درباره ابوالقاسم سحاب

درباره ابوالقاسم سحاب

 ابوالقاسم سحاب به‌عنوان پژوهشگر حوزه علوم انسانی آثار بسیاری را در زمینه‌های تاریخ، فرهنگ، دین و جغرافیا منتشر کرد و با بنیانگذاری موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، تاثیر بسزایی را در شکل‌گیری روش‌های علمی در این حوزه داشت.

 

انتشار انواع نقشه، کره، اطلس و دیگر اطلاعات جغرافیایی برای نخستین‌بار در ایران حاصل کوشش‌های موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب و بنیانگذاران آن بوده که نقش بسیاری در بالا بردن سطح دانش جغرافیا در کشور و شناسایی جغرافیای ایران در جهان تا به امروز داشته است. این نهاد نخستین مؤسسه جغرافیایی و نقشه‌نگاری در ایران و منطقه خاورمیانه محسوب می شود که در ۱۳۱۵ خورشیدی به همت ابوالقاسم سحاب و با همیاری فرزندش عباس سحاب تأسیس شد و امروز نسل سوم و چهارم خاندان سحاب مدیریت آن را برعهده دارند.

 

تولد و خانواده

ابوالقاسم سحاب ۲۰ فروردین ۱۲۶۶ خورشیدی در روستای فم از توابع شهرستان تفرش در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش محمد زمان و مادرش حوّا نام داشت. وی در ۲۰ سالگی با معصومه خانم دختر خاله اش ازدواج کرد که ثمره آن ۶ دختر و یک پسر به نام عباس بود که به عنوان پدر جغرافیا و کارتوگرافی (نقشه کشی) نوین ایران شناخته می شود.

 

 ابوالقاسم سحاب به همراه فرزندش عباس

تحصیلات

سحاب از همان دوران کودکی به خواندن درس اشتیاق داشت به گونه‌ای که در سه سالگی به مکتبخانه می‌رفت و ساعت ها نظاره گر درس خواندن بچه‌ها می‌شد تا اینکه در هفت سالگی پدرش او را به مکتبخانه روستا فرستاد؛ مکانی که خود وی درباره آن می‌گوید: مکتب قدیمه یا مکانی که این بنده را آنجا، تعلیمات و مقدمات فارسی به زحمت میسّر و فراهم شد و قریب به سه سال در آنجا اتلاف وقت نمودم، عبارت بود از یک باب اتاق باریک و تاریک در حیاطی کم وسعت. در این مکتب عده ای بالغ بر ۷۰، ۸۰ نفر متعلّم از ۶ ساله و کمتر الی ۱۶ ساله و بیشتر در اطراف، بر روی کف اتاق نشسته و فرش آن عبارت بود از قطعات کهنه و پلاس هایی که زیاده مندرس بود. به هرترتیب سحاب در آنجا نزد ملاحسین شاهمیری مشهور به کربلایی حسین، کتاب های عمّ جزء، نصاب الصبیان و جامع المقدمات را آموخت و در کنار آن با مطالعه کتاب های متفرّقه در زمینه های مختلف بر معلومات خود افزود. تسلّط کامل وی بر کتاب های درسی باعث شد، پس از مدتی ملاحسین با تدریس او برای نونهالان موافقت کند و در عوض از پرداخت شهریه معاف شود و این آغاز تدریس سحاب بود.

وی ۱۹ ساله بود که تصمیم گرفت تا زبان عربی را بیاموزد به همین دلیل هم نخست قسمتی از جامع المقدمات (شرح امثله و صرف میر) را نزد حاج شیخ رمضان شوهر خواهر خود آموخت و سپس نزد سیدعلی اکبر سجادی رفت و در آنجا، بقیه جامع المقدمات، سیوطی، شرح جامی، تهذیب المنطق، حاشیه ملاعبدالله و مطوّل را فراگرفت. سحاب در خصوص فراگیری دروس در این دوره اظهار می کند: روش تحصیل من این بود که قبل از طلوع آفتاب از منزل خود تا منزل سیدِ استاد که مسافتی بسزا داشت در سرما و گرما، بدون مسامحه می رفتم و تا یک ساعت از آفتاب گذشته مراجعت نموده و به امر دبستان و تعلیم شاگردان خود می پرداختم. همچنین برای مطالعه و مباحثه و حفظ دروس جدّیت می نمودم و مخصوصاً اوقاتی را که برای برداشتن محصول و خرمن با والد به سر زراعت خود می رفتیم، من کتاب خود را برده و با نور ماه و روشنایی مهتاب مطالعه می کردم و در صورت عدم امکان مطالعه به محفوظات خود می پرداختم و قسمت عمده از صمدیّه و تهذیب المنطق و غیره را حفظ کردم.

سحاب در کنار فراگیری عربی از خواندن فقه و اصول هم غافل نبود تا آنجا که کتاب فقهی تبصره علامه حلّی را نزد سیدعلی اکبر سجادی و معالم الاصول و شرح لمعه را از میرزا سید محمد، امام جمعه تفرش آموخت. سپس هنگامی که ۲۲ ساله بود به یادگیری زبان فرانسه نزد سناءالدّوله اهتمام ورزید و در مدت زمانی کوتاه با تسلط کامل به زبان فرانسه صحبت می کرد. وی علاوه بر آن علوم جدید، حساب و جغرافیا را نیز در مکتب سناءالدّوله فرا گرفت.

وی هنگامی که ۲۴ ساله بود، برای تکمیل دروس و طیّ مدارج بالای علمی به تهران مهاجرت کرد. در آنجا به مدرسه آلیانس فرانسه که به مدیریت میسوویژور فرانسوی اداره می شد، رفت و پس از تکمیل زبان انگلیسی، موفق به اخذ دیپلم شد. وی همزمان نیز وارد حلقه درس سیدعبدالرحیم دماوندی شد و فقه و اصول را ادامه داد و از محضر علمای طراز اوّل تهران، شیخ علی نوری و شیخ باقر معزّالدوله استفاده کرد. همچنین در کلاس های شبانه مدرسه دارالفنون حاضر شد و در آنجا به فراگیری شیمی، طبیعیات و فیزیک نزد مهدیخان، محمود خان و غلامحسین خان رهنما پرداخت و در محضر میرزا ابوالقاسم تفرشی با فلسفه و حکمت نیز آشنا شد و کتاب های کلمات مکنونه فیض، منظومه، اسفار و شواهد الرّبوبیه ملاصدرا را نزد وی آموخت. سحاب علاوه بر زبان فارسی که زبان مادری اش بود به عربی، انگلیسی و فرانسه تسلّط کامل پیدا کرد به گونه ای که متون عربی، انگلیسی و فرانسه را به راحتی ترجمه می کرد. همچنین به زبان های آلمانی و لاتین آشنا بود و در سال های آخر عمر به آموختن زبان روسی روی آورد.

 

خدمات علمی و فرهنگی

این دانشمند خدمات بسیار ارزنده‌ای را در عرصه فرهنگ کشور انجام داد که از جمله آنها می توان به تأسیس دبستان به سبک قدیم و جدید در تفرش، تأسیس کلاس اکابر در تهران، همکاری با مطبوعات و نگارش مقالات در نشریات آن روز همچون طوفان هفتگی، تهران، ستاره جهان، شفق سرخ، عصر گلشن و ...، تأسیس و افتتاح ۲ باب مدرسه در روستای فم و طرخوران از توابع شهرستان تفرش با همکاری اهالی منطقه و ... نام برد. علاوه بر آن سحاب موسسه‌ای ارزشمند و مانا به نام موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در ۱۳۱۵ خورشیدی به همراه فرزند خود عباس سحاب تاسیس کرد و دست به انتشار انواع نقشه، کره، اطلس و دیگر موضوع های جغرافیایی برای نخستین‌بار در ایران زد که نقش زیادی در بالا بردن سطح دانش جغرافیا در کشور و شناسایی جغرافیایی ایران در جهان داشته است.

 

 

سحاب علاوه بر تدریس در مقاطع مختلف آموزش و پرورش، مشاغل دیگری چون ریاست اداره معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه نهاوند، عضو هیات ممتحنه مدارس ابتدایی مرکز، معاونت کتابخانه ملی تهران، مدیر دفتر دانشسرای تهران، مدیر داخلی مجله علم و تربیت، کارمند وزارت مالیه، مدیر اداره محاسبات وزارت معارف و اوقاف، مسوول تحریر تصدیق نامه‌های مدارس و ریاست مدرسه وزارت معارف و اوقاف نهاوند را بر عهده داشت.

جدّیت و تلاش خستگی ناپذیر این دانشمند حوزه جغرافیا در امر تدریس، تألیف و تحقیق باعث شد که در ۱۳۲۰ خورشیدی به دریافت نشان درجه یک و در ۱۳۲۴ خورشیدی به دریافت نشان ۲ علمی کشور از طرف وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، نایل شود.

 

تالیفات

سحاب علاوه بر صدها مقاله در مطبوعات داخلی و خارجی و دیوان شعر، بیش از ۷۰ جلد کتاب در زمینه علوم دینی، سیاسی و علمی از خود بر جای گذاشت که هرکدام از آن ها به گونه ای در مطالعه و تحقیق دانشمندان پس از وی موثر واقع شده‌اند. از آن جمله این آثاری می توان به زندگانی حضرت سیدالشهداء امام حسین(ع)، زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع)، تاریخ عصر جعفری یا زندگانی حضرت امام صادق(ع)، زندگانی حضرات عسکریین (امام علی النقی (ع) و امام حسن عسکری (ع)) و تاریخچه سامرا، زندگانی حضرت امام موسی بن جعفر(ع)، زندگانی شاه عباس کبیر، مدرسه عالی سپهسالار، هنر اسلامی، فرهنگ خاورشناسان، دایرة المعارف بزرگ اسلامی (دست نویس ۷جلد)، کتاب فرهنگ نام بزرگان (دست نویس ۲ جلد)، تذکره دانشکده یا تذکرة الاسامی (دست نویس ۱جلد)، کتاب شرح حال وزرای ایران، از علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه تا دکتر محمود حسابی (دست نویس)، تاریخ خجسته یا تاریخ زندگانی من (دست نویس در ۴ دفتر) و ... اشاره کرد.

 

 

وی همچنین در زمینه ترجمه نیز فعال بود که از جمله کتاب‌های ترجمه شده به وسیله او می توان به ترجمه های تاریخ قرآن اثر علامه ابوعبدالله زنجانی، تاریخ و جغرافیای مختصر مکه معظّمه و مناسک حج، رساله حیّ بن یقطان، رسالة السّقیفه اثر علامه محمدرضا مظفّر، رساله بیداری امت در اثبات رجعت اثر آیت‌الله سید محمد مهدی اصفهانی، تاریخ نقّاشی در ایران، رساله الثقلان، احوال و آثار ابن سینا، خلق و اخلاق غزالی، کتاب احیاء العلوم اثر غزالی، هزار حدیث نبوی، راه رستگاری (انیس الابرار)، منهاج النّجاه فیض کاشانی با عنوان راه رستگاری، تاریخ عمومی از متن فرانسه، شرح حال حسن صبّاح، حساب و هندسه از متن فرانسه، تاریخ حبشه، جغرافیای کارپنتر (آسیا) از متن انگلیسی و توحید مفضّل اثر ملامحمد باقر مجلسی اشاره کرد.

 

درگذشت

سرانجام این دانشمند پس از نزدیک به ۶۰ سال تحقیق، تدریس و تألیف در سپیده دم ۲۱ دی ۱۳۳۵ خورشیدی بر اثر بیماری قلبی و فشارخون چشم از جهان فروبست. آیت الله مرعشی نجفی بر پیکرش نماز خواند و سپس پیکرش را در صحن آیینه مقابل بارگاه حضرت معصومه(س)، کنار حوض به خاک سپرده شد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه