عذرخواهی کردن زیاد، خوب است یا بد؟

عذرخواهی کردن زیاد، خوب است یا بد؟

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که زیاد عذرخواهی می کنند؟ نمی دانید؟ خب، سعی کنید وقت هایی که عذرخواهی می کنید، مچ خودتان را بگیرید. مثلا وقتی کسی به گوشی موبایلش خیره شده است به شما برخورد می کند، وقتی گارسون رستوران برای تان نوشیدنی اشتباهی می آورد یا وقتی یک نفر کیفش را روی تنها صندلی خالی مترو گذشته است، شمایید که می گویید معذرت می خواهم؟ اگر این طور است، بقیه این متن را بخوانید.

اول از همه این که شما تنها نیستید. افراد زیادی فکر می کنند در مکالمات روزنانه خود زیادی عذرخواهی می کنند. شاید باورتان نشود اما کارشناسانی هستند که این دوران را «عصر عذرخواهی» نامیده اند. اگرچه آنها بر اساس آمارهای کشورهای اروپایی به چنین عنوانی رسیده اند اما خب در کشور ما هم لابلای افرادی که با «ملاحظه» حتی بیگانه اند، افرادی هم هستند که زیاد عذرخواهی می کنند.

لابد می پرسید مگر مؤدب بودن ایرادی هم دارد؟ این در حالی است که رسانه ها دائم می گویند از عزت نفس مان محافظت کنیم و این که اگر خودمان را دست پایین بگیریم، برای سلامتی مان ضرر دارد. برای این سوال که عذرخواهی خوب است یا بد، جواب واضحی وجود ندارد و تا حد زیادی به موقعیت و این که چرا عذرخواهی می کنیم، بستگی دارد. شاید باورتان نشود که یک عذرخواهی چقدر ابعاد متفاوتی می تواند داشته باشد.

اغلب تصور می شود که به احتمال بیشتر، این زنان هستند که ممکن است زیاد عذرخواهی کنند؛ اما نکته جالب اینجاست که این تصور زنان است! در مطالعات اخیر، پرسش شوندگان زن گفته اند 44 درصد از زنان زیادی عذرخواهی می کنند، در حالی که به نظرشان این رقم در مورد مردان تنها پنج درصد است اما پرسش شوندگان مرد در پاسخ به همین سوال گفته اند به نظرشان زن ها و مردها به یک اندازه عذرخواهی می کنند.

عذرخواهی مردانه و زنانه

«کارینا شومان» (Karina Schumann) از دانشگاه «پیتزبورگ» 11 سال پیش تحقیقاتش را در روانشناسی از چنین بحث هایی شروع کرد. خودش می گوید: «مردم می گفتند مردها اصلا عذرخواهی نمی کنند چون اصلا قبول ندارند که اشتباه کرده اند؛ در حالی که زن ها برای همه چیز عذرخواهی می کنند، بدون این که حتی به آن فکر کنند. من احساس می کردم این حرف ها پایه علمی ندارد و می خواستم برای آن پشتوانه ای علمی بسازم.» به همین دلیل، شومان از گروهی از دانشجویان کانادایی خواست در دفتری، همه وقایع روزانه ای را که فکر می کنند ارزش عذرخواهی دارد، به اضافه این که عذرخواهی کرده اند یا نه، یادداشت کنند.

نتیجه این بود که زن ها و مردها برای مواردی که فکر می کردند ارزش عذرخواهی دارد، هر دو به یک نسبت گفته بودند «ببخشید!» تفاوت در این بود که زن ها برای مواردی احساس می کنند نیاز به عذرخواهی است که از نظر مردها هیچ دلیلی برای عذرخواهی ندارد. در نتیجه زن ها در عمل بیشتر می گویند «ببخشید» یا «معذرت می خواهم».

شومان برای یافته هایش، عنوان «فرضیه آستانه» را انتخاب کرد که با مطالعات بعدی هم تایید شد؛ در تعیین این که چه چیزی نیاز به عذرخواهی دارد، مردها آستانه بالاتری دارند و زن ها حساسیت بیشتری. به بیان دیگر، بانوان حساس ترند و زودتر به احساس عذرخواهی می رسند.

اگر این طور باشد آیا خودش یک مشکل نیست؟ اگر گشتی در اینترنت بزنید، تصاویر و جمله ها و اسلایدهایی آموزشی پیدا می کنید که از زنان می خواهد در ایمیل ها و مکالمات کاری خود، کمتر از کلماتی استفاده کنند که معنای عذرخواهی دارد؛ چون با این کار از احساس تسلط خود در کار کم می کنند، عزت نفس شان را پایین می آورند و حتی تصویر خودشان را در محل کار خراب می کنند.

بخشی از این فرض ها احتمالا هیچ پایه علمی ندارند و از شناخت سوگیرانه ما نشأت می گیرند. همه ما می دانیم عذرخواهی کردن چقدر می تواند سخت باشد، حتی وقتی می دانیم به نفع رابطه است. «مایکل ونزل» (Michael Wenzel) از دانشگاه فلیندرز می گوید: «احتمالا مردم به اشتباه فکر می کنند زیان های عذرخواهی از سود آن بیشتر است. برای همین هم نمی توانند نتایج مثبت روانشناختی عذرخواهی را ببینند یا پیش بینی کنند و ذهن شان بیشتر با هزینه های عذرخواهی کردن مشغول است.»

عذرخواهی بدون فکر

گروه ونزل به این نتیجه رسید وقتی مردم بابت کاری که دیگری را ناراحت کرده است، زیر بار عذرخواهی نمی روند، در مقایسه با این که هیچ کاری نکنند، بیشتر احساس قدرت می کنند و حس می کنند بیشتر به ارزش های شان چسبیده اند. در نتیجه حس می کنند عزت نفس شان هم بالا رفته است. ونزل می گوید: «احتمالا پشت پرهیز ما از عذرخواهی، نوعی دفاع از خودمان وجود دارد؛ میل به این که قدرت و کنترل مان را حفظ کنیم و حس کنیم با اصرار به حفظ ارزش های مان، تمامیت خود را حفظ کرده ایم.»

نتیجه تعجب آور این بود وقتی مردم عذرخواهی می کردند، در مقایسه با این که هیچ کاری نکنند، باز هم همین منافع را برای شان داشت؛ یعنی هم احساس قدرت بیشتری می کردند و هم حس می کردند ارزش های شان را حفظ کرده اند. البته به نظر ونزل این نتیجه هم منطقی است، چون افراد از این طریق نشان می دهند اخلاق مدار و خوبند و در عین حال با ایجاد فرصت اصلاح کاری که کرده اند، دوباره کنترل را به دست می گیرند و شاید اگر بدبینانه نگاه کنیم، فرصت دستکاری کردن ذهن قربانیان خود را به دست می آورند!

خب، پس این که عذرخواهی کنید یا این که از عذرخواهی سر باز بزنید، هر دو منافع روان شناختی مشابهی دارد. نکته این جاست به جای آن که هیچ کاری نکنید، تصمیم بگیرید می خواهید کدام کار را انجام بدهید.

عذرخواهی کردن باعث می شود افراد احساس شرمندگی کمتری را تجربه کنند و همین به آنها انگیزه می دهد تا سالم تر رفتار کنند، اگر افراد به جای آن که دائم در موردش فکر کنند یا به کاری مشغول شوند که حواس شان را پرت کند، عذرخواهی کنند، احساس شرمندگی خیلی کمتری خواهند داشت و در نتیجه رفتارهای سالم تری را در پیش می گیرند، غذای سالم تری می خورند، ورزش می کنند و خوب می خوابند. این رویه منافع کاربردی بیشتری هم دارد و باعث می شود که فرد در نگاه غریبه ها گرم تر و قابل اعتمادتر به نظر برسد!

حتی عذرخواهی کردن در مورد وضعیت آب و هوا هم روی این که قابل اعتمادتر به نظر برسید، تاثیر دارد. این را نتایج تحقیقات میدانی می گوید که نشان می دهد وقتی صحبت خود را با عذرخواهی شروع کنید، احتمال بیشتری دارد بتوانید برای یک تماس، موبایل فرد غریبه ای را قرض بگیرید.

عادت یا نمایش؟

پس دست کم وقتی عذرخواهی واقعی است، اصلا عادت بدی نیست؛ اما وقتی عذرخواهی حتی هشیارانه هم نباشد، چه برسد به این که خالصانه و واقعی باشد، آن وقت چه؟ «کیت فاکس» (Kate Fox) انسان شناسی است که قبل از نوشتن کتابش، «Watching The English» دست به مطالعه ای میدانی زد. او در خیابان راه می رفت و وانمود می کرد اتفاقی به مردم برخورد می کند و می خواست ببیند چند درصد از مردم برای این که فاکس خودش را به آنها کوبیده است، از او عذرخواهی می کنند! 80 درصد از انگلیسی ها در لحظه به او گفتند ببخشید! و بین زنان و مردان از این نظر اختلافی نبود.

او به کشورهای دیگر هم رفت و خودش را در خیابان به این و آن کوبید تا ببیند آیا در کشورهای دیگر هم مردم از او عذرخواهی می کنند یا خیر. به گفته فاکس، این که مردم در لحظه و به صورت ناخودآگاه بگویند «ببخشید»، عذرخواهی نیست بلکه یک عادت رفتاری برای مؤدب بودن است و هیچ معنایی ندارد. خودش می گوید: «در برخی کشورها به من می گفتند «مراقب باش» یا «حالت خوبه؟» یا دست شان را به سمتم می آوردند تا مطمئن شوند چیزی نشده است و خودم می توانم به راهم ادامه دهم.»

عذرخواهی های متفاوت

این ایده که عذرخواهی ها همگی بر پایه مشابهی بیان نمی شوند از تحقیقات «متز دویچمن» (Mats Deutschmann) می آید که در دانشگاه «یومی» سوئد روی زبان کار می کند. او حدود پنج سال روی بانک اطلاعات زبانی که در دهه 1990 جمع آوری شده بود مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که عذرخواهی، فقط خطاب به فرد آزرده خاطر نیست، بلکه نمایشی است که ما برای دیگر تماشاگران حاضر هم بازی می کنیم. به علاوه چنان که در بخش انواع عذرخواهی خواهید خواند، خیلی وقت ها هدف واقعی عذرخواهی، دلجویی نیست. شاید باورتان نشود اما ظاهر افراد هر چه جوان تر باشد، بیشتر عذرخواهی شان واقعی است.

مطالعه ای که سال گذشته در دانشگاه ایالتی اوهایو روی 755 نفر انجام شد، نشان می دهد که:

موثرترین عذرخواهی ها، شش عامل اصلی دارند.

- ابراز پشیمانی

- توضیح این که چه چیزی اشتباه بوده است.

- ابراز آگاهی از این که مسئولیت آن با فرد عذرخواهی کننده است

- اعلام نوعی توبه

- پیشنهاد ترمیم یا جبران یا اصلاح موقعیت

- تقاضا برای بخشایش

شاید بعد از خواندن این متن دیگر زیاد نگران «ببخشید» گفتن های تان نباشید. در عوض با دانستن انواع بیان عذرخواهی و البته مولفه های موثر در مقبولیت آن، عذرخواهی های موثرتری داشته باشید و عذرخواهی های دیگران را هم بهتر درک کنید.

انواع عذرخواهی

خودکار و غیرضروری

عذرخواهی مبتنی بر عادت، به جای پشیمانی وقتی به صورت خودکار می گوییم: «ببخشید»، در حالی که ممکن است حتی آن را به موجودی بی جان مثل نرده ورودی فروشگاه گفته باشیم، وقتی سرمان در موبایل مان بوده و به آن برخورد کردیم.

اجتنابی

گاهی مجبوریم برای کاری که قبول نداریم نیاز به عذرخواهی دارد، عذرخواهی کنیم. در این موارد عذرخواهی می کنیم بدون این که نامی از اتفاقی افتاده ببریم، مثلا می گوییم: «ببخشید بابت اتفاقی که افتاد».

تحقیرآمیز یا تخریبی

به نوعی از عذرخواهی گفته می شود که فرد عذرخواهی کننده موقعیت پیش آمده را مهم نمی داند؛ مثلا وقتی کسی را حسابی آزرده است، برایش ایمیل بزند و بگوید: «ببخشید که ناراحت شدی!» در واقع این احساس را به طرف مقابل می دهد که درکی از شدت ناراحتی و بد بودن رفتارش ندارتد.

حمله با ظاهر مثبت

این نوع اصلا عذرخواهی نیست، بلکه در واقع نوعی بی ادبی با چهره ای دیگر است؛ مثلا وقتی به کسی گفته می شود: «خیلی خیلی عذر می خواهم اما شما واقعا احمقید!»

تصنعی (FAUXPOLOGY)

کسانی که از این نوع عذرخواهی استفاده می کنند، مسئولیت ناراحتی ایجاد شده را گردن طرف مقابل می اندازند؛ مثلا می گویند: «من خیلی معذرت می خواهم اگر کسی آزرده شده.» با استفاده از کلمه «اگر» در واقع نشان می دهند اساسا قبول ندارند کار بدی انجام شده است و طبیعتا مسئولیت آن را هم قبول نمی کنند.

کنایه ای و طعنه آمیز

تُن صدا و محتوای این نوع از عذرخواهی گویای آن است که اصلا بویی از ندامت و پشیمانی ندارند، مثلا: «من خیلی متاسفم که جنابعالی مخالفید اما...»

مزاحم و انگلی

نوعی از عذرخواهی هم هست که برای حمایت از بیان دیگری که کاملا بی ربط است به کار می رود؛ یعنی در واقع قصد دارد فرصتی ایجاد کند تا حرف دیگری زده شود، مثلا: «من حتما سیاست های بازگشت کالا را برای شما توضیح می دهم، اما پیش از آن بابت پیگیری نامناسب گلایه های شما پوزش می خواهم.»

منبع: مجله همشهری دانستنیها

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه