کتاب «به رنگ شب» گشت و گذار در مجموعه‌ شعر و احساس

کتاب «به رنگ شب» گشت و گذار در مجموعه‌ شعر و احساس

« به رنگ شب» عنوان مجموعه اشعار ۲ شاعر جوان استان مرکزی به نام‌های «عادله رحیمی» و«فاطمه رجبی» است که با عنوان غریبه آشنا به مخاطبان تقدیم شده است.

این کتاب ۵۶ صفحه‌ای در قطع رقعی با شمارگان ۷۰۰ جلد از سوی انتشارات «نزدیک‌تر» منتشر و روانه کتابفروشی‌ها شده است.

قیمت هر جلد از این کتاب برای علاقه‌مندان به ادب و شعر، ۱۲ هزار تومان است.

در این مجموعه شعر ۴۸ قطعه شعر نو و سپید با مضامین اجتماعی و عاشقانه به چاپ رسیده که هیچ‌کدام از اشعار عنوان ندارند و تنها با یک شماره در پیکر کاغذ نقش بسته‌اند.

شیوه ارتباط در اشعار ارایه شده با لحنی ساده و بدون تکلف است و گویا موضوع قابل طرح شدنش را با مخاطب زمزمه می‌کند و دست او را می‌گیرد و با خود به کنه شعر می‌کشد.

در قطعه شعر شماره ۴ عنوان شده است: «شاخه‌های خشک و سرد، بادی که بر تن لخت درخت به نرمی می‌خزد، برگ‌های سرخی که پاییز جا مانده‌اند و دو یاکریم غم‌زده که روی شاخه درخت سیب، بی‌حرکت نشسته‌اد و نور، رنگ و گرما را انتظار می‌کشند...»

این شعر در قاب پاییز تصویری زنده از جزییات ذهنی شاعر را به بیان می‌کند و این لحن یکنواخت و تصویرسازی تا پایان قطعه با مخاطب همراهی دارد.

در بخشی از قطعات شعر این کتاب مخاطب شاعر مضامین طبیعی است و احساسش را با شیوایی تمام در این زمینه ارایه کرده است . برای مثال در قطعه شعر ۱۸ عنوان می‌کند:«رود عزیز بیا به یکدیگر قولی دهیم ، من برای تو آواز شب بخوانم و تو صدایم را به گوش همانی که می‌دانی برسان، مراقب باش حرفهایم را خیس نکنی، او از سرما بیزار است»

و یا در قطعه شعر ۱۹ عاشقانه‌اش را به بهترین شکل و با کلامی کوتاه اینگونه مطرح می‌کند: «به لمس دستانت، امید دارم، چون پروانه‌ای در بند پیله»

در برخی از آثار ارایه شده این مجموعه غم غریبی موج می‌زند و شاعر کلامش را در عین سادگی اما با کلامی غمناک ارایه کرده است، برای مثال در قطعه شعر ۴۰ عنوان شده است:«شهر ارام گرفته، شب در سکوت حل شده است، اینجا منم و یک دیوار، چشمانی تر با دستانی سرد و یک افق سیاهی، سیاهی محضی که تو در آن بیداری»

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه