فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ ستونی سترگ برای اشاعه و حفظ فرهنگ و ادب ایران زمین

فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ ستونی سترگ برای اشاعه و حفظ فرهنگ و ادب ایران زمین

 حفظ و اشاعه زبان فارسی به‌عنوان یکی از ارکان هویت ملّی ایران و یکی از موجبات فرهنگسازی برای نسل های جدید امری ضروری و انکارناپذیر است. از این رو لزوم تشکیل و تداوم محفلی فرهنگی و ادبی در این حوزه با نام فرهنگستان ادب و زبان فارسی نیز بیش از هر زمانی برای تداوم این حوزه مفید فایده به شمار می‌رود.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی سومین فرهنگستان زبان کشور پس از فرهنگستان ایران و فرهنگستان زبان ایران به شمار می آید. فرهنگستان ایران یا فرهنگستان اول از اردیبهشت ۱۳۱۴ خورشیدی تاکنون فعالیت می‌کند و اکنون با سابقه‌ای نزدیک به ۸۰ سال با فراز و نشیب‌های فراوانی در طول دوران حیاتش دسته‌وپنجه نرم کرده است. فرهنگستان سوم از ۱۳۶۹ خورشیدی آغاز به کار کرد و در این دوران تازه، حسن حبیبی برای ۲ دوره و غلامعلی حدادعادل نیز برای ۴ دوره زمام امورش را در اختیار داشته‌اند و بر دامنه فعالیت‌هایش نسبت به دوران پیشین افزوده‌اند.

در این گزارش همزمان با دوم مرداد سالگرد تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نگاهی اجمالی به ۳ دوره پر فراز و نشیب حیات فرهنگستان در ایران انداخته ایم:

فرهنگستان ایران؛ فرهنگستان اول

فرهنگستان دوره اول که به وسیله وزارت معارف تشکیل شد، با ترکیب حسن اسفندیاری (محتشم‌السلطنه)، ملک‌الشعرای بهار، علی پرتواعظم، حاج سیدنصرالله تقوی، محمود حسابی، علامه دهخدا، غلامرضا رشیدیاسمی، صادق رضازاده شفق، غلامحسین رهنما، حسین سمیعی (ادیب‌السلطنه)، عیسی صدیق، سیدمحمدکاظم عصار، محمد فاطمی، بدیع‌الزمان فروزانفر، ابوالحسن فروغی، محمدعلی فروغی، عبدالعظیم‌خان قریب، حسین گل‌گلاب، سرتیپ غلامحسین مقتدر، سرلشکر احمد نخجوان، ولی‌الله نصر، سعید نفیسی و حسن وثوق برای حدود ۲ هزار واژه معادل فارسی برگزید که با توجه به بسیاری از واژگان منتخب به مرور زمان در ادبیات فارسی جای گرفت و معادل بیگانه‌اش رخت بربست.

وظایف فرهنگستان برپایه اساسنامه عبارت بود از «ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول لغات و اصطلاحات در زبان فارسی، اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشته‌های زندگانی، پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی، تهیه دستور زبان، جمع‌آوری لغات و اصطلاحات پیشه وران و صنعتگران و الفاظ و اصطلاحات قدیمی و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانه‌ها و آهنگ های ولایتی، هدایت افکار به حقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر، تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی، تألیف و ترجمه کتب سودمند و مطالعه و اصلاح خط فارسی».

از اعضای وابسته فرهنگستان می‌توان از محمدعلی جمال‌زاده، فخر ادهم، کریستین‌سن (دانمارک) و هانری ماسه (فرانسه) نام برد.  

فضای سیاسی حاکم آن زمان، فرهنگستان را ناگزیر ساخت که بیشتر وقت خود را صرف انتخاب معادل برای اصطلاحات و واژگان خارجی کند. می‌توان گفت که فرهنگستان اول، بیشتر مهارکننده و بازدارنده بود تا سازنده. فرهنگستان ایران در بهمن ۱۳۱۵ خورشیدی نظام‌نامه‌ای برای بازبینی در اصطلاحات علمی‌ تصویب کرد و در آن راه و روش و ضوابط معادل‌یابی را تعیین کرد. (۱)

 فرهنگستان زبان ایران: فرهنگستان دوم

محمّد مقدّم، پایه‌گذار گروه‌های آموزشی زبان‌شناسی، ۹ سال پس از تعطیل شدن فرهنگستان اوّل در ۱۳۴۲خورشیدی دربارۀ خطر حضور و هجوم واژه‌های بیگانه هشدار داد. در رسانه‌ها نیز بحث‌های بسیاری دربارۀ لزوم حراست از زبان پُرمایۀ فارسی و پروراندن آن برای جواب‌گویی به‌مقتضای پیشرفت‌های علمی و فنّی جدید، درگرفت.

با این مقدّمات، زمینۀ بازگشایی فرهنگستان فراهم شد و سرانجام در ۵ مرداد ۱۳۴۷ خورشیدی، فرمان تأسیس «بنیاد شاهنشاهی فرهنگستان‌های ایران» صادر شد و در ۹ آبان ۱۳۴۹ وزیر فرهنگ و هنر ۱۱ تن از اعضای پیوستۀ فرهنگستان زبان ایران را معرفی کرد.

از جملۀ اعضای پیوسته صادق کیا (رئیس)، محمد مقدم، حسین گل‌گلاب، محمود حسابی، جمال رضایی، یحیی ماهیار نوابی، مصطفی مقربی، رضازادۀ شفق و ذبیح بهروز بودند. نخستین شورای این فرهنگستان در ۲۳ آبان ۱۳۴۹ خورشیدی در وزارت فرهنگ و هنر تشکیل شد.

این فرهنگستان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مدتی فعّال بود؛ سپس در ۱۳۶۰ خورشیدی با ادغام ۱۱ مرکز و سازمان تحقیقاتی که فرهنگستان دوم نیز جزو آن‌ها بود،  مؤسّسهٔ مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) پدید آمد.

در فرهنگستان دوم ۲ برنامهٔ عمده در نظر بود: برنامهٔ واژه‌گزینی، که به گزینش معادل‌های فارسی برای واژگان و اصطلاحات بیگانه، اعم از اروپایی و عربی، اختصاص داشت؛ بررسی و مطالعه دربارهٔ زبان‌ها و گویش های ایرانی.

«حسن قریبی» مدیر روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درباره  فرهنگستان دوم و سوم می‌گوید: «فرهنگستان دوم که در زمان پهلوی شکل گرفت تا ۱۳۵۷ به حیات خود ادامه داد. فرهنگستان سوم نیز پس از انقلاب اسلامی و در ۱۳۶۹ خورشیدی تشکیل شد. پس از انقلاب مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی ادامه دهنده‌ مطالعات فرهنگستان دوم بود که تمامی اسناد و کارهای نیمه تمام نیز همان جا باقی مانده است و این جای تأسف دارد که سوابق، مواد خام و ابزار اولیه‌ کار ما هنوز وارد سیستم خود ما نشده است.»
 

فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ فرهنگستان سوم

شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از پایان جنگ تحمیلی در ۱۳۶۸ خورشیدی درصدد احیای فرهنگستان با ترکیب و ساختاری تازه برآمد و در نهایت احمد آرام، نصراللّه پورجوادی، حسن حبیبی، غلامعلی حداد عادل، بهاءالدین خرمشاهی، محمد خوانساری، محمدتقی دانش‌پژوه، علی رواقی، سیّدجعفر شهیدی، حمید فرزام، فتح‌الله مجتبایی، مهدی محقق، سیّدمحمد محیط طباطبایی، ابوالحسن نجفی، غلامحسین یوسفی،  سیمین دانشور و طاهره صفارزاده‌ به عضویت فرهنگستان درآمدند.

البته از این منتخبان، سیمین دانشور و سیّد جعفر شهیدی و غلامحسین یوسفی از ابتدا به ‌علت گرفتاری‌های شخصی از حضور در جلسات شورا و عضویت در فرهنگستان عذرخواهی کردند.

بعداً مطابق با آیین‌نامه فرهنگستان افرادی چون حسن انوری، نصراللّه پورجوادی، یداللّه ثمره، غلامعلی حداد عادل، بهاءالدین خرمشاهی، محمد دبیرمقدم، حسن رضایی باغ‌بیدی، علی رواقی، اسماعیل سعادت، احمد سمیعی (گیلانی)، علی‌اشرف صادقی، محمود عابدی، کامران فانی، بدرالزمان قریب، فتح‌اللّه مجتبایی، مهدی محقق، هوشنگ مرادی کرمانی، حسین معصومی ‌همدانی، محمدعلی موحد، ابوالحسن نجفی، سلیم نیساری‌ و محمدجعفر یاحقی به عضویت پیوسته فرهنگستان انتخاب شدند.

فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی علاوه بر پژوهشکده و مطالعات واژه‌گزینی، مجموعه مجلات و واحد نشر، برنامه تدوین سند ملی و دفتر ارتباط با صداوسیما، گروه‌های پژوهشی دوازده‌گانه‌ای مشتمل بر «آموزش زبان و ادبیات فارسی»، «ادبیات انقلاب اسلامی»، «ادبیات تطبیقی»، «ادبیات معاصر»، «تصحیح متون فارسی»، «دانشنامه زبان و ادب فارسی»، «دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره»، «دستور زبان و رسم الخط زبان فارسی»، «زبان و رایانه»، «زبان‌ها و گویش‌های ایرانی»، «فرهنگ‌نویسی» و «واژه‌گزینی» دارد که مجموعه وسیعی از فعالیت‌ها را انجام می‌دهند اما آنچه معمولاً نمود بیرونی بیشتری دارد و با نقد همراه می‌شود، صرفاً واژه‌گزینی است.

«حسن قریبی» در خصوص عملکرد فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در زمینه‌ واژه گزینی می‌گوید: «ما از طرف جامعه در بن بست قرار گرفته‌ایم، یعنی مردم ما را نمی شناسند. واژه‌های تصویب شده تنها می‌توانند تا مرحله تصویب و چاپ پیش بروند و پس از آن در کتاب‌فروشی ها متوقف می‌گردند. بسیاری از مردم هنوز فرهنگستان را با فرهنگسرا اشتباه می‌گیرند و خیلی از آشنایان خود مححن می‌گویند، کار تو در فرهنگسرای زبان چیست؟ شاید فرهنگستان هم نتوانسته است، بسیاری از حساسیت ها را در نظر بگیرد، با زمانه پیش نرفته است و چه بسا واژه هایی ساخته که در حال حاضر برای مردم جنبه‌ طنز دارد.» وی به عنوان مثال از واژه‌ «سُری» نام می‌برد که پس از چند دهه فعالیت «فدراسیون اسکی» برای آن معادل سازی شده است.

نخستین رییس این فرهنگستان حسن ابراهیم حبیبی بود که هم‌زمان معاون اول رئیس جمهوری هم بود. دومین رئیس غلامعلی حداد عادل بود که در اواخر دوران ریاستش بر این فرهنگستان به ریاست مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شد. مدتی پس از انتخاب حداد عادل به ریاست مجلس، مجددا حسن حبیبی به ریاست فرهنگستان انتخاب شد. در ۱۳۸۷ خورشیدی با بیمار شدن حسن حبیبی و با دستور رئیس جمهور وقت، غلامعلی حدادعادل دوباره بر کرسی ریاست فرهنگستان نشست. (۲)

منابع:

۱.سایت مرکز پژوهش های مجلس

۲.وبگاه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه