش خواهد داد؛ هرچند نمی‌توان الزاما گفت برداشته شدن فیلترینگ میزان مشارکت را افزایش می‌دهد. چرا که  این موضوع به نوع نقش آفرینی رسانه‌های داخلی و خارجی وابسته است. از این‌رو به نظر من بهتر است فیلترینگ کاهش یافته و رسانه‌های رسمی تلاش کنند در زمین کمتر کنترل شده نقش آفرینی کنند، در این صورت ممکن است بخشی از مردم قانع شوند و این اقناع میزان مشارکت مردم را هم افزایش دهد.

مبدا جریان‌سازی در توییتر و کلاب‌هاوس است

به نظر من تا همین الان هم کلاب هاوس پدیده انتخابات ۱۴۰۰ هست. نباید تصور کنیم پلتفرم‌های مختلف الزما باید تاثیر مستقیم بر کاربران مختلف بگذارند. بخش زیادی از اثرگذاری، تاثیر «واسطه مند« است. مثلا قرار نیست خبرگزاری ایرنا ۸۰ میلیون مخاطب داشته باشد. مخاطبانی دارد که نگاه تخصصی‌تری به رسانه دارند و بعد از انتشار محتوا، این افراد متاثر از ایرنا مطالبی را در سایت و صفحات شخصی یا تخصصی خود منتشر می‌کنند و به‌طور کلی ما با یک سازواره از بازیگران مختلف مواجهیم که با هم تاثیر و تاثر دارند. نمی‌شود گفت چون تنها ۲ درصد از مردم ایران در توییتر عضوند، تاثیر آن تنها بر دو درصد مردم است. توییتر بر بخش نخبه جامعه اثر گذاشته و باعث جریان‌سازی می‌شود و بعد به اینستاگرام و تلگرام سرازیر می‌شود. کلاب‌هاوس هم همین طور است و مشابه توییتر نوع دیگری از جریان‌سازی در آن رخ می‌دهد. یعنی می‌توان گفت مبدا جریان‌سازی در توییتر و کلاب‌هاوس است و بعد تاثیر خود را در اینستاگرام و تلگرام و حتی رسانه‌های رسمی می‌گذارد. البته رسانه‌های رسمی می‌توانند خودشان هم به موازات این مسیر شبکه‌های آنلاین اجتماعی، جریان‌ساز باشند. اگر این پیچیدگی را در نظر نگیریم، ممکن است آدرس غلط به خودمان بدهیم. در هر حال باید دید هر یک از این بازیگران اعم از پلتفرم‌ها و نیز کنشگران، نخبگان، متخصصان و اینفلونسرها چه نوع بازی در زمین رسانه خواهند داشت. به این معنا کلاب‌هاوس نه قرار است جایگزین توییتر شود، نه تلگرام و خبرگزاری ایرنا. این‌ها همه سر جای خودشان هستند و مهم این است که ما این فرایند پیچیده تاثیرگذاری واسطه‌مند را به خوبی درک کنیم.

درست است که کلاب‌هاوس محدودیت دارد و تعداد زیادی نمی‌توانند وارد آن شوند و همین‌طور خیلی‌ها به آن نپیوسته‌اند؛ ولی هر وقت مصاحبه خوب و مهمی در کلاب‌هاوس انجام شده، اخباری از اتاق‌های کلاب‌هاوس به توییتر آمده و بیش از آن‌که در کلاب‌هاوس از توییتر صحبت کنیم، در توییتر درباره موارد مطرح شده در کلاب‌هاوس صحبت می‌شود و این موضوع مهم است.

در کلاب‌هاوس امکان گفتگوی سالم‌تر وجود دارد

کلاب‌هاوس ویژگی‌های مهمی دارد و این موارد عبارتند از این‌که: افراد صدای یکدیگر را «همدلانه‌تر» می‌شنوند امکان گفتگوی سالم‌تر در آن وجود دارد و بسیاری از بهانه‌ها که برای فیلترینگ سایر اپلیکیشن‌ها مانند صفحه‌های پورنوگرافی و ... وجود دارد در کلاب‌هاوس وجود ندارد و نکته مهمی که آن را برای کاربرانش بسیار جذاب‌تر هم می‌کند پدیده همزمانی است. مثلا در توییتر ممکن است پاسخ افراد چندین ساعت بعد داده شود اما در کلاب‌هاوس بلافاصله جواب افراد رد و بدل می‌شود. این نکته از این جهت مهم است که در حیطه علایق کاربر امروزی قرار دارد. به عبارتی کاربر امروز تمایل دارد تا در جریان اتفاقاتی قرار بگیرد که به صورت زنده در حال برگزاری است لذا از این لحاظ ممکن است که جریان‌سازی کلاب‌هاوس از توییتر هم بیشتر باشد.

 

اپلیکیشن‌های جدید علیرغم تمایز، مکمل یکدیگرند

ایرنا: نظر شما درباره برنده رقابت شبکه های اجتماعی در جریان سازی چیست؟

نصراللهی: هریک از این اپلیکیشن‌ها ویژگی دارند که دیگری ندارد بنابراین بایستی این اپلیکیشن‌ها را در عین این که باید از یکدیگر جدا ببینیم از سوی دیگر بایستی مکمل یکدیگر هم ببینیم. مخاطبان هم به نوعی به همه این موارد نیاز دارند. مثلا همین بحث همزمانی که بدان اشاره شد درست است اما مستند نیست. یعنی مشخص نیست کاربری که با یک صدا وارد شده آیا این صدا متعلق به اوست یا خیر؟ اما این ویژگی را اینستاگرام دارد. و یا ممکن است فردی فرصت نداشته باشد تا بخواهد در یک برنامه ۵ ساعته زنده شرکت کند و بخواهد بعدا متن این جلسه را مطالعه کند که این ویژگی در تلگرام وجود دارد. بنابراین هریک از این اپلیکیشن‌ها مزیت‌هایی دارند که آن را از دیگری متمایز می‌کند. از این رو می‌توان گفت کلاب‌هاوس مسایل مربوط به مجازی شدن فرایند انتخابات را تکمیل می‌کند. بدین ترتیب حتی اگر در این فرصت باقیمانده تا انتخابات اگر نسخه اندرویدی کلاب هاوس هم بیاید نمی‌تواند پدیده باشد. البته این به معنای بی‌اثر بودن آن هم نیست.

نه باید از کلاب هاوس ترسید و نه باید آن را در آغوش کشید

به نظر من نباید کلاب‌هاوس را خیلی بزرگ دید و نه خیلی کوچک، نه باید از آن ترسید و نه باید آن را در آغوش کشید. تکنولوژی‌های ارتباطی شرایط را به گونه‌ای کرده که دیگر نمی شود جلوی امواج برای تولید و انتشار اطلاعات گرفته شود و نمی‌توانند چیزی را پنهان نگه داشت. از این‌رو بهتر است به جای مقابله با پدیده‌ای که توان مقابله با آن را نداریم سعی کنیم در آن حضور داشته و ضمن موثر بودن از آن بهره‌برداری کنیم. اگر هم تهدیدی از این بابت وجود دارد آن را تبدیل به فرصت کنیم.

به عنوان مثال ما در جنگ تحمیلی ابزار و ادواتی نداشتیم، از خود دشمن گرفتیم و بر علیه آن استفاده کردیم. در بحث پهپادهای ایرانی هم بدین شکل بود و الان به نقطه‌ای رسیده ایم که خودمان تولیدکننده و صادرکننده هستیم. در رابطه با فیلترینگ برخی دستگاه‌ها هستند که وظیفه سلبی دارند و باید وظیفه خودشان را انجام بدهند اما ما باید کار خودمان را به‌گونه‌ای انجام دهیم که در آن حیطه وظایف سلبی نباشد. بنابراین اگر دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ها کار خودشان را درست انجام دهند این اپلیکیشن‌ها نمی‌توانند تهدید باشند. چون ما در این حالت با تولید محتوا و هوشمندانه و برنامه‌ریزی شده حضور موثر داشتیم. اما اگر در این عرصه‌ها را به صورت هوشمندانه حضور نداشته باشیم قدر مسلم از همین الان بازنده هستیم. به نظر من تا یک یا دو ماه آینده مشخص خواهد شد که آیا این اپلیکیشن پدیده انتخابات ۱۴۰۰ است یا تنها به اندازه وزن خود در آن موثر بوده است؟

البته حضور شخصیت های معروف سیاسی و فرهنگی  به این اپلیکیشن تازه وارد وزن داده است و ای کاش مسوولان با حضور در اپلیکیشن‌های داخلی این وزن را به آن‌ها هم می‌دادند و این بهانه را از آن‎‌ها از این جهت که شکایت از عدم حمایت خود دارند می‌گرفت. از سوی دیگر کلاب هاوس می‌تواند مدلی برای اپلیکیشن‌های داخلی باشد. مثلا کلاب‌هاوس ابتدا با دو کارمند شروع کرده و هم‌اکنون بیش از ۱۰ کارمند دارد. این اپلیکیشن با هزینه شخصی ایجاد شده، بر خلاف اپلیکیشن‌های داخلی که مرتب به دنبال رانت و دریافت پول هستند . با این شرایط باید کلاب‌هاوس را همه جانبه دید و بسته به نوع حضور و نوع راهبردمان می‌تواند فرصت و یا تهدید باشد. 

متاسفانه توییتر به فضای بازی رسانه‌ای اکانت‌های فیک تبدیل شده

حاجی‌زادگان: نکته دیگری که در مورد کلاب‌هاوس باید بدان توجه داشت این است که متاسفانه توییتر فضایی برای بازی رسانه‌ای از طریق اکانت‌های فیک تبدیل شده و توسط جریان‌های مختلف بسیار پیچیده شده است اما فضای کلاب‌هاوس یک فضای سالم‌تری است و به راحتی نمی‌توان با اکانت‌های فیک وارد شد و از این‌رو جریان‌هایی که می‌خواهند از این طریق وارد کلاب‌هاوس شوند دست بالا را ندارند. کلاب‌هاوس فضای سالم‌تری برای گفتگو است و یک ویژگی مهمی که دارد این است که فضای آنلاین را به یک فضای زد و خورد سیاسی تبدیل کرده‌ایم در صورتی‌که این فضا می‌تواند محیطی برای مفاهمه پیرامون مسایل سیاسی و اجتماعی مختلف باشد. از این جهت من به نقش کلاب‌هاوس در ایجاد یک فضای گفتگوی سالم بسیار خوش‌بین هستم.  

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه