خواسته‌های معلمان؛ از رتبه‌بندی تا منزلت اجتماعی

خواسته‌های معلمان؛ از رتبه‌بندی تا منزلت اجتماعی

شهرام آزادمنش دبیر و پژوهشگر مسائل آموزش و پرورش
مطالبات معلمان تنها به مسائل مادی ختم نمی‌شود. بدین معنی که آنها در پی احقاق «حقوق اجتماعی» خود، یعنی رسیدن به جایگاهی که بتوانند در جامعه «منزلت» خود را احیاء و حفظ کنند هستند.

فرهنگیان و معلمان در همه جای دنیا از شأن ومنزلت والایی برخوردار هستند و هرجامعه‌ای به فراخور ارزش‌ها و هنجارهای خود جایگاهی را برای معلمی در نظر می‌گیرد. معلمی در نظام آموزش و پرورش معنا پیدا می‌کند و آموزش و پرورش به نوعی موتور محرک توسعه و پیشرفت هر جامعه‌ای است. درواقع بین توسعه‌یافتگی هر جامعه و اهمیت نظام آموزش و پرورش آن رابطه مستقیمی وجود دارد و هرقدر جامعه‌ای توسعه یافته‌تر باشد نظام آموزش و پرورش، قوی‌تر و جایگاه معلمی نیز در آن از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.

این مهم با توجه به جایگاه و اهمیت آموزش و پرورش، پرداختن به مسائل و مطالبات معلمان به‌عنوان بازوی اصلی نظام را اجتناب‌ناپذیر کرده و ضرورت برنامه‌ریزی در این حوزه را برای دولت توجیه می‌کند. از این‌رو پرداختن به آن می‌تواند کارکرد آموزش و پرورش برای جامعه را پررنگ‌تر کند.

وعده‌هایی که بر مطالبات مادی تاکید دارند تا منزلت اجتماعی

همانطور که شاهد هستیم بیشتر وعده‌هایی که به معلمان داده شده مادی و البته غالباً جنبه تبلیغاتی و خوراک رسانه‌ای داشته است. مثلاً طرح رتبه‌بندی معلمان بعد از سال‌ها کش و قوس در حال پیاده شدن است که از طریق بتواند حقوق معلمان را افزایش داده و آن‌ها را با انگیزه‌تر کند. درحالی‌که باتوجه به تورم فزاینده موجود، افزایش حقوق حاصل از طرح رتبه‌بندی از تورم کلی کشور عقب‌تر بوده و تاثیر چندانی در وضعیت معیشتی این قشر نخواهد داشت.

باید در نظر داشت که مطالبات معلمان تنها به مسائل مادی ختم نمی‌شود. بدین معنی که معلمان در پی احقاق «حقوق اجتماعی» خود یعنی رسیدن به جایگاهی که بتوانند در جامعه «منزلت» خود را احیاء و حفظ کنند، سبک زندگی خاص خود را داشته باشند، الگو و مرجع افراد در جامعه باشند و مهمتر از همه از «شخصیت حقوقی» هم برخوردار باشند.

ایجاد تشکل‌های فعال و قدرتمندی مانند «کانون صنفی» مستقل و انجمن‌های مختلف معلمان برای این قشر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. برخورداری و مشارکت معلمان در این تشکل‌ها، جایگاه اجتماعی آنها را در جامعه بهبود بخشیده و معلمان را در قالب این تشکل‌ها از قدرت چانه‌زنی بیشتری برخوردار می‌کند.

البته باید توجه داشت که به موازات مطالبات مادی، معلمان باید مطالبات فرامادی را نیز مطرح و پیگیری ‌کنند، ولی مادامی که معلمان درگیر و دار صرف مطالبات مادی بوده و مطالبات فرامادیشان را تحت شعاع قرار دهند و از آن غفلت بورزند، جریانی را ایجاد خواهد کرد که در نهایت به جایگاه معلمی آسیب می‌زند.

عدم توجه به سرمایه اجتماعی معلمان

اگر بنا باشد تا معلمی به مثابه یک «قشر» در نظر گرفته شده و از منظر سرمایه اجتماعی بدان توجه کنیم، نتیجه تحقیقات و پژوهش‌های اجتماعی جملگی از «اعتماد» بالای مردم به قشر معلمان حکایت دارند. اعتماد اجتماعی بالا به معلمان مهمترین سرمایه برای این قشر بوده و در تعیین جایگاه آنها نقش برجیته‌ای دارد.

نکته مهم در جاست که این جایگاه نمی‌تواند ازلی و ابدی باشد؛ چون مادامی که مورد پذیرش اعضای جامعه قرار گرفته و برای آنها ارزش داشته باشد، اهمیت این جایگاه هم با دوام بوده و در صورتی که سبک زندگی معلمان با چندشغله شدن و پرداختن به شغل‌های کاذب، دستخوش تغییر شود، اعتبار این جایگاه به چالش کشیده می‌شود.

بی‌تردید زمانی‌که از اعتماد اجتماعی به این قشر کاسته ‌شود، سرمایه‌اجتماعی آن‌ها نیز در انظار عمومی به چالش کشیده می‌شود. پس لزوم مطالبه‌گری معلمان توسط خودشان و در نظر داشتن حقوق این قشر در طرح رتبه‌بندی معلمان، در نهایت باعث حفظ و اعتلای جایگاه آنها خواهد بود.

تاسیس تشکل‌های صنفی، نکته‌ای که مغفول مانده است

همانطور که اشاره شد اگر مطالبه‌گری در قالب تشکل‌های صنفی، انجمن‌ها و کانال قانونی آن پیگیری شود قطعاً قشر فرهنگیان، در طول زمان قدرت چانه‌زنی خود را بازخواهند یافت. همان‌گونه که سایر صنف‌های جامعه از جمله پزشکان و مهندسان از یک سازمان صنفی برخوردارند، لزوم چنین کانونی برای آن‌ها هم ضروری است و این دقیقاً همان چیزی است که در طرح رتبه‌بندی معلمان مغفول مانده است. پزشکان با استفاده از شخصیت حقوقی خود در قالب سازمان پزشکی کشور، مطالبات مادی و فرامادی خود و مهندسان در قالب سازمان نظام مهندسی کشور دارای سازمان و تشکل واحدی هستند که از قدرت چانه زنی برخوردار بوده و مطالبات خود را پیگیری می‌کنند. این درحالیست که معلمان هنوز نتوانسته‌اند به این سازمان دست پیدا کنند.

از این جهت لازم است تا در این خصوص با استفاده از ظرفیت‌های موجود کارشناسان آموزش و پرورش و سایر ارگان‌ها از قبیل کمیسون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و مراکز دانشگاهی، «سازمان صنفی معلمان» با پشتوانه حقوقی و قانونی تشکیل شود. قطعاً با شکل‌گیری این سازمان، مطالبات معلمان به صورت جدی‌تری دنبال خواهد شد و منافع حاصله از سازمان صنفی معلمان، شامل همه حوزه‌های آموزش و پرورش و به تبع آن خانواده‌ها و کلیت جامعه خواهد بود.

این سازمان می‌تواند از چنان قدرت چانه‌زنی برخوردار شود که در روند تصویب و ارائه طرح و لایحه برای رفاه معلمان، نقش آفرینی کرده و در تصمیمات مدیران رده‌های میانی و کلان تاثیر گذار بوده و مانع از تصمیمات نادرست اداری و حقوقی شوند.

ایجاد تشکل‌ها و کانون‌های صنفی و انجمن‌ها می‌توانند برای معلمان آگاهی بخشی کرده و آن‌ها را به‌عنوان ذینفعان این عرصه، به حقوق خود حساس کرده و با کانالیزه کردن فعالیت‌های مطالبه‌گری معلمان، کنش‌هایشان را کاراتر و اثربخش‌تر نمایند. از این‌رو ایجاد چنین ظرفیتی در کنار طرح رتبه‌بندی معلمان می‌تواند از اهمیت بالایی در این زمینه برخوردار باشد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه