ویروس کرونا و درنگ در زندگی

ویروس کرونا و درنگ در زندگی

 یکی از نشانه‌ها و ویژگی‌های اندیشه‌ورزی،خصوصاً در دوران شیوع و هجوم ویروس کرونا، این اپیدمی جهانی، درنگ، تأنی و آهستگی در انجام امور و کارهای زندگانی است در وضعیت درنگ، آدمی آهستگی و مکث را پیشه خود می‌سازد، یعنی می‌اندیشد. کار با اندیشه، کار با طمأنینه و حلم است. درنگ مقابل، شتاب و تعجیلت است.

روزنامه همدلی در یادداشتی به قلم محمدعلی نویدی مدرس دانشگاه نوشت:اندیشه‌ورزی همانا، تلاش برای گشودن چشم عقل و جان و کوشش برای کشف افق‌های نوین است. اندیشه‌ورزی، منبع و سرچشمه گشایش‌ها و رهایش‌ها در زندگانی‌ست. اندیشه‌ورزی، سعی سعید برای ابزارسازی در پیش‌برد زندگی آدمی است. معناها، نشانه‌ها، پدیدارها، تیره‌ها، تبارها، ریشه‌ها و اصل‌ها، با اندیشه‌ورزی، امکان فهم و اشراف دارند. اندیشه‌ورزی، به تحقیق، نور تاباندن، روشنی بخشیدن و آشکارساختن فضاهای تاریک و ظلمانی حیات بشری است. بدون خردورزی، ذغال وجود و هستی، همواره تیره و تار می‌ماند. چرا انسان موقع شتابناکی، تندی و عجله، دچار غبن و خسارت می‌شود؟ زیرا، چشم عقل و خرد آدمی در چنین وضعی کور و نابینا می‌شود. بدین سان، انسان مغبون می‌شود. درنگ و تأنی، در واقع، ملاحظه احتیاط و احتمال است. احتیاط، شرط عقل است، چون با آهستگی و احتیاط، فضای اختیار، اراده و اندیشه گشوده می‌شود. در مقابل، در افراط، تفریط و تندی، گویی منافذ و پنجره‌های تنفس و تفکر بسته و مغلق می‌شود. بنابراین، درنگ در امور زندگی، گسترانیدن و کشیدگی میدان تفکر و تصمیم است. میدان تفکر اثربخش، وسعت هستی و اثرمندی آدمی، است. با درنگ، دامنه تولید اثرهای نیک و سبب‌ساز، فراختر می‌شود و امکان‌های افزونتری ایجاد می‌شود. زندگی، قلمرو امکان و امکانات است. به عنوان مثال، در زمان سلامتی، شایسته و بایسته و معقول و منطقی است، انسان و جامعه به روز بیماری‌ها، اپیدمی‌ها و سایر گرفتاری‌ها بیندیشد و مهیا شود. شتاب و بی‌درنگی در جوهر و اصل خود، سلب اختیار و احتیاط است.

اما پرسش اساسی دیگری مطرح است: آیا درنگ، آهستگی و اندیشه‌ورزی در تمام عقول و خردها، یکسان است؟ آیا در هر عقلی می‌توان درنگ یافت؟ آیا جوامع در ایجاد درنگ، شرایطی لازم دارند؟ درنگ و تأمل، صفت هر کس و هر جامعه‌ای نیست. کسی که عقل‌ورزی، پرورش و تمرین خردمندی را فراموش کند یا جدی نگیرد، هرگز متصف به صفت درنگ نمی‌شود، زیرا درنگ ضربآهنگ و ریتم اندیشیدن و اندیشه‌ورزی است. عقل‌های آلوده و خردهای خام و خفیف، نمی‌توانند صلای درنگ سر دهند. یعنی برای داشتن ویژگی درنگ و درنگیدن، تیز کردن و شدت بخشیدن به عقل و اندیشه لازم است. عقل کند، تنبل و سست، همانند چاقوی کند و کهنه بی‌برش و بی‌اثر است. سامان و صلاح امور زندگی، خصوصا در روزگار گرفتاری، بیماری و اپیدمی جهانی، از طریق عقل‌های ورز داده شده، علم‌های سخته، تجربه‌ها و تخصص‌های سنجیده، امکان‌پذیر است. عقل آلوده، عقل مشوب، آمیخته و پریشان است. راستی، عقل که مبدأ و منشأ سامان و اصلاح امور است، چگونه مشوب و مشوش می‌شود؟

یک راه حل و راهکار عملی و کاربردی برای حصول و ظهور درنگ و تامل، همانا این که پیوسته عقل‌ها با مسئله‌ها و مشکلات عینی و واقعی، پیوند داشته باشند. عقل‌ورزی معطوف به مسائل باشد. در چنین حالتی، جوی خرد در جریان خواهد بود، جویی که در جریان باشد، نه می‌گندد و نه ابتر می‌ماند. زیرا در صحنه زندگی، تشنگان و نیازمندان همواره از آن سیراب می‌شوند و باغ زندگی از آن بهره‌مند می‌شود. چنین عقلی، در ذات و ماهیت خود، درنگ به همراه دارد. جان سخن این که است، عقل‌ها را ورز و تمرین لازم است تا در مواجهه با معضلات به‌کار آیند و اثر و ثمر دهند. درنگ، شرط مسئله و گره‌گشایی است.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه