کتاب موسس یک دقیقه‌ای: شیوه‌هایی در کارآفرینی

کتاب موسس یک دقیقه‌ای: شیوه‌هایی در کارآفرینی


کتاب موسس یک دقیقه‌ای: شیوه‌هایی در کارآفرینی، شامل داستانی خارق‌العاده درباره اصول تأسیس یک شرکت است که با زبانی ساده، هوشمندانه و کاربردی نشان می‌دهد همه آنانی که برای دستیابی به شایستگی رهبری اشتیاق دارند می‌توانند به آن دست یابند.

در باب اصول تجارت، نکته‌ای وجود دارد که ما آن را نادیده می‌گیریم. زمانی که از تأسیس یک شرکت سخنی به میان می‌آید، آن‌قدر در چشم‌‌انداز آن غرق می‌شویم که پول را فراموش می‌کنیم، آن‌قدر به مشتری فکر می‌کنیم که کارکنان خود را از یاد می‌بریم، آن‌قدر در زندگی دنیوی غرق می‌شویم که توجهی به مرگ نداریم! ‌ آیا به نظر شما عجیب نیست که تا این‌ اندازه از واقعیات دور افتاده‌ایم؟!

نقل و بیان یک ماجرای موفق به مراتب آسان‌تر از موفق بودن است. لازم به ذکر است که در طول یک سال، نزدیک به یک میلیون نفر در‌ ایالت متحده، تجارتی کوچک را آغاز می‌کنند، ‌اما دست کم چهل درصد این تجارت‌ها در همان اول با شکست رو‌به‌رو می‌شوند. هشتاد درصد آن‌ها در طی پنج سال اول از رده خارج شده و نود و شش درصد آن‌ها قبل از این که به دهمین سالگرد تأسیس‌شان برسند، درشان تخته می‌شود و این بسیار غم‌انگیز است!

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که تجارت‌های کوچک با شکست رو‌به‌رو می‌شوند این است که، مؤسس این شرکت‌ها تکنسین هستند، اشخاصی که در رشته‌ای مهارت داشته و از انجام آن لذت می‌برند. به عنوان مثال، ممکن است تکنسین برق، نویسنده، عکس یا برنامه‌نویس رایانه باشند. این افراد در این زمینه دچار مشکل می‌شوند، زیرا تنها به کاری می‌پردازند که در آن مهارت دارند و دیگر جنبه‌های مهم و حیاتی تجارت را نادیده می‌گیرند.

کتاب موسس یک دقیقه‌ای (The one minute entreneur)، به شما کمک می‌کند تا از این اشتباه محرز دوری کنید. در طول داستانی که هم لذت بخش است و هم‌ آموزنده، کن بلانچارد (Kenneth Blanchard) و دان هوستون (Don Hutson) بر سه اصلی تمرکز دارند که اگر بخواهید مؤسس واقعی باشید، باید آن‌ها را در نظر بگیرید. نخستین نکته کلیدی، وضعیت مالی‌تان است. بسیاری از مؤسسان به این دلیل از عرصه تجارت خارج می‌شوند که چگونگی مدیریت بر دارایی‌شان را نمی‌دانند، مخارج آنان از فروش‌شان بیشتر می‌شود، صورت حساب‌هایشان را جمع‌آوری نمی‌کنند و درک نمی‌کنند که موفقیت آنان به سه عامل پول نقد، پول نقد و پول نقد بستگی دارد!

دومین نکته کلیدی برای موفقیت و تأسیس یک شرکت به کارکنان مربوط می‌شود. قدرت دادن به دیگران که در تجارت‌تان مسئولیت بپذیرند، خاطرتان را آسوده می‌کند تا لازم نباشد خودتان تمام کارها را به عهده بگیرید. همین که کارکنان‌تان احساس اقتدار کنند، مانند صاحبان آن شرکت عمل کرده و با شوق و انگیزه بسیار با مشتریان شما رفتار بسیار خوبی خواهند داشت.

نکته سومی‌ که بسیار حیاتی است و عاملی مهم جهت موفقیت یک مؤسس شمرده می‌شود، رفتار مناسب با مشتریان‌تان است. اگر شما ماهرترین تکنسین دنیا باشید، ولی با مشتریان‌تان رفتار درستی نداشته باشید، قادر به انجام کاری نیستید. کتاب موسس یک دقیقه‌ای به شما در درک این موضوع کمک می‌کند که چون سخن گفتن درباره موفقیت آسان‌تر از به دست آوردن آن است، تمرکز بر چند اصل می‌تواند به طور شگفت‌انگیزی احتمال موفقیت‌تان را افزایش دهد و کمک کند که این کار را با لذت انجام دهید.

مشارکت و همیاری اتان ویلیس (Ethan Willis) در پدید آوردن این کتاب، درباره توسعه آنلاین ارزیابی جامعی در مورد بیست مشخصه کلیدی مؤسسان موفق است. این مشخصات با اهمیت، در ضمیمه فهرست شده‌اند.

در بخشی از کتاب موسس یک دقیقه‌ای می‌خوانید:

سال‌ها گذشت و شرکت به رشد خود ادامه داد. تری چند سال دیگر هم در جایگاه رئیس شرکت باقی ماند، ولی با درگیری بیشتر فرزندان‌شان در مدرسه و در فعالیت‌های دیگر، مشخص بود که توانایی تری در تردستی بین مسئولیت اصلی‌اش در مقابل آلکس و الیزابت و سرپرستی و مدیریت JTA دیگر به چالش سخت تبدیل می‌شد و او را از پا درمی‌آورد. جاد و تری اعتقاد داشتند: «نخست، ‌امور نخست». آنان با یکدیگر موافق بودند که فرزندان‌شان مهم‌تر از تجارتند. تری تصمیم گرفت از ریاست شرکت کناره‌گیری کرده و در طول یک ماه، JTA صاحب یک رئیس و مسئول اجرایی جدیدی به نام فارست اوکس شد. فارست در طول این سال‌ها در جایگاه مشاور در زمینه بازاریابی محصولات با جاد و تری کار کرده بود. و آنان را تحت تأثیر تیزهوشی و فراست تجاری خودش قرار داده بود. لیندا که نخستین کارمند آنان بود و در پست مدیریت اجرایی فعالیت داشت و چند نفر از سخنرانان نظر مثبتی نسبت به فارست نداشتند و احساس‌شان این بود که اگر چه فارست در تجارت بسیار موفق است، ولی به ارزش‌هایی که جاد و تری بر مبنای آن‌ها شرکت را پایه‌ریزی کردند، پایبند نیست. ارزش‌هایی از قبیل رفتار اخلاقی و روابط رضایت‌مندانه دو جانبه.

فارست به جای این که نخست روی انجام درست کارها و‌ ایجاد احترام و اعتماد بین کارکنان، مشتریان، حمایتگران و انجمن متمرکز باشد، تمرکزش به طور اساسی بر ارزش رتبه سه شرکت بود: موفقیت. او فقط و فقط مرد «نتیجه» بود. از آن‌جا که جاد و تری احساس می‌کردند خودشان دو نفر چندان نقطه قوتی در‌امور مالی تجارت ندارند، فکر می‌کردند به هر حال باید روی این نقطه تأکید بیشتری در شرکت‌شان داشته باشند. به این دلیل، فارست را با وجود نگرانی‌های افراد بین خودشان نگه داشته بودند.

فهرست مطالب
مقدمه
یادداشتی برای خوانندگان کتاب
شکل گیری شالوده‌ای محکم
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
رشد در دانش
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
آموختن مهارت
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
پیدا کردن اشکال تأسیس
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
به دست آوردن یک هم تیمی‌ زندگی
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
دری باز می‌شود
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
شروع شرکت
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
دردهای رشد مالی
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
ایجاد خدمت رسانی افسانه‌ای
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
کمک به مردم برای اوج گیری مثل عقاب‌ها
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
مسائل مربوط به فرد
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
تغییر اوضاع
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
جمع بندی همه مطالب
بصیرت‌های یک دقیقه‌ای
ساختن یک میراث

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه