سیره آموزشی و تربیتی امام صادق علیه السلام

سیره آموزشی و تربیتی امام صادق علیه السلام

در تمام برنامه درسی اجراشده امام صادق علیه السلام یک روح حاکم سیطره دارد و آن «حاکمیت توحید و اخلاق» است و آن را میتوان با مراجعه در یکایک مؤلفه ها و عناصر برنامه درسی اجراشده جستجو و ردیابی کرد.

حاکمیت مطلق خداباوری در روح و ذهن شاگردان حضرت چنان جاری بوده است که هرچیز را تنها از دریچه آن میدیدند. اگر هرکس از آنان قصد انجام کاری داشت، به یاد توصیه ها و منش استاد راستین خود افتاده و سعی میکرد همان منش و مرام را در گفتار و رفتار خویش متجلی کند.

امام صادق علیه السلام با تمام وجود و حوصله فراوان سعی داشتند علم را لابه لای توحید به شاگردان عرضه دارند و همچنین هدف عمده آن حضرت، در علم آموزی به شاگردان شناخت بیشتر خداوند یکتا بوده است. امام علیه السلام در ابتدای هر پاسخ، سؤال کننده را به خدا و معارف آن رهنمون می ساختند و سپس از دریچه آن نگاه علم را به او می آموختند. به عنوان نمونه، حضرت ازطریق همین رویکرد به دنبال رشد معنوی افراد در وهله اول و رشد علمی آنان در وهله دوم است.[1]

این نکته که تهذیب نفس بر یادگیری دانش مقدم است، بیانگر همین مسئله اساسی است.

تهذیب نفس یعنی پیراستن وجود از هرچه غیرخدایی است و آراستن جوهره نفس به خداباوری و بالاترین درجات شناخت، یعنی خداشناسی.

زمانی که امام صادق علیه السلام شاگردان را به نگاه به چهره عالم خداشناس تشویق می کردند، نوعی پیام رسانی به افکار عمومی و شاگردانشان در راستای اهمیت شناخت خالق و اتصاف به صفات او بوده است. اگر شاگردی خداشناس و اهل کمالات انسانی می بود، امام علیه السلام به نحو دیگری با او سخن می راند و با احترام و تکریم بیشتری با وی رفتار می کرد. در مقوله رفتارهای چندگانه حضرت با شاگردان و همچنین در مقوله استفاده از بیان انگیزشی در نظام یادگیری این مسئله تأیید می شود که ایشان عملا جهت الهی و نگاه توحیدی به شاگردان و سپس به دروس داشته اند. حتی همان طورکه در مقوله صبر و متانت معلم و رعایت خصال نیکو در برابر پرسشگران و شاگردان مخالف خود مطرح شد، آن حضرت ضمن پاسخگویی به شاگرد کافر خود نظیر ابن ابی العوجاء، نگاهی به هدایت وی هم داشته اند و در پس پاسخ های حکیمانه خویش به وی روشنگری و هدایت گری را سرلوحه کار خود قرار می دادند.

در بحث اخلاق محوری، در حکم روح حاکم بر تعلیم و تربیت مدنظر امام صادق علیه السلام نیز هرگز هیچ فردی، اعم از شاگردان حضرت، چه مخالف ایشان، چه اصحاب و یارانشان و چه سایرین که در کلاس های درس و بحث ایشان شرکت نمی کردند، کوچک ترین نمود بداخلاقی را در آن امام همام، مشاهده یا گزارش نکرده اند.

امام علیه السلام آن قدر مزین به فضایل اخلاقی بوده اند که کاملا دیگران تحت تأثیر قرار می گرفته اند. حضرت بارها به شاگردان توصیه می نمودند با عمل زیبا و گفتار حسنه خود دیگران را به علم و مذهب تشویق کنند تا رفتار و گفتارشان بهترین الگو برای مردم باشد. حضرت در مواجهه با خطای شاگردان خود بسیار مهربان و لطیف بودند. ایشان با منطق و خوش رویی و مهربانی خطای افراد و شاگردان را متوجه آنان می گردانیدند.[2]

این مؤید وجود و حضور اخلاق در لابه لای تعاملات آن حضرت با شاگردانشان درقالب برنامه درسی اجراشده ایشان هست. به عبارت دیگر، نرم خویی، ملاطفت با شاگردان، خوش زبانی و پرهیز از پرخاش، صبر و سعه صدر از جمله نمودهای اخلاق مداری در رفتار امام صادق علیه السلام می باشند. ازاین رو، توحید و اخلاق توأمان در برنامه درسی اجراشده امام صادق علیه السلام به مثابه نخ تسبیحی است که همه اجزا و ارکان برنامه درسی اجراشده آن حضرت را به هم متصل می کند و آنها را دربرمی گیرد؛ یعنی هیچ عملی انجام نمیشود و هیچ سخنی به میان نمی آید، مگر اینکه به اصل توحیدی برگردد و درراستای موازین اخلاقی باشد.

پی نوشت ها:

[1] ویژگیهای امام صادق (ع)، الخصائص الصادقیه، فدوی اردستانی، حامد؛ ص 311؛ قم: انتشارات نسیم کوثر.

[2] سیره عملی اهل بیت علیهم السلام، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، ارفع، کاظم؛ ص 28؛ چاپ دوم. تهران: نشر تربت.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه