سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)

بازی با کودک در سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)

بازی با کودک در سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)

بازی، شیوه ای است که تأثیرات مثبت و گوناگونی را بر روحیه کودک به جای می گذارد، خلاقیت او را شکوفا و عواطف کودکانه او را از محبت سیراب می سازد. بازی کودکانه مادر با فرزندان رشد جسمی و فکری کودک را سرعت می بخشد و احساسات پاک مادری را به او منتقل می کند، نشاط، شادابی، ابتکار و نوآوری، خلاقیت و اعتماد به نفس را در او ایجاد و زمینه را برای ظهور استعدادهای نهفته کودک فراهم می آورد.


بازی، شیوه ای است که تأثیرات مثبت و گوناگونی را بر روحیه کودک به جای می گذارد، خلاقیت او را شکوفا و عواطف کودکانه او را از محبت سیراب می سازد. بازی کودکانه مادر با فرزندان رشد جسمی و فکری کودک را سرعت می بخشد و احساسات پاک مادری را به او منتقل می کند، نشاط، شادابی، ابتکار و نوآوری، خلاقیت و اعتماد به نفس را در او ایجاد و زمینه را برای ظهور استعدادهای نهفته کودک فراهم می آورد.

در مقابل، خانه  هایی که برای کودک، محیط مناسب و دلنشین برای بازی و تحرک نیست، در روحیه و شخصیت اعضای خردسال آن خانه، اثر نامطلوبی دارد، نباید فراموش کرد که تحرک و بازی، اقتضای طبیعت و سن کودک است و پدر و مادر وظیفه دارند شرط و لوازم بازی را برای کودکان خود فراهم سازند.[1]

بعضی از مردم از کودکان انتظار دارند که مانند بزرگسالان زندگی کنند. اگر کودک اهل بازی بود می گویند: بی  ادب است ولی اگر خمود و سر به زیر بود می گویند: کودک با ادبی است. اما دانشمندان و روانشناسان این عقیده را خطا و اشتباه می دانند و معتقدند بچه باید بازی کند و اگر اهل بازی نباشد علامت کسالت جسمانی و ضعف روحی است به طوری که بازی در دوران کودکی به منزله واکنش کودک در برابر عوامل محیطی و بروز استعدادهای نهفته اوست که تأثیرات آن در کنار تقویت جسم و افزایش بنیه کودک، قابل توجه است. بنابراین، غفلت از بازی به هیچ وجه به صلاح کودک و والدین او نیست.

پژوهشگران آکادمی اطفال آمریکا در گزارشی، عواملی چون شیوه زندگی شتاب زده، تغییر در ساختار خانواده، توجه افراطی والدین به فعالیت­های درسی و ورود به دانشگاه در آینده و … باعث کاهش تحرک و بازی کودکان در عصر مدرن می باشد.[2]

علی رغم این­که ظهور اسلام در محیطی کاملاً بی فرهنگ و دور از تمدن بود، اما برنامه و شیوه­ های ارائه شده از طرف اولیای دین، همیشه با انسان ها از هر تمدن و فرهنگی سازگار است.

همبازی شدن رسول گرامی اسلام (ص) با فرزندان دخترش زهرا بیانگر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح محسوب می شود.

«ابوهریره» می­گوید: دیدم رسول خدا دست حسن و حسین را گرفته بود و پاهایشان روی پای آن حضرت قرار داشت و به آنان می فرمود: «نور دیدگان فاطمه! بالا بیایید»، پس حسن و حسین بالا می آمدند تا پاهایشان به سینه رسول خدا می رسید پس لبش را بر لب های آنان گذاشته می بوسید و می فرمود: «خدایا حسن و حسین را دوست دارم»[3].

جابر می­گوید: دیدم رسول خدا با دست و پا راه میرفت و حسن و حسین بر پشت آن حضرت سوار بودند و می­فرمود: «بهترین شتر، شتر شماست و شما بهترین سوار هستید»[4].

حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا(سلام اللّه علیها) در خانه به بازی بچه ها توجه کافی مبذول می داشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها می شد. همچنین، حضرت فاطمه(سلام اللّه علیها) از همان دوران کودکی با فرزندانش همبازی می شد، و به این نکته نیز توجه داشت که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار می گیرد؛ بنابراین، باید از الفاظ و جملات مناسبی استفاده کرد.

علاوه بر این، باید در قالب بازی و شوخی، نفس کودک را تقویت نموده، او را به داشتن مفاخر و ارزش های اکتسابی تحریک و تهییج کرد. اینها همه مرهون در پیش گرفتن شیوه های صحیح در این رابطه است.

شکی نیست که لالائی های دوره کودکی جاذبه خاصی همراه با حلاوت فراموش نشدنی در ذهن انسان داشته و در تقویت و تثبیت ارزش های اخلاقی و اجتماعی و حتی ارائه الگو و اسوه شخصیتی می تواند، نقش خطیر ایفا نماید، بنابراین حضرت زهرای مرضیه این عنصر تربیتی را با استفاده از ذوق شعری خویش به بهترین وجهی به کار گرفت و اشعار سرشار از مضامین بلند را در ساعات بازی بچه ها می خواند که آن ها را سرگرم و هم مفاهیم والای ارزشی را بر فرزندانش تلقین می کرد.

نقل شده است که حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی می کرد و او را بالا می­ انداخت و می فرمود:

«إشْبَه أباکَ یا حسن؛ پسرم حسن، مانند پدرت باش.

واخلَعْ عن الحقِ الوَسَنَ؛ ریسمان ظلم را از حق بر کن.

و اعبد الها ذا مِننَ؛ خدایی را بپرست که صاحب نعمت های متعدد است

و لا تُوالِ ذَا الاِحَنِ؛ و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی مکن»[5].

همچنین نقل شده است که وقتی فرزندش حسین(ع) را بازی می داد، این گونه می فرمود:

«اَنْتَ شبیهٌ بأبی؛ تو به پدر من (پیامبر) شبیهی.

لَسْتَ شبیها بعلیٍ؛ و به پدرت علی شباهت نداری»[6].

طبق همین نقل، این بیت، موجب خنده و تبسم حضرت علی(ع) می شد.

این قطعات، اشعاری است که حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) در هنگام بازی با فرزندانش زمزمه می کرد. بدین شیوه هم آن ها را سرگرم می نمود وهم حکمت به آن ها می آموخت، چرا که خود امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: «کسی که کودکی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سرحد کودکی تنزل دهد»[7].

خود امیرالمؤمنین (ع) نیز در کودکی بازی هایی داشته اند که یکی از آن ها کشتی گرفتن است. نقل است ابوطالب بین فرزندانش و پسر عموهایشان مسابقه کشتی برگزار می کرد و همیشه علی (ع) بر همه پیروز می­شد و این باعث شادی ابوطالب می­گردید. در خانه خود علی  (ع) هم بین حسن و حسین (علیهماالسلام) مسابقاتی همچون کشتی، خطاطی و مسابقاتی در انجام کارهای دیگر برگزار می شد، و گاهی پیامبر جهت افزایش این شادی و نشاط حاصل از مسابقه، در جمع ایشان حاضر می شدند و به تشویق طرفین می پرداختند.[8]

از این قطعات تاریخی، استفاده می شود که حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا(سلام اللّه علیها) علی رغم تمام مشکلات و گرفتاری های موجود، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان می دادند. این لازمه و جوهره جوانمردی است که انسان گرفتاری های خارج از خانه را با خود به خانه نیاورد و غصه های خود را هر قدر که باشد، در ظاهر خود، نمایان نسازد. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانواده هایی هستند از روانی سالم، روحیه ای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.

پی نوشت ها:

[1] اعظم نوری، سیره اخلاقی حضرت زهرا، پایان نامه کارشناسی، ۱۳۸۸، ص ۱۳۶.

[2] کانس، ۲۰۰۷.
[3] محمد باقر مجلسی، ص ۲۸۶.
[4] همان، ص ۲۸۵.
[5] محمد دشتی، فرهنگ سخنان فاطمه زهرا، ۱۳۸۵، ص ۱۳۵.
[6] همان، ص ۱۳۶.
[7] سایت امام علی(ع).
[8] همان.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه