بزرگ علوی؛ روایت‌گر ورق‌پاره‌های زندان

بزرگ علوی؛ روایت‌گر ورق‌پاره‌های زندان


مهدی احمدی
 بزرگ علوی نویسنده، روزنامه‌نگار و استاد زبان فارسی بود که برای نخستین‌بار در آثاری چون ورق‌پاره‌های زندان، نامه‌ها و پنجاه و سه نفر به نوشتن درباره زندان، زندانی، زندان‌بان و خاطرات ایام حبس می‌پردازد. از این‌رو او را بنیانگذار ادبیات داستانی زندان در زبان فارسی دانسته‌اند.

تهران خفقان گرفته بود، هیچ‌کس نفسش درنمی‌آمد، همه از هم می‌ترسیدند، خانواده‌ها از کسان‌شان می‌ترسیدند، بچه‌ها از معلمان‌شان؛ معلمان از فراش‌ها و فراش‌ها از سلمانی و دلاک؛ همه از خودشان می‌ترسیدند، از سایه‌شان باک داشتند. همه‌جا، در خانه، در اداره، در مسجد، پشت ترازو، در مدرسه و در دانشگاه و در حمام، مأمورانِ آگاهی را دنبال خودشان می‌دانستند. در سینما، موقع نواختن سرود شاهنشاهی، همه به دوروبرشان می‌نگریستند مبادا دیوانه یا از جان‌گذشته‌ای برخیزد و موجب گرفتاری و دردسر همه را فراهم کند؛ اینها بخشی از رمان چشم‌هایش است که بزرگ علوی آن را تالیف کرده است؛ رمان نویسی که او را باید در کنار صادق هدایت و صادق چوبک به عنوان پدران داستان نویسی نوین ایران به شمار آورد.

ادبیات زندان

ادبیات زندان به گونه‌ای خاص از ادبیات با شاخه ها و ویژگی های گوناگون گفته می شود که ویژگی های خاص خود را دارد. نوعی از آن را نویسندگانی خلق کرده اند که خودشان به زندان نرفته اند اما آثاری خلق کرده‌اند که در آن زندان و زندانی بودن، محور اصلی اثر بوده یا نقش تعیین کننده ای در پیشبرد داستان داشته است مانند بینوایان اثر ویکتور هوگو و اما نوع دیگر آن نویسنده در سال هایی که خود در زندان به سر می برده، آثاری خلق کرده که محور آن زندان است. بنابراین چنین ژانری را می توان از ۲ دیدگاه مورد بررسی قرار داد؛ یعنی آثاری که در زندان نوشته شده و گاه تبدیل به اثری جهانی و بسیار ارزشمند در عرصه‌ ادبیات شده‌اند و دیگر داستان‌هایی که درباره‌ زندان، فضا و شخصیت‌های آن نوشته شده است که از نمونه نخست در ایران می توان به آثار بزرگ علوی اشاره کرد. اگرچه از زندان دوره رضاخان خاطرات زیادی برجای مانده است اما آن‌چه که کتاب های بزرگ علوی را در مرتبه شاخص‌تر قرار می‌دهد، توانایی روایت‌گری نویسنده و همچنین حفظ یک رویکرد شخصی و منحصر به فرد در نوشته های او است که از نمونه های مهم داستان هایش می توان به ورق پاره های زندان و پنجاه و سه نفر اشاره کرد.

 

ورق پاره‌های زندان

ورق پاره‌های زندان، یادها و یادداشت‌های دوران زندگی علوی است. او این یادداشت‌ها را روی ورق پاره‌های کاغذ سیگار، میوه، قند، و... می‌نوشت و به بیرون از زندان می‌فرستاد؛ کتابی که بزرگ علوی در آن استبداد حکومت وقت و فضای زندان را با بیانی عاطفی و یا به گونه ای روایتی و داستانی توصیف کرده است. خود وی درباره این کتاب می‌گوید: ورق پاره های زندان اسم بی مسمایی برای این یادداشت‌هایی که اغلب آن در زندان تهیه شده، نیست. در واقع اغلب آنها روی ورق پاره، روی کاغذ قند، کاغذ سیگار اشنو و با پاکت‌هایی که در آن برای ما میوه و شیرینی می‌آوردند، نوشته شده‌است و این کار بدون مخاطره نبوده است. در زندان اگر مداد و پاره کاغذی، مامورین زندان، در دست ما می دیدند، جنایت بزرگی به شمار می رفت. امان از آن وقت که اولیای زندان پی می بردند که کسی یادداشت هایی برای تشریح اوضاع ایران در آن دوره تهیه می کند.

وی در ادامه انگیزه خود را از این کار بیان می کند و می نویسد: من با علم به این مخاطرات یادداشت می کردم. چون ایمان قطعی داشتم به اینکه ملت ایران از این جریانات اطلاع کافی ندارد و برای نسل های آینده لازم است بدانند که در این دوره سیاه با جوانان باغیرت و آزادیخواهان ایران چه معاملاتی می کردند. اگر یادداشت های من، یعنی همین ورق پاره ها به دست اولیای زندان می افتاد، من هم دیگر امروز زنده نبودم اما بزرگترین دلخوشی من این بود که بالاخره وقایع یادداشت شده و ورق پاره های زندان خواهی نخواهی روزی به دست ملت ایران خواهد افتاد.

کتاب ورق پاره های زندان از پنج بخش تشکیل شده است که نویسنده در هر کدام به سرگذشت و سرنوشت یکی از زندانیان می پردازد. البته در بخش چهارم؛ یعنی عفو عمومی قصه فرق دارد زیرا علوی می گوید این بخش حاصل یادداشت های مخفیانه یک زندانی برای همسرش است که بعداً به دست او رسیده است.

علوی در بخشی از این کتاب در خصوص فضای زندان می نویسد: روزهای سه شنبه روز ملاقات زندانی با کسان و عزیزانش بود. همه ما ذوق می کردیم و تمام روزهای هفته را منتظر روز سه شنبه می ماندیم و انگار هیچ کس خارج از این زندان این طوری که ما ذوق می‌کردیم، ذوق نکرده بود که آنها بوی آزادی برای مان سوقات می‌آوردند. ما را طبقه حاکم از خود و عزیزانمان دور کرده بود که ما را مخالف منافع خود تشخیص داده بود. علوی در این کتاب تکان‌دهنده و هولناک به درد و رنج انسان‌هایِ تحت استبداد می پردازد و بی‌حرمتی هایی را که بر آنها روا می شد در حقیقی‌ترین شکل به تصویر می کشد.

یکی از جنبه هایی که در این کتاب به آن توجه شده، وفاداری زنان جوان نسبت به شوهران محبوسشان است. مردهای آزادی‌خواه در این اثر، شیرزن‌هایی در کنار خود دارند که به هیچ‌وجه آنها را تنها نمی‌گذارند، حتی وقتی حبس ۱۰ سال طول می‌کشد. بنابراین عشق در این اثر با رنج عجین می‌شود.

با وجود اینکه فضای کتاب ورق پاره های زندان ناراحت‌کننده و هولناک است اما عشق در آن متعالی، نجات‌دهنده و عمیق است و به پناهگاه و جایی امن تبدیل می شود که می‌تواند جبران تمام بدبختی‌های بشر باشد. درخشش مسحورکننده این عشق فداکارانه را در پایان داستان «عفو عمومی» و «رقص مرگ» بیشتر از بقیه داستان‌ها می‌توان دید. بنابراین بزرگ علوی در ورق پاره های زندان، تاریکی و روشنی را درهم می‌آمیزد و به یک روزن احتمالی نور مؤمن تبدیل می کند.

پنجاه و سه نفر

بزرگ علوی نخستین نویسنده معاصری بود که زندان را تجربه کرد و رنج‌ها و مصایب مردان سیاسی، ماجراجو و قربانیان را در میان دیوارهای محصور و تاریک توصیف کرد. او از قیافه و سیرت زندانیان و از سرگشتگی، بیچارگی و امید دردناک آنها به عفو و آزادی تصاویر کمابیش زنده‌ای به‌ دست می دهد که تا پیش از آن در ادبیات ایران سابقه نداشت که یکی از شاهکارهای وی در این ژانر، کتاب پنچاه و سه نفر است؛ کتابی که به زبان ساده و هنرمندانه روزگار کشور را در دوره‌ حکومت رضاخان شرح می‌دهد و بر صحنه‌هایی شهادت می‌دهد که کم‌تر فردی دیده و چیزی از آن شنیده است.

وی در این اثر واقعیت‌های تاریخی را از زمان بازداشتش در ۱۳۱۶ خورشیدی تا زمان آزادی در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در قالب داستانی روایت کرده است. او می گوید که در پنجاه و سه نفر می خواهد به کتاب خود بیشتر جنبه تاریخی بدهد. بنابراین پنجاه و سه نفر، خواننده خود را به زندان‌های سیاسی اواخر دوران رضاخان می‌برد به نحوی که مخاطب به راحتی می‌تواند با زندانیان همراه شود و شرایط سخت آن‌ها را درک کند.

علوی در این کتاب از آوردن نام اشخاص حکومتی خودداری می کند و علت آن‌را بی اهمیت بودن اشخاص و افراد می‌داند و می گوید: عده‌ای می‌گفتند که چرا من میرغضب‌ها و دوستاق بان‌ها را با نام و نشان اسم نبردم. مردم می‌خواهند بدانند این شمرهای دوره جدید که به لباس شهربانی و قاضی و وزیر در آمده بودند، چه کسانی هستند، صرف نظر از اینکه در این اواخر روزنامه‌ها به حد کافی این اشخاص را شناسانده‌اند، اساساً ذکر اسامی این‌ها چه تاثیری دارد؟ ... به عقیده من این اشخاص تقصیری ندارند و اگر گناهی متوجه آن‌ها می شد ناچیز است این‌ها محصول اوضاع و احوالی هستند که مجموعاً دوره سیاه نامیده می‌شود.

وی هدف نهایی کتاب را گفته‌ «تقی ارانی» قرار می‌دهد که مردم با خواندن این کتاب می‌توانند با اوضاع اجتماعی دوره‌ سیاه آشنا شوند و از آن درس بگیرند و می نویسد: مقصود من از پنجاه و سه نفر همین است. من می خواهم پیچ و مهره اجتماع دوره سیاه را به طور بارز به خوانندگان خود نشان دهم... بنابراین اگر من موفق شوم که حادثه پنجاه و سه نفر را به طوری که در حقیقت بوده و وقایعی را که اطراف آن‌ها رخ داده، چنانکه شاید و باید، شرح دهم، گمان می‌کنم توانسته‌ام اوضاع اجتماع ایران را در ۲۰ ساله اخیر تشریح کنم.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه