چگونه عادت‌های بهتری بسازیم؟

چگونه عادت‌های بهتری بسازیم؟

گاهی اوقات اکثر ما در انجام کارهای مهم کوتاهی می‌کنیم و ترجیح می‌دهیم وقت خود را صرف اموری کنیم که در لحظه خوشایند، اما در دراز مدت بی اثر هستند. چنانچه مغز خود را به یک برنامه‌ی نرم‌افزاری تشبیه کنیم، می‌توانیم خیلی از این اهمال‌ها را به باگ‌های مغزی نسبت دهیم. در ادامه به معرفی راه حل‌هایی خواهیم پرداخت که می‌تواند در این باگ‌زدایی موثر باشد.

تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چه می‌شد اگر مثل برنامه‌های نرم‌افزاری، می‌توانستیم کدهای معیوب را از مغز خود حذف کنیم؟ شاید نتوانیم که برنامه‌ی مغزی خود را تغییر دهیم اما می‌توان با بهره‌گیری از یک سری اصول، با جایگزینی عادات بهتر باگ‌های ذهنی را تا حدودی رفع کرد.

باگ‌های مختلف ذهنی از سالیان دور در ذهن ما شکل گرفته‌اند. به عنوان مثال، اکثر مغزها به فرمان‌هایی چون بروزرسانی استتوس‌های فیسبوک و انجام کارهای بیهوده پاسخ مثبت می‌دهند که مطمئنا در دراز مدت پیامدهای مطلوبی به همراه نخواهد داشت.

در این مطلب به راهکارهایی اشاره می‌کنیم که می‌تواند در برطرف کردن این باگ ذهنی مفید باشد.

مغز خود را همانند محیطی تصور کنید که تیمی متشکل از هزاران نفر برنامه‌نویس پشت رایانه‌های خود نشسته‌اند.

از آنجا که مغز رویداد محور است تا زمانی که رویدادی به آن مخابره نشود پاسخی از خود ارائه نمی‌کند. برای مثال، دست شما در برخورد با شی داغ سریعا خود را عقب می‌کشد. وقتی سر و صدای معده شروع شد به دنبال فراهم کردن غذا می‌افتید.

متاسفانه تعداد این رویدادها زیاد است. گاهی این رویدادها چنان توجه مغز ما را به خود معطوف می‌کنند که به دنبال آن قدرت پردازش ذهن محدود می‌شود.

بخش توسعه‌دهنده‌ی مغز ما برای حل این مشکل، سیستم اولویت‌بندی را طراحی کرده است که متاسفانه چندان قوی عمل نمی‌کند. چرا که اولویت پیش‌فرض مغز ما برای نشستن نسبت به تحرک و بیرون رفتن ارجحیت بالاتری دارد!

بخش خودآگاه مغز
طبیعتا بخشی از ما به صورت آگاهانه و هوشیار عمل می‌کند. همان بخشی که مسائل ریاضی را حل می‌کند و یا به ما کمک می‌کند تا مهره‌های شطرنج را حرکت کنیم.

با این حال، بخش خودآگاه مغز هم تا حدودی رویداد محور است اما همیشه وارد عمل نمی‌شود. چرا که سیستم مغزی ما طوری طراحی شده است که به منظور صرفه‌جویی در انرژی، فقط در موارد ضروری قسمت CPU یا پردازنده‌ی آن به کار بیفتد. به عنوان مثال فعالیتی مثل رانندگی کردن را در نظر بگیرید. ممکن است یک ساعت در حال رانندگی باشید و اصلا توجهی به آن نداشته باشید. در این حالت بخش هوشیار شما به حالت استندبای یا آماده به کار می‌رود.

این بخش آگاه مغز است که فرمان ورزش کردن می‌دهد حتی اگر قصد انجام ان را نداشته باشید. چون قسمت هوشیار مغز منافع بلندمدت را بهتر شناسایی می‌کند. زمانی که بتوانید کنترل این بخش را به دست بگیرید فرمان‌های آن را هم عملی خواهید کرد. اما گاهی بخش خودآگاه مغز به انرژی زیادی احتیاج دارد. وقتی باتری شما از لحاظ روانی شارژی نیست انجام کارهایی را انتخاب خواهید کرد که انرژی کم‌تری لازم داشته باشند. برای مثال در این مواقع به سراغ چک کردن توییتر یا بازی کلش آو کلنز! می‌روید.

رفع اشکال
حالا با اضافه کردن یک رویداد جدید می‌توانیم خیلی از باگ‌های مغزی را برطرف کنیم. امری که غیر برنامه نویس‌ها از ان به عنوان "عادت" یاد می‌کنند.

این رویداد جدید شامل گذار از یک مرحله به مرحله‌ی بعد است. برای مثال، بیدار شدن یک حالت گذر است. نشستن پشت میز یک حالت گذار است و وارد شدن به منزل هم یک حالت گذار محسوب می‌شود.

در گذار از یک کار به کار دیگر، مغز آن عملی انتخاب می‌کند که از اولویت بالاتری در ذهن ما برخوردار باشد. وقتی پس از یک روز پر مشغله وارد منزل می‌شوید، رویدادی که بالاترین اولویت را در ذهن شما دارد، رها شدن بر روی مبل است. در اینجا برای فعال کردن رویداد جدید نیاز به نوعی تغییر داریم.

لازم نیست که به زبان برنامه‌نویسی مغز مسلط باشید فقط کافی است این چند کلمه را به خاطر بسپارید: «نه. فقط همین کار. همین حالا.»

۱. نه گفتن
در مرحله‌ی اول تصمیم‌گیری برای انجام یک کار، باید کارها و رویدادهای دیگر را کنار بگذاریم. ترفند عملی کردن ایده برای نجات پیدا کردن از حواس پرتی و سردرگمی خیلی ساده و راحت است: با یک "نه" می‌توانید قدم اول و صد البته بااهمیت را بردارید.

یک "نه" می‌تواند به راحتی خیلی از رویدادها را کنار بگذارد. کار مورد نظر شما چک کردن فیسبوک است؟ در اینجا "نه" به کمک شما می‌آید. کسی می‌خواهد وقت شما را در چت یا گفتگویی بی‌اهمیت بگیرد، پاسخ در اینجا هم نه است. ممکن است نه گفتن شما دیگران را ناراحت کند. در این مواقع یک راه حل وجو دارد: باز هم پاسخ "نه" است!

این راهکار را با در نظر گرفتن موقعیت‌های استثنا پیچیده نکنید. طبیعتا وقتی منزل شما در حال سوختن در آتش باشد، دیگر "نه" گفتن معنایی ندارد. اما با توجه به این که در زندگی امروز ما، ۹۹ درصد شرایط امن و امان است بزرگ‌ترین خطری که ما را تهدید می‌کند کشتن وقت با انجام کارهای بیهوده است. از این رو همه چیز با یک "نه" شروع می‌شود.

ممکن است این نگرانی در شما ایجاد شود که "نه" گفتن‌های مداوم به خیلی از امور، شما را به یک ربات جامعه‌ستیز تبدیل کند! در صورتی که جای نگرانی برای این موضوع وجود ندارد. چرا که می‌توان خیلی از کارها را به "بعدا" موکول کرد. مهم این است که قدم اول برداشته شود.

۲. انتخاب کار درست
حالا باید از خود بپرسید: "در حال حاضر چه کاری اهمیت انجام دادن دارد؟ " قرار نیست چند کار را انتخاب کنید چون که یکی کافی است.

ضمن این که لزومی دارد ذهن خود را بیش از حد مشغول بررسی این انتخاب کنید چرا که بخش خودآگاه مغز شما قبلا در این موضوع انتخاب خود را کرده است. همیشه کار انجام نشده‌ای وجود دارد که می‌خواهید آن را انجام دهید اما زمانی برای آن لحاظ نکرده‌اید.

اینجا است که "اهمیت" و "ضرورت" در مقابل هم قرار می‌گیرند. مهم‌ترین کارهای ما عمدتا ضروری نیستند. ضمن این که اموری که باعث حواس‌پرتی ما می‌شوند مانند زنگ تلفن از نوع اضطراری هستند. از این رو پیشنهاد می‌شود که رویکرد انتخاب خود را از ضرورت به سمت اهمیت سوق دهیم.

۳. همین حالا
پس از انتخاب، سریع دست به کار شوید. هیچ وقت نگویید بعد از چک کردن ایمیل کارم را شروع می‌کنم. حتی فرصت فکر کردن به این موضوع را هم به خود ندهید و سریعا وارد عمل شوید. همیشه شروع کردن، سخت‌ترین بخش کار است. اما این نکته را هم در نظر داشته باشید که اینرسی کمک می‌کند، کاری که به سختی می‌شود، به سختی هم متوقف شود.

تنها نیاز است که استمرار خود را در انجام آن کار حفظ کنید. متاسفانه اکثر ما تمایل داریم که در وسط انجام یک کار سراغ کارهای بیهوده‌ ی دیگر برویم. با نه گفتن، جلوی گذارهای بیهوده را بگیرید تا روی کارهای مهم تمرکز بیشتری داشته باشید.

پس به خاطر بسپارید: «نه. فقط همین کار. همین حالا». همین چند کلمه می‌تواند عادت‌هایی را در شما شکل دهد که بازدهی زندگی‌تان را بالا ببرد.

منبع: زومیت

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه