سرو نباشد به اعتدال محمد(ص)

سرو نباشد به اعتدال محمد(ص)

 روزنامه همشهری در مطلبی نوشت: سرو را همه دیده‌ایم: درختی است که این سو و آن سوی آن متوازن و متقارن است و قامتی کشیده و استوار دارد و همیشه سبز است و نشانه خرمی و بهار و در باغ ادب فارسی و از همه بیشتر در شعر سعدی و حافظ، سرو نشانه‌ای از اعتدال و سرافرازی است.

روزنامه همشهری یادداشتی به قلم احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران منتشر می کند که در ادامه آن می خوانیم: اعتدال یا میانه روی پیوسته در اندیشه ایرانیان جلوه‌ای خاص داشته است و می‌توان آن راهمچون مضمونی ثابت در حکمت‌های اخلاقی ایران از دوره باستان تا قرن‌ها پس از ظهور اسلام پیگیری کرد. در جهان شناسی نیز ایران در اقلیم میانی واقع شده است: اقلیم‌های اول، دوم و سوم از یک سو و اقلیم‌های پنجم، ششم و هفتم در سوی دیگر؛ در اقلیم اول گرما سخت و سوزان است و در اقلیم هفتم، سوز سرما کمتر نشانی از زندگی بر جای می‌گذارد. حال آنکه در اقلیم چهارم، یعنی اقلیم ایران اعتدال جریان دارد و بزرگان گفته‌اند که تمدن از این اقلیم برخاسته است. در ادب پهلوانی نیز، ایرج نیای ایرانیان برخلاف ۲ برادر حیله‌گر، خشمگین، عبوس و معتدل است و در عین شجاعت، تندخو و فریبکار نیست.

در معماری و بناهای تاریخی ایران هم اعتدال و تقارن جلوه تمام داشته است: مثل مساجد که دردو سوی گنبد، گلدسته‌ها با طول و عرض و ارتفاع مطابق هم ساخته می‌شود. باغ ایرانی هم جلوه‌گاهی زیبا از اعتدال و توازن است و چهار باغ اصفهان، نمونه مشهور این شیوه از باغ و بوستان ایرانی است: در میانه ۲ باغ، این سو و آن سو نهری جریان دارد. در مکتب سنتی طب، همه کوشش بر رساندن طبایع به حد اعتدال است و هرگاه طبع و مزاج از اعتدال خارج شود، انواع بیماری‌ها و ناخوشی‌ها بدن را هدف قرار می‌دهند. نظم و نثر سعدی خود در اوج اعتدال بوده و به همین سبب است که «بر حکمت سعدی نتوان خرده گرفتن». سعدی، در این غزل مشهور، به زیبایی تمام سرو و اعتدال را قرین یکدیگر قرار داده است تا پیامبر(ص) را با تعبیری که در فرهنگ ایرانی بسیارآشناست، بیان کند:
سرو نباشد به اعتدال محمد
از حسن اتفاق زادروز نبی گرامی، بهار نخست یا ربیع الاول است؛ هرچند که ممکن است به لحاظ گردش زمانی این‌ماه در بهار نباشد، اما نام بهار را همیشه با خود دارد، مانند سرو که همیشه سرسبز و خرم است. سعدی به پیامبر رحمت(ص)، دلبستگی تمام داشت و در دیباچه گلستان هم، شعر مشهور او، مانند خود گلستان، آفاق را در نوردید:
بلغ العُلی بکماله کشف الدُّجی بجماله حسنت جمیع خصاله صلّوا علیه و آله
خوب در خاطر دارم در سال‌های نخست دهه۶۰ وقتی برای نخستین بار به حج مشرّف شدم، در حرم نبوی گروهی از مردمان عرب زبان را دیدم که به‌نظر می‌رسید اهل شمال آفریقا و مغرب عربی باشند و آنها با حال و هوایی خاص با هم این شعر سعدی را همچون سرودی می‌خواندند: بلغ العلی بکماله... شعر سعدی، ما مسلمانان را از ۲ نقطه نسبت به هم دور، گرد پیامبر(ص) فراهم آورده بود؛ پیامبری که در کلام خدا صاحب «خُلق عظیم» است و «رحمت برای همه عالمیان» و «اسوه حسنه» و البته که برای شناخت بهتر او باید پیوسته در جست‌وجو باشیم؛ بسیار فراتر و ژرف‌تر از آنچه تاکنون بوده است، بیرون از تصویری که «خلافت» میل داشت از پیامبر(ص) نشان دهد و ریشه عداوت‌های قدیم و جدید را می‌باید در آن تصویر جست‌وجو کرد.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل‌محمد(ص)
میلاد پیامبر رحمت(ص) و پیشوای بزرگ مکتب او، حضرت صادق(ع) مبارک باد!

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه