روزنامه ستاره ایران؛ منتقد تیزبین سیاست‌های رضاخان

روزنامه ستاره ایران؛ منتقد تیزبین سیاست‌های رضاخان

ستاره ایران یکی از روزنامه‌های اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی به شمار می‌رود که به مدیریت و سردبیری میرزا حسین‌خان صبا منتشر می‌شد، این روزنامه مخالف و منتقد استبداد رضاخان بود به همین دلیل ۲بار توقیف شد و سردبیر آن یک بار توسط رضاخان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

مطبوعات به عنوان ابزاری آگاهی دهنده و جهت بخش به افکار عمومی نقش غیرقابل انکاری در حرکت جوامع داشته اند. این موضوع در اوایل دوره رضاخان و مقارن با نخست وزیری وی فراز و فرودهایی داشت و مطبوعات در کنار جهت دهی به افکار عمومی، مشمول سیاست های سرکوبگرانه رضاخان شدند. حسین مکی درباره رفتار رضاخان با مدیران مطبوعات می نویسد: تنها چیزی که همواره سردار سپه از آن می ترسید یکی انتقاد در جراید و دیگری انتقاد در مجلس بود، جراید اقلیت را یکباره توقیف و از قلم آنها راحت شده بود در مجلس هم که این جراید می خواستند انتقاد یا حمله شدیدی به او بنمایند، طرفدارانش با جار و جنجال نمی گذاشتند، اقلیت حرف های خود را بزند.(۱) یکی از این نشریات روزنامه ستاره ایران در طهران به مدیری و سردبیری میرزا حسین خان صبا ملقب به کمال السلطان بود. نحوه انتشار روزنامه به غیر از روزهای تعطیل روزانه منتشر می شد. این روزنامه در ۲۹ شهریور ۱۲۹۴خورشیدی در ۶ صفحه به قطع بزرگ با چاپ سربی در مطبعه فاروس طبع منتشر شد.

این روزنامه مخالف و منتقد رضاخان بود به همین دلیل معمولاً در مطالب خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم به انتقاد از دولت رضاخان می پرداخت. برای نمونه در شماره ۱۵۰ سال نهم  ۲۷ اسفند ۱۳۰۲ خورشیدی  آمده است: «مرحوم خیابانی در اثر نهضت انقلابی آذربایجان که در زیر خاکستران آتش مقدس جمهوری مخفی بود به قتل رسید و قالب آزادی خواهان را مجروح نمود» پس از این شرح خلاصه ‌سخنرانی خیابانی با عنوان «شاه به کجا می‌رود؟» منتشر شده و این خلاصه با عبارات زیر شروع می‌شود: «انسان به این سمت که عضو یک هیات اجتماعیه است باید علاقه‌مند باشد و انسان علاقه‌مند از حوادث و اتفاقاتی که در محیط و اطراف به ظهور می‌رسند متاثر میشود. اشخاص بی علاقه خود اندیش باید از هیات جامعه طرد و اخراج شوند...»

 

 

 رضاخان علیه مطبوعات

با انجام کودتا در سوم اسفند ۱۲۹۹ بار دیگر توقیف و سرکوب نشریات و مدیران آنها شروع شد. سید ضیاءالدین طباطبایی که تا پیش از کودتا خود سه روزنامه، شرق، برق و رعد را منتشر ساخته بود در همان ابتدای نخست وزیری خود، دستور توقیف همه نشریات مهم پایتخت را صادر کرد. از روز بعد از کودتا، یعنی چهارم اسفند تا پایان دولت ۹۳ روزه سید ضیاء الدین طباطبایی، به جز روزنامه ایران و چند روزنامه دیگر، تمامی نشریات در محاق توقیف قرار گرفتند. علاوه بر آن، تعدادی از مدیران نشریات به همراه تعدادی دیگر از سیاسیون بازداشت و به زندان افتادند. (۲)

با سقوط دولت کودتا، روزنامه ها نیز از توقیف خارج و انتشار خود را از سرگرفتند و علاوه بر آنها، نشریات جدیدی نیز شروع به انتشار کردند. در سالگرد کودتای سوم اسفند رضاخان نیز به تهدید مطبوعات پرداخت و اعلام کرد: «چون در ضمن تمام گرفتاری‌های دیگر، برای من غیرمقدور است که هر روز در جراید به مقام رفع شبهات خصوصی برآیم؛ صریحاً اخطار می‌کنم که پس از این، برخلاف ترتیب فوق، در هر یک از روزنامه‌ها از این بابت ذکری بشود، به نام مملکت و وجدان آن جریده را توقیف و مدیر و نویسنده آن را هم هرکه باشد، تسلیم مجازات خواهم نمود».به دنبال این اعلامیه و تهدیدهای رضاخان، فرخی یزدی در مقاله‌ای شدیداً به اقدامات سردار سپه حمله کرد. فرخی یزدی در ابتدای مقاله خود این رباعی را آورده بود:

 از یک طرفی مجلس ماشیک و قشنگ

 از یک طرفی عرصه به ملیون تنگ

 قانون حکومت نظامی و فشار

 این است حکومت شتر گاو پلنگ

بعد از انتشار این مقاله فرخی یزدی که از عاقبت این اعتراض باخبر بود به همراه چند تَن از دوستان خود به سفارت شوروی در تهران پناه برد و در آن جا متحصن شد. بدین ترتیب مطبوعات در دوره رضاخان تحت کنترل و نظارت شدید حکومت قرار داشتند. بسیاری از روزنامه های مخالف اراده و خواست حکومت، توقیف و بسیاری از روزنامه نگاران مخالف یا زندانی با مجبور به سکوت اجباری شدند. کمتر می توان روزنامه ای را سراغ گرفت که حداقل یک بار توقیف نشده باشد.

توقیف و سرکوب ستاره ایران

روزنامه ستاره ایران ۲ بار در زمان رضاخان توقیف شد. یک بار اوایل وزارت رضاخان در وزارت جنگ که رضاخان مدیر روزنامه را شخصاً کتک زد و این موضوع سر و صدای زیادی به‌پا کرد. جریان از این قرار بود که سردار سپه مدیر روزنامه را احضار کرد و از او درباره دلیل نگاشتن مقاله انتقادیش توضیح می‌خواهد و صبا در پاسخ رضاخان می‌گوید که من می‌خواهم شما نادر شوید. (۳) با شنیدن این پاسخ، رضاخان سیلی محکمی به گوش صبا نواخته و او را به محکمه نظــامی می‌فرستد. بنابراین این اقدام یکی از رخدادهای مهمی که برای روزنامه ستاره ایران و به طور مشخص برای مدیر و سردبیر آن اتفاق افتاد و در جراید و سطح جامعه انعکاس قابل ملاحظه ای داشت. در واقع رضاخان زمانی که تازه و از طریق کودتا پای در عرصه سیاسی کشور گذارده بود و در آن زمان مقام وزارت جنگ را بر عهده داشت با انتقاداتی از طرف این روزنامه مواجه شد، بنابراین رضاخان که تحمل شنیدن صدای مخالف و منتقدی را نداشت، اقدام به تنبیه مدیر روزنامه ستاره ایران می کند. وابسته نظامی امریکا در ایران ضمن بازتاب این واقعه به انتقاد از عملکرد رضاخان می پردازد و می نویسد: «از وقتی که رضاخان به مقام رییس‌الوزرایی رسیده است، چندین روزنامه عمده تهران توقیف شده‌ و برخی دیگر نیز کاملاً ساقط شده‌اند. با سر کار بودن رژیم کنونی، انتظار نمی‌رود که از سی و چند روزنامه فارسی‌زبانی که در طول۲ سال گذشته شروع به کار کرده‌اند، بیشتر از ۱۰تای عمده‌شان هم بتوانند به کار ادامه بدهند. می‌توان فرض کرد، روزنامه‌هایی هم که باقی می‌مانند فقط به لطف طرفداری از رضاخان یا شاید هم عدم انتقاد از دولت بتوانند به کار ادامه بدهند. آن چیزی که در اینجا دارای اهمیت است و باعث حیرت منتقدان داخلی و خارجی شده است، این بود که رضاخان در مقام وزیر جنگ شخصاً وارد موضوع شده و با دست های خود مدیر روزنامه را کتک می زند. همچنین در ادامه سیاست‌های رضاخان علیه مطبوعات و فعالان سیاسی و مطبوعاتی این روزنامه بار دیگر در دوم اسفند ۱۳۰۰خورشیدی به ‌دلیل انتشار مطلبی انتقادی علیه دولت توقیف شد.

 اما برخورد با روزنامه های مخالف را می توان به طور کامل در جریان طرح مساله تغییر نظام سیاسی ایران و تاسیس جمهوری در ایران دید. با مطرح شدن این طرح در مجلس، موج مخالفت و موافقت از طرف جناح‌های سیاسی با آن در کشور بالا گرفت. جراید طرفدار رضاخان نیز همگام با موافقان آن به تبلیغ پیرامون این طرح پرداختند. از طرف دیگر، مخالفان طرح که در صدر آن‌ها آیت‌الله سید حسن مدرس قرار داشت، تلاش کردند تا از تصویب این طرح در مجلس جلوگیری کنند.

یکی از اقدامات مهم نشریه ستاره ایران را باید در جریان جمهوریخواهی رضاخانی دنبال کرد، این روزنامه از جمله جرایدی بود که صدا در صدای رضاخان انداختند و غوغای جمهوریخواهی را به پا کردند. ‌این نشریه ماهیت‌ واقعی غوغای جمهوری را این‌گونه بـر ملا ساخت: «مردم ایران امروز ریاست‌ جمهوری سردار سپه را بشاشانه‌ استقبال‌ می‌کنند، نه برای اینکه حقیقتا جمهوری را بـخواهند، خـیر، بـرای‌ اینکه‌ می‌خواهند ایران را از چنگال شهوت‌پرستی اشخاص نالایق خارج ساخته و سردار سـپه را در کـارهای خود، مختار مطلق و بلامانع نمایند.»(۴)

 

 

میرزا حسین خان صبا و کاندیداتوری برای مجلس شورای ملی

یکی دیگر از اقدامات میرزا حسین خان صبا مدیر روزنامه ستاره ایران کاندیداتوری مردم قزوین در پنجمین دوره مجلس شورای ملی بود. علی دشتی، صاحب امتیاز و مدیرمسوول روزنامه شفق سرخ در معرفی میرزا حسین خان صبا، مدیر روزنامه ستاره ایران به عنوان کاندیدای وکالت اهالی قزوین برای دوره پنجم مجلس شورای ملی نوشت: «بواسطه حسن ظنی که بعضی از احرار قزوین نسبت به ما دارند در خصوص کاندیدای آن جا با ما وارد مراسله شده اند از جمله آقای صبا مدیر محترم ستاره ایران را نام برده و زمینه ایشان را قوی معرفی کرده ضمنا عقاید ما را در این باب استفسار کرده اند. برای معرفی آقای صبا تصور می کنیم، همان اوراق ستاره ایران مخصوصا اگر زحماتی که ایشان از چهارده پانزده سال به این طرف در راه آزادی متحمل شده اند و سوابقی که در جریده ایران و جریده آفتاب دارند به آن ضمیمه کنیم و چهارده ماه محبوسیت ایشان را هم در قزوین به امر کابینه فجایع آور وثوق الدوله متذکر شویم البته در این صورت باید تصدیق کنیم که اگر اهالی قزوین در انتخاب معظم له یک نظر نیکی داشته و یک جدیتی مبذول دارند که خیلی به مورد است و به عقیده ما اهالی ولایات در انتخابات همیشه باید به سوابق و امتحانات اشخاص مراجعه کرده و از روی آن نسبت به اشخاص نیک بین یا بدبین باشند».(۵) توصیه ای که البته در جریان انتخابات، اثری نبخشید و نتیجه انتخابات در حوزه انتخابیه قزوین سرنوشتی دیگر یافت. البته باید گفت، انتخابات مجلس پنجم در شرایطی برگزار شد که رضاخان با به دست آوردن منصب وزارت جنگ و سپس رییس الوزرایی، در صدد پایان بخشیدن به حکومت ۱۳۴ ساله سلسله قاجاریه  از طریق مجلس بود و همین مساله، این انتخابات را به انتخاباتی فرمایشی تبدیل کرده بود و افرادی که به مجلس پنجم راه می یافتند، افرادی بودند که رضا خان و نظامیان حاکم در مناطق مختلف بر آنان مهر تایید زده بودند.

در این دوره قزوین ۷۰ کاندیدا داشت، عین السلطنه در خاطراتش در باره این انتخابات می نویسد: «این جا همه هیاهوی وکالت دارند و می گویند، هفتاد نفر داعیه وکالت دارند. پول مثل عباست که کیسه کیسه، بقچه بقچه به دهات می رود... احزاب این جا خیلی بسط پیدا کرده، هر آدمی که سابقاً در حزب دمکرات بوده حالا خودش لیدر و کاندید وکالت و دارای یک حزب است... سالار سعید به یک طرف، میرزا حسین خان صبا مدیر روزنامه ستاره، فطن السلطنه برادر علیجان، مصدق السلطنه، جمال، عطار، دیگری و دیگری، همه مشغول و تلاش برای وکالت می کنند».با این حال نتیجه انتخابات مجلس پنجم شورای ملی در حوزه انتخابیه قزوین، همانگونه رقم خورد که رییس الوزرا اراده کرده بود. شیخ محمدعلی ثابت الموتی، شاهزاده اکبر میرزا ملقب به سردار مفخم و ابراهیم خان ملک آرایی، سه فردی بودند که نام آنان از صندوق های اخذ رای بیرون آورده شد! (۶)

پایان سال ها توقیف و سرکوب

بعد از مرگ حسین صبا انتشار روزنامه ستاره ایران به پایان نرسید، بلکه شورای عالی فرهنگ مدیریت آنرا به فردی به نام ابوالقاسم  اعتصام زاده تصویب کرد. روزنامه ستاره ایران در دوره جدید ابتدا هفته ای ۵ شماره و از یکم مرداد ۱۳۰۶ خورشیدی هر هفته ۶ شماره منتشر می شد. مندرجات دوره جدید روزنامه ستاره ایران به این شرح بود که پس از درج سر مقاله که البته به تندی سر مقاله های سابق نبود، مقالات مختلفی مربوط به اوضاع داخلی و سیاست خارجی و اخبار داخلی و خارجی منتشر می شد به صورتی که صفحات دوم و سوم غالبا مربوط به اخبار داخلی و خارجی و در صفحه چهار اعلانات دولتی و غیر دولتی چاپ می شد. علاوه بر این در هر شماره در صفحات اول و دوم مطالبی به عنوان پاورقی نوشته می شد. این روزنامه تا اواخر ۱۳۰۶خورشیدی چاپ و با تاسیس روزنامه ستاره جهان توسط ابوالقاسم اعتصام زاده عملاً روزنامه ستاره ایران تعطیل شد.

منابع

۱- حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ج۲، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۹، ص۱۲۵

۲- حسین مکی- تاریخ بیست ساله ایران-ج۱ –ص۳۴۷

۳- صدر هاشمی همان-جلد۳-ص۱۹

۴- روزنامه ستاره ایران، سـال نهم، شماره ۱۱۲(۹ دلو ۱۳۰۲)، ص ۱

۵- روزنامه شفق سرخ، ش ۱۳۳، ۱۸ حمل ۱۳۰۲، ص ۲

۶- سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، دکتر پرویز ورجاوند، نشر نی، ج ۳، ص۲۲۵۷

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه