درباره چارلز دیکنز

درباره چارلز دیکنز

چارلز دیکنز به عنوان محبوب‌ترین و بزرگ‌ترین نویسنده انگلیس شناخته می‌شود. او یک فعال اجتماعی توانمند بود که با خلق داستان‌های مختلف و نثر توانمندش توانست به یک محبوبیت جهانی برسد. از مهمترین آثار او می‌توان به دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر اشاره کرد.

همه ساله بیش از ۳۰ هزار تن از این موزه دیدن می کنند و ۶ روز هفته برای بازدید عموم آماده است. دیوید پارکر مسوول این موزه می گوید: دیکنز در این منزل مشغول نوشتن تعدادی از کتاب ها و مقالات خود بوده است. این خانه ییلاقی در حومه کنت و خانه ای است که دیکنز آخرین روزهای عمر خود را در آن گذرانده و در همان خانه چشم از جهان فروبست. آری امروز منزل چارلز دیکنز تبدیل به موزه ای شده است که هزاران تن از آن بازدید می کنند.

زندگینامه چارلز دیکنز

چارلز دیکنز‏، رمان‌نویس انگلیسی در هفتم فوریه ۱۸۱۲ میلادی در خانواده ای متوسط در انگلیس چشم به جهان گشود. او دوران کودکی خود را در رنج و ناکامی گذراند. چارلز در زمان کودکی خیال پرور بود، شنیدن قصه های وحشتناک را بسیار دوست داشت و در ذهنش حوادث گوناگونی را القا می کرد که زمینه عناصر هراسناک داستان های آینده اش می شد. تصویر سازی او از کتاب هایی که می خواند، سبب شد که او به سرعت تبدیل به یک رمان نویس حرفه ای شود.

با آثار سروانتش و فیلدینگ و کتاب هزار و یک شب آشنا شد و همزمان با خواندن آنها در ذهن خود همه قهرمانان کتاب را به صورت واقعی در می آورد و آنان را در گوشه و کنار چشم‌اندازهای اطراف خود جای می‌داد. او به دلیل وضعیت مالی سختی که برای پدرش به وجود آمده بود، مجبور شد تا در ۱۲ سالگی به کارخانه ای برود و مخارج خانواده خود را تامین کند.

چارلز هرگز از این وضعیت راضی نبود و پیوسته از احساس حقارت و تأثر شدید این دوره رنج می‌برد. البته به این کار خیلی زود پایان داد اما در نظرش دوره‌ای بس طولانی آمد. کوچه‌های لندن، پس از کانون خانوادگی برای چارلز بهترین مدرسه بود و مایه‌هایی برای رمان الیورتویست فراهم آورد. پس از مدتی خانواده او گرد هم آمد و دیکنز باز به تحصیل پرداخت و دوستان و محیط تازه یافت و برای دوستانش نمایش هایی ترتیب داد.

 

فعالیت های اجرایی چارلز

چارلز در ۱۸۲۷ میلادی کارمند دفتر اسناد رسمی شد در آنجا تندنویسی آموخت و ابتدا منشی و تندنویس یکی از نمایندگان مجلس عوام و پس از آن خبرنگار روزنامه «مورنینگ کرونیکل» در پارلمان شد و بر اثر مشاهده گفت وگوها و مشاجرات نمایندگان، نفرتی عمیق از دموکراسی دروغین در خود احساس کرد. در همین برهه از زمان چارلز به دلیل علاقه به دختری و خاطره آن سبب شد تا یکی از قهرمانان داستان دیوید کاپرفیلد در ذهنش به وجود آید. کار چارلز از تندنویسی به روزنامه‌نگاری و وقایع‌نویسی انجامید و در این دوره سلسله مقاله‌های مصور و هجوآمیز از زندگی روزانه مردم انگلیس را منتشر می کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

این مقاله‌ها بعدها در کتابی به‌نام «طرح های باز» در ۱۸۳۵ میلادی انتشار یافت که نخستین کتاب دیکنز به شمار می‌آمد. پیروزی طرح های باز موجب شد که از طرف ناشر سفارش یک سلسله نوشته دیگر به دیکنز داده شود و بدین طریق «یادداشت های بازمانده باشگاه پیکویک» نوشته شد که ابتدا در روزنامه‌ها و سپس در ۱۸۳۷ میلادی به صورت کتاب منتشر شد. دیکنز در این اثر سرگذشت آقای پیکویک رئیس باشگاه و همچنین قصه‌هایی از افراد مختلف و عجیب دیگر را با خصوصیت ها و آداب و رسوم شان بیان کرد و با قدرت تخیل خویش آثاری بدیع آفرید. در این اثر صفحه‌ای نیست که در آن شیوه نقل کامل و درخشان به کار نرفته باشد. دیکنز با این اثر ناگهان به شهرت رسید و وضع مالیش بهبود یافت و همین که به دنیای ادب کشیده شد با فعالیت و نیروی خلاقه شگفت‌انگیزش پی در پی رمان های جذابی عرضه کرد که همه با بیانی انتقادآمیز و هجوی تند از جامعه همراه بود.

چارلز، نویسنده‌ای که در کودکی رنج بسیار برده و مزه تلخ فقر را چشیده و نامهربانی ها از خانواده خود دیده و در دوره جوانی در شغل تندنویسی و خبرنگاری با دقت به همه چیز گوش فرا داده و با بینشی عمیق به همه چیز نگریسته، پس از آنکه به عالم نویسندگی وارد شد به توصیف و بیان دردهای جامعه پرداخت، دردهایی که درد خود او نیز بود.

آثار چارلز دیکنز

در ۱۸۳۸ میلادی رمان «الیورتویست» انتشار یافت که قبلاً به صورت جزوه‌هایی منتشر می‌شد. دیکنز در این اثر نشان می‌دهد که جنایت چگونه به وجود می‌آید و زندگی آدمی چگونه در معرض خطر قرار می‌گیرد. وی قصد داشت با این روش، تصور غلطی را که تا آن روز در ذهن رمان‌نویس ها از عالم جنایت وجود داشت، باطل کند. در همین سال «حوادث زندگی نیکولاس نیکلبی» انتشار یافت که سودجویی اجحاف‌آمیز بازرگانان را در تغذیه شاگردان مدارس یورکشایر نشان می‌داد که به مرگ عده‌ای از کودکان بر اثر گرسنگی می‌انجامد، وضعی که دیکنز خود به خوبی درک می‌کند و حتی در بعضی از صحنه‌های کتاب از تجربه‌ شخصی سود می‌جوید. در این اثر، دیکنز با قدرت خارق‌العاده، نه تنها موفق شده است که از قهرمانان برجسته داستان تصویرهای دقیق بسازد، بلکه از سلسله اشخاصی که هر یک به گونه ای با زندگی او در ارتباط هستند و همچنین از محله‌های لندن وصف های زیبا و گاه حزن‌انگیز به عمل آورد.

«دکان سمساری» نام دیگر اثر اوست. ماجرای دختری جوان با پدربزرگ پیرش در دکان غم‌انگیز و در محیط غبارآلود و غم‌گرفته‌ای که با جوانی او تضادی عجیب دارد، به سر می‌برد. دختر با فداکاری از پدربزرگ مراقبت می‌کند و بر اثر حوادث و بدبختی‌هایی که به ورشکستگی پدربزرگ می‌انجامد و بر اثر فشار طلبکاران که مغازه را توقیف می‌کنند، همراه او می‌گریزد.

دیکنز موجود پاک، باصفا و فداکاری را پیش چشم می‌گذارد که در دنیایی نفرت‌انگیز به رنج و مرگ محکوم می‌گردد، دنیایی که در آن روابط عمیق انسانی رو به انهدام گذارده و روش استثماری و سرمایه‌داری دوزخی مرگبار پدید آورده است.

سفر به آمریکا

دیکنز در ۱۸۴۰ میلادی به آمریکا سفر کرد و انتظار داشت که در این سرزمین با دموکراسی واقعی روبرو شود اما برخلاف امیدهایش به اصول برده‌فروشی، ستمگری‌ و اموری که به کلی با حقوق فردی مغایرت داشت، برخورد و در بازگشت به انگلیس «یادداشت های امریکایی» را در ۱۸۴۲ میلادی و «ماجراهای زندگی مارتین چزلویت» را در ۱۸۴۴ میلادی انتشار داد که هجوی تند و نیرومند از ریاکاری و تسلط اهریمنی پول بر عالم انسانیت و خودخواهی در زندگی آمریکایی بود. دیکنز در ۱۸۴۵ میلادی به ایتالیا سفر کرد، بر سر راه به پاریس رفت و با پذیرایی گرمی روبرو شد اما این سفر او را از وضع اجتماعی کشورش منصرف نکرد. در ایتالیا رمان «سرود نوئل» را نوشت که در ۱۸۴۳ میلادی منتشر شد و اشاره‌ای صریح به عصیان جامعه بود. این کتاب‏، موفقیت چشمگیری به دست آورد. دیکنز پس از گذراندن دوره‌ای ملالت‌بار از نو به نوشتن رمان بزرگی دست زد که در زمینه تحلیل روانی و اخلاقی بشر پیشرفت آشکاری را نشان می‌داد. رمان «دامبی و پسر» مکافات خودپسندی و سرمایه‌داری نامعقول و سرشار از قساوت و کینه‌ورزی را در زندگی اشرافی قدیم نشان می‌دهد.

«نامه‌ها» این دوره از زندگی او را نشان می‌دهد. دیکنز که سراسر عمر را در وسوسه کودکی می‌گذراند در ۱۸۴۹ میلادی رمان «دیوید کاپرفیلد» را منتشر کرد که نوعی زندگی‌نامه نویسنده است و به صورت اول شخص مفرد نقل شده و از نظر خود او بر دیگر آثارش رجحان یافته است. کمتر اثری مانند دیوید کاپرفیلد توانست تا این حد از نزدیک حوادث واقعی و تکان دهنده زندگی کودک بینوایی را تجسم بخشد. در واقع دیوید کاپرفیلد شاهکار دیکنز است و به طور کامل محاسن و معایب او را در پرده نقاشی ستایش‌انگیزی ترسیم می‌کند. داستان «خانه غمزده» هجو تند و نیرومندی است از اشتباهات قضایی و مخارج گزاف و خانه خراب‌کن دادگاه ها که به ورشکستگی و مرگ قهرمان کتاب و عده دیگری از اشخاص داستان منجر می‌شود.

دیکنز از طرفی انسانی دموکرات به شمار می‌آمد و از طرفی تحت تأثیر عقاید خرافی طبقه خویش قرار داشت. این تضادها سرچشمه رمان «روزگار سختی» شد که وضع دشوار کارگران و ارتباط آنان با کارفرمایان و رفتار غیرانسانی را که مولود زندگی صنعتی است، پیش چشم می‌گذارد.

کتاب «دوریت کوچولو» مانند معمول بر زمینه کشمکشی روانی و اجتماعی قرار داشت، همچنین مبارزه‌ای را بر ضد عوامل مخرب دموکراسی و ویران‌کننده مذهب و امور دیگر نشان می‌داد.

کتاب «آرزوهای بزرگ» در سه جلد منتشر شده است. «دوست مشترک ما» آخرین اثر کامل دیکنز است. پس از آن فعالیت شگرف و چرخ گردنده وجود او ناگهان از کار بازایستاد و به صورت دیگری خودنمایی کرد. کتاب «اسرار ادوین درود» در ۱۸۷۰ میلادی نوشته شد که به سبب مرگ نویسنده ناتمام ماند.

سبک نگارش چارلز دیکنز

سبک نوشته‌هایش نافذ، مطایبه‌آمیز، عرفانی، انسانی و خیال‌انگیز است که از زندگی خصوصی وی تأثیر پذیرفته است. شیوه واقع‌بینی و واقع‌نگاری دیکنز لحنی پرجاذبه و مردم‌پسند دارد. ساختمان داستان های دیکنز در وهله اول به نظر عجیب می‌آید، موضوع ها متفاوت و گسترده است. اشخاص تازه و فراوان از گوشه و کنار وارد صحنه داستان می‌شوند اما قدرت عظیم و خلاقه دیکنز پرده‌های نقاشی وسیعی از زندگی پیش چشم انسان می‌گسترد که همه چیز را نیرومند و جاندار می‌سازد و در همه آنها ذوق نمایشی فراوان دیده می‌شود. هیچ نویسنده انگلیسی نتوانسته است چون دیکنز دنیایی گوناگون با خصوصیت های متمایز از بیرحمی و رنج بسازد یا مانند او چنین قانع‌کننده بی‌عدالتی‌ها و ستمگری هایی که از طرف اشخاص بزرگ بر کودکان وارد می‌شود، در نظر مجسم کند.

سرانجام چارلز دیکنز

چارلز دیکنز نویسنده مشهور انگلیسی هنگامی که مشغول نوشتن ادوین درود بود به طور ناگهانی بر اثر سکته قلبی در ۹ ژوئن ۱۸۷۰ میلادی چشم از جهان فروبست.

پی نوشت:

۱. موروا، آندره، ترجمه دکتر قاسمی، انتشارات کتاب امروز، تابستان ۱۳۶۶

۲. کاپلستونف فردیریک، تاریخ فلسفه از بنتام تاراسل، جلد هشتم، ترجمه بهاد الدین خرمشاهی

۳. هاوزر، آرنولد، ترجمه امین موید، چاپ اول ۱۳۶۲

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه