درباره رحیم مؤذن‌زاده اردبیلی

درباره رحیم مؤذن‌زاده اردبیلی

رحیم مؤذن‌زاده مشهور به «بلال ایران» از برجسته‌ترین اذان‌گوهای ایران و جهان اسلام به شمار می‌آید که اذان او در ۱۳۸۷ خورشیدی به عنوان اثر ملی معنوی شناخته شد. وی شهرتش را از اذانی که در ۱۳۳۴ خورشیدی در رادیو ایران گفت به دست آورد.

رحیم موذن زاده اردبیلی یکم مهر ۱۳۰۴ خورشیدی در اردبیل به ‌دنیا آمد.

موذن زاده در کودکی به مکتب‌خانه رفت و تحت نظر میرزا عزیز، قرآن و دستگاه‌های موسیقی را فراگرفت. به گفته خودش: «در آن دوران ما عوض دبیرستان مکتب می‌رفتیم. همه هم متدین بودند. خانواده‌ها در دوره ما در ابتدای امر، بچه‌ها را با قرآن مانوس می‌کردند. ما هم پس از طی این مرحله به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز اما حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود». پس از یادگیری اصول نوحه‌خوانی و اذان‌گویی با همراهی پدر در مسجد اردبیل به این‌کار مشغول شد و گاهی نیز برای خواندن یک نوحه‌ به شهرهای اطراف به خصوص تالش می‌رفت.

با سکونت پدر در تهران، رحیم موذن زاده برای تحصیل حوزوی رهسپار قم می‌شود. حاج مهدی سراج  از دوستان موذن زاده می‌گوید: «وقتی شیخ کریم(پدر موذن زاده) به تهران می‌آید، رحیم را برای درس خواندن به قم می‌فرستد. صدای رحیم آن‌قدر خوب بوده که دیگر همیشه او برای مجالس در قم می‌خوانده است. مداحان قم پیش شیخ کریم شکایت کرده بودند که با آمدن رحیم ما از کار افتاده‌ایم». رحیم درس خارج فقه می‌خواند و ظهرها در حرم حضرت معصومه اذان می‌گفت.

شیخ کریم در ۱۳۲۹ خورشیدی دارفانی را وداع گفت و رحیم که فقط ۲۵ سال داشت به تهران آمد تا جای خالی پدر را در مسجد امام پرکند. خودش ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند: «مرحوم پدرم ۱۳۲۲ خورشیدی برای نخستین بار اذان را در رادیو گفت و همین روند تا ۱۳۲۶ خورشیدی که برنامه سحری را به صورت زنده اجرا می‌کرد، ادامه داشت. او در ۱۳۲۹ خورشیدی سکته کرد و من قبول کردم، جای او اذان بگویم تا الان که با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان، برای اسلام و مملکتم کاری کرده‌ام. ما که نه ثروت داریم، نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است».

در همین سال است که نام خانوادگی او نزد مردم از موذن به موذن‌زاده اردبیلی تغییر می‌کند. جعفر موذن زاده فرزند ارشد موذن زاده اردبیلی تعریف می‌کند که «وقتی شیخ کریم می‌میرد و پدرم به جایش اذان می‌گوید، مجریان رادیو ایران برای معرفی او به مردم، زاده اردبیلی را به فامیل پدرم اضافه می‌کنند تا به شنوندگان بگویند، او پسر شیخ کریم است. سر همین موضوع، همه فکر کردند که نام‌خانوادگی پدر من موذن‌زاده اردبیلی است و همین نام هم تا آخر روی او ماند».

فعالیت در رادیو

تا ۱۳۳۴ خورشیدی که صدای حاج رحیم در رادیو ضبط شود، موذن‌زاده اردبیلی برای مسجد امام و رادیو ملی به‌صورت زنده اذان می‌گفت. ملکه بخشش‌کن همسر موذن زاده می‌گوید: «ماه رمضان، هر روز با هم می‌رفتیم، مسجد ارگ و من بیرون می‌ماندم و او می‌رفت، اذانش را می‌گفت و با هم برمی‌گشتیم خانه. از همان‌جا هم مستقیم در رایو پخش می‌شد».

جعفر موذن‌زاده اردبیلی می‌گوید: «سال ۱۳۳۴ پدر به رادیو می‌رود و از مهندس محبی مسوول استودیو ۶  می‌خواهد که اذانش را ضبط کنند. ماه رمضان بود و از او می‌خواهند که برود بعد از افطار برای ضبط بیاید. پدر قبول نمی‌کند و می‌گوید الان باید اذانش را ضبط کنند. خودش می‌گفته آن روز حال خاصی داشته و گویا به‌ او الهام شده بود که باید اذان را همان لحظه برای ضبط بخواند. خلاصه مسوولان رادیو قبول می‌کنند و پدر برای ضبط به استودیو می‌رود. به گفته خودش، وقتی برای ضبط این اذان به استودیوی رادیو رفته، اذان را در تمام گوشه‌ها امتحان کرده و دیده که جا نمی‌افتد. همان‌طور که می‌دانید، دستگاه بیات ترک یک حزن خاصی دارد و پدر هم در همین دستگاه، در گوشه روح‌الارواح، اذان را خوانده. می‌گفت وقتی اذان را در این گوشه خواندم، احساس کردم که به بالا وصل شدم».

وی خاطره جالبی را نیز از قول پدرش از نخستین ضبط این اذان در رادیو تعریف می‌کند: «وقتی پدر اذان را می‌خواند، یکی از خواننده‌های مطرح موسیقی ایرانی که در حال تماشایش بوده، با تعجب از او می‌پرسد که اذان را در چه گوشه‌ای خواندی؟ پدر هم می‌گوید گوشه روح‌الارواح. آن خواننده مشهور به او می‌گوید که تابه‌حال این گوشه را نشنیده بوده».

رحیم موذن زاده در گفت‌وگویی این ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند: «یک روزی تصمیم گرفتم تا یک اذان یادگاری بگویم. در استودیوی ۶ صدا و سیما، هر گوشه‌ای انداختم، نشد تا اینکه آن را در روح‌الارواح آواز بیات ترک به این شکل که بیش از ۵۰ سال پخش می‌شود، گفتم. ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذان‌خوان‌هایی هستند که از عربستان تقلید می‌کنند و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتکار به خرج دهیم. الان ۵۰ سال است که کسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید؛ حتی برادرم سلیم که آن صدای گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست؛ همان خدایی که می‌گوید اگر با من یکصدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه می‌اندازم».

موذن‌زاده اردبیلی در ادامه به نکته‌ای اشاره می‌کند که عدم تحقق آن تاسف‌انگیز است؛ «البته ۲۰ سال پیش می‌خواستم یک اذان دیگر را  به مدت ۱۵ دقیقه که در میان آن دعا هم هست، پر کنم اما نگذاشتند و گفتند که اذان ۶ دقیقه بیشتر نمی‌شود».

به گفته پسر  او، موذن‌زاده تا ۱۳۵۷ خورشیدی و پیروزی انقلاب اسلامی، هر سال برای تجدید ضبط اذانش به رادیو می‌رفت: «از سال ۱۳۳۴ خورشیدی به بعد، پدر هر سال برای ضبط به رادیو می‌رفت و اذانش را مجدد می‌خواند. اصلا از طرف رادیو دستور بوده که این اتفاق بیفتد. تلویزیون الان بیشتر اذان ضبط شده سال ۱۳۵۶ خورشیدی پدرم را پخش می‌کند. کانال ۵ که همیشه این اذان را پخش می‌کند اما  بعضی ‌اوقات دیده‌ام که کانال‌های ۱ و ۳، اذان ضبط شده سال‌های‌ ۳۴ و ۳۵ را پخش می‌کنند. صدای پدر در این اذان، بسیار شفاف، جوان‌تر و رساتر است و خوب که دقت کنید، می‌توانید تفاوتشان را تشخیص دهید».

بیماری و درگذشت 

فرزند ارشد موذن زاده اردبیلی گفته است: «بیماری پدر از ۱۳۷۴ خورشیدی شروع شد و در ۱۳۸۴ خورشیدی به اوج رسید. این اواخر، سرطان از مثانه، به کلیه و کبد و ریه‌هایش هم رسیده بود». وی تعریف می‌کند که تنها یک‌بار از پدر گله‌ای درباره بیماری‌اش شنیده است؛ ‌ «در تمام مدتی که مریض بود، اصلا گله و شکایت نمی‌کرد و خیلی آرام بود؛ جز یک‌بار که به من گفت، نمی‌دانم چرا این مریضی را گرفته‌ام».

مهدی سراج‌زاده دوست  موذن‌زاده اردبیلی هم تاکید می‌کند که این حرف را به او هم گفته است: «یادم هست که در بیمارستان بودیم و ۵ روز مانده بود به رفتنش. تا آن‌روز حتی یک‌بار هم ندیده بودم که از وضعیت خود گله‌ کند اما آن‌روز دست من‌را گرفت و گفت مهدی، چرا من به این روز افتادم و این نوع مریضی نصیبم شد؟ چشم‌هایش پر از اشک شده بود و من هم گریه‌ام گرفته بود. قبل از اینکه چیزی بگویم، خودش بلافاصله گفت که همه‌چیز خواست خداست. بعد هم فضا عوض شد و خندید».

موذن‌زاده در آخرین ماه‌های زندگی‌ خود، موفق شد به آرزوی خود برسد و به سرزمین وحی مشرف شود. پسر بزرگ او می‌گوید که پدرش پس از شنیدن خبر سفر حج بسیار خوشحال شده است؛ «وقتی قرار شد به مکه برود، حالش خیلی بد بود اما خوشحال بود و می‌گفت به آرزویش رسیده است. من رفتم اداره اوقاف و گفتم حال پدرم خوب نیست، از نظر پزشکی تاییدش نکنید. گفتند مگر می‌شود، موذن‌زاده را رد کرد. این مرد باید به زیارت خانه خدا برود. ۴ماه قبل از درگذشتش بود که با وضع خرابی‌ که داشت به مکه رفت. من خیلی نگرانش بودم. روزی که آمد، سریع خودم را به‌ او رساندم  و دیدم حالش زیاد خوب نیست».

موذن‌زاده اردبیلی پس از بازگشت از سفر حج به علت پیشروی بیماری سرطان در بیمارستان بستری می‌شود. پزشکان برای بهبود او دست به‌کار می‌شوند اما سرطان دیگر تمام بدن او را فرا گرفته بود و سرانجام در پنجم خرداد ۱۳۸۴ خورشیدی دارفانی را وداع گفت.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه