
آیتالله محمود طالقانی روحانی مبارز و نواندیشی دینی بود که عمر خود را در راه احیای فکر و اندیشه دینی سپری کرد و در شکلگیری انقلاب اسلامی سهم مهم و قابل توجهی بر عهده داشت. وی تا واپسین دم حیاتش به مدارا، تسامح و تساهل باور داشت و برای تحقق آن کوشید.

آیتالله سیدمحمود طالقانی از فعالان نهضت ملیشدن نفت و از بنیانگذاران جبهه ملی دوم و نهضت آزادی محسوب میشود که روحیه آزادمنشی و آزادیخواهی، او را برآن داشت تا همگام با احزاب سیاسی در راه استقلال و آزادی ملت ایران علیه استبداد و دیکتاتوری تلاش کند.

مقاله علمی و پژوهشی تاثیر کلام امام علی (ع) بر اشعار محمود وراق در 26 صفحه و با 41 عنوان فهرست منابع منتشر شده است . در این مقاله نهج البلاغه ، امام علی (ع) ، اشعار محمود وراق و اقتباس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است

آیتالله میرزا خلیل کَمَرهای نویسنده، محقق و فیلسوف معاصر بود که بیشتر به سبب تلاش در جهت اتحاد مذاهب اسلامی شناخته میشد. وی که از شاگردان آیتالله «عبدالکریم حائری یزدی» و همراه وفادار «امام خمینی(ره)» در جریان مبارزه علیه طاغوت به شمار میرفت در مسیر مبارزه با استبداد پهلوی، گامهای موثری برداشت.

نماز جمعه به عنوان سنگر و محملی جهت آگاهیبخشی به مردم و دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی به شمار میرود که با حضور پرشور مردم در هر هفته برگزار میشود و این قدرت مردمی که در نماز جمعه متجّلی است، همواره مورد توجه دوست و دشمن انقلاب قرار دارد.

کتاب گنجینه جواهر یا کشکول ممتاز مجموعه از مطالب ارزشمند و اخلاقی است که بخشی از کتاب تقدیم می گردد:پاداش معلمی که به کودک بسم الله، یاد دهدو حضرت رسول صلی علیه و اله و سلم فرمود: وقتی معلم بسم الله الرحمن الرحیم را به بچه تعلیم داد خدای متعال آزادی (از آتش جهنم ) را برای بچه و پدر و مادرش و برای معلمش بنویسد.و روایت شده که پیامبری از پیامبران خدا بر قبری که صاحبش عذاب می شد مرور کرد سپس مدتی بعد از آنجا گذشت، او را در عذاب ندید ، اصحابش از سبب بر طرف شدن عذاب از او سئوال کردند ، آن حضرت فرمود : او بچه ای را از خود به یادگار گذاشته و مادرش او را پیش معلم آورد و معلم بسم الله الرحمن الرحیم را به او تلقین کرده، پس من حیا می کنم مردی را عذاب کنم که بچه اش بگوید بسم الله الرحمن الرحیم (و نام مرا به عنوان رحمانیت و رحیمیت ببرد و از رحمانیت و رحیم بودن من نیست که کسی را عذاب کنم که فرزندش نام مرا به این عنوان ببرد).و از حضرت رسول (ص ) نقل است که فرمود : کسیکه کاغذی را که بسم الله در آن نوشته برای احترام به پروردگار از مصدقین و تصدیق کنندگان به حساب می آید ، و عذاب از پدر و مادرش تخفیف داده می شود اگر چه مشرک باشند.و فرمود : کسی که در اول وضویش بسم الله بگوید جمیع بدانش طاهر شود و از این وضو تا وضوی بعدی کفاره گناهانش می گردد ، و کسی که بسم الله نگوید بدنش (از گناهان ) پاک نشده مگر همانجا که آب به آن رسیده است.

کتاب ساکنان عالم غیب حاصل تلاش بیست سالهی محمود مطهرینیا در مصاحبه با عالمان حوزهی مهدویت است. برگزیدهی مصاحبهها و گفتوگوهای ارزشمندی که در طول بیست سال به چاپ رسید. این گفتوگوها، حاوی نکاتی است که پس از گذشت 10- 15 سال از آن، همچنان جدید و بدیع است و مشابه مطالب آن را در هیچ نشریه و مجلهی دیگری نمیتوان یافت. مصاحبهها و گفتوگوهای مندرج در یک نشریه، به ویژه نشریات تخصصی، سرمایه ارزشمندای برای نشریه و مخاطبان بوده و یادگاری است برای فرهیختگان و اندیشمندان مصاحبه شونده. محمود مطهری نیا در این اثر، ضمن بازبینی مصاحبهها و انتخاب از میان دهها مصاحبه، منابع سخنان این بزرگان را نیز گردآوری کرده است. در نتیجه این کتاب را به اثری علمی برای تمامی پژوهشگران این حوزه تبدیل کرده است. در بخشی از کتاب ساکنان عالم غیب میخوانید: «بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما، که درود و سلام خداوند بر ایشان باد، تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرمودهاند، این است که ما آن حضرت را آن چنان که هست، بشناسیم؛ به گونهای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهههای ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدعیان دروغین باشد و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمیگردد: اول، شناختن امام (ع) به نام و نسب و دوم، شناخت صفات و ویژگیهای او، که به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است.» فهرست مطالبسخن ناشرپیشگفتارگفتار نخست: معرفت امام عصر (ع) اقتراحی با حضور حججاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، سیدمحمدمهدی میرباقری، دکتر ابراهیم شفیعی سروستانیگفتار دوم: امام مهدی (ع)، غیبت و جایگاه ما؛ گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین حبیب الله رهبرگفتار سوم: غیبت و دیدگاهها اقتراحی با حضور حججالاسلام و المسلمین سیدمحمود بحرالعلوم میردامادی، علی رهبر، مهدی طائب، علی اکبر مهدی پور و جعفر ناصریگفتار چهارم: حضرت مهدی (ع) در دنیای امروز گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین سعید معمار منتظرینگفتار پنجم: دکان عاشقی را بسیار مایه باید: شناخت امام زمان (ع) گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین عبدالقائم شوشتریگفتار ششم: امام زمان (ع) و تربیت انسان گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین حسن صدیقینگفتار هفتم: ساکنان عالم غیب گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصریگفتار هشتم: تشرف، آری یا خیر؟ گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین عبدالقائم شوشتریگفتار نهم: دیدار با امام زمان (ع)؛ هستها، بایدها و الگوها: اقتراحی با حضور حجج اسلام: مرتضی آقاتهرانی، سیدمهدی حائری قزوینی، علیاکبر مهدیپور و جعفر ناصریگفتار دهم: یار پاکباخته امام زمان (ع) گذری بر زندگانی و تشرّفات مرحوم حاج قدرت الله لطیفی عضو هیئت امنای مسجد مقدس جمکرانگفتار یازدهم: ظهور نزدیک است! آیت الله محمد ناصریگفتار دوازدهم: دنیا تشنة تلاش ما و مشتاق ظهور گفتوگو با میهمانان خارجی اجلاس دو سالانه بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی(ع)گفتار سیزدهم: سازمان یهود
جامعالاطراف بود. جامعیتش هم به لحاظ علمی و تاریخی بود و هم به لحاظ شخصی. هشتادویک سال داشت که دار فانی را وداع گفت و تقریبا هرآنچه از دستش برآمد، برای ایران و اسلام کرد؛ هم در تاریخنگاری و هم در تقریب مذاهب اسلامی.

بیتردید زینب(سلاماللهعلیها) نه تنها زینت پدر، که گوهری درخشان بر تارک دنیا بود. دنیایی که هیچگاه قدردان گنجینههای واقعی خود نبوده و همواره به خاطر جفا به ایشان شرمنده و روسیاه است. حضرت زینب(سلاماللهعلیها) را میتوان پیام رسان و مبلغ عملی اندیشههای ناب اسلامی در زمانی دانست که حقیقت جای خود را به تزویر و اسلام ناب جای خود را به اسلام متظاهر اموی داده بود. زینب(سلاماللهعلیها) را باید اسوه ولایتپذیری و جانفشانی در راه امامت و نماد معرفت الهی، صبر و استقامت، شهامت، سخنوری و موقع شناسی دانست؛ به معنای واقعی «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود.» زندگی پربار این بانوی مکرمه، سرشار از لحظهها و صحنههایی است که رقم خوردن هر یک از آنها برگ زرینی بر تاریخ بشریت به حساب آمده و تندیسی از انسان کامل را در برابر تاریخ و انسانهایی قرار می دهد که نیل به تکامل را هدف آفرینش خود دانسته و چنگ زدن به این ریسمان الهی را بر خود واجب میدانند. کتاب حاضر تلاشی است برای بیان ابعاد مختلف شخصیتی بانوی عشق و جهاد، زینب کبری(سلاماللهعلیها)، که می تواند روشنگر وظایف و مسئولیتهای پیش روی بشریت در تمام طول تاریخ باشد. نگارنده کوشیده است تا ضمن ایجاد آشنایی بیشتر خواننده با ویژگیهای شخصیتی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و تبیین دورههای مختلف زندگی ایشان، به بیان نقش قابل توجه ایشان در نهضت کربلا و پس از آن بپردازد. خطبههای غرّا، اندیشمندانه و روشنگرانه حضرت در کوفه و شام که درس و مکتب ولایتمداری و معرفت شناسی است، بخش پایانی این کتاب را تشکیل می دهد. فهرست مطالبپیشگفتارفصل اولولادتنام گذاری آن حضرتمعنای لغوی زینببعضی از القاب حضرتفصل دومعبادت حضرت زینب (سلاماللهعلیها)استقامت حضرت زینب (سلاماللهعلیها)صبر حضرت زینب (سلاماللهعلیها)شجاعت حضرت زینب (سلاماللهعلیها)فصاحت و بلاغت حضرت زینب (سلاماللهعلیها)ولایت مداری حضرت زینب (سلاماللهعلیها)فصل سومحضرت زینب(سلاماللهعلیها) و غم از دست دادن پدربزرگحضرت زینب(سلاماللهعلیها) و غم از دست دادن مادرحضرت زینب(سلاماللهعلیها) و غم از دست دادن پدرحضرت زینب(سلاماللهعلیها) وامام حسن مجتبی (علیهالسلام)و اما تعبیر بخش آخر خواب حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و مصیبتی دیگرحضرت زینب(سلاماللهعلیها) در دوران امام سجاد(علیهالسلام)فصل چهارمرسالت حضرت زینب(سلاماللهعلیها) پس از واقعه عاشورافصل پنجمخطبه حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در کوفهخطبه حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در شاممنابع و مآخذ

شورای انقلاب، نخستین و بنیادیترین رکن قدرت سیاسی و عالیترین نهاد تصمیمگیری در کشور پس از رهبری بود که در ۲۲ دی ۱۳۵۷ خورشیدی با پیام امام خمینی(ره) موجودیت یافت و ساماندهی انقلاب، وارد آوردن آخرین ضربهها به پیکر نیمهجان رژیم پهلوی و کمک به اداره کشور پس از پیروزی از اصلیترین و کلیترین اهداف این نهاد به شمار میرفت.

نماز جمعه یک کلاس درس هفتگی است که مسلمانان با حضور خود در این اجتماع هفتگی وحدت و انسجام خود را تقویت و با مسائل جهان اسلام آشنا گردیده و انواع شبهه افکنی ها و شیطنت های دشمنان در طول هفته را بی اثر میسازد، در نماز جمعه دلها روشن میشود، قرب به خدا حاصل میگردد، امر به معروف و نهی از منکر انجام میشود و مردم با منکرات و معروفات آشنا میشوند و تشویق به کارهای خوب وتحذیر از گناهان و توصیه به تقوا و صلاح و سداد انجام میشود، فتنه های دشمنان افشا و توطئه های مفسدین تبیین میگردد و به مردم آگاهی و بصیرت داده میشود و مردم به وظائف خود و خطراتی که آنان و کشور و جوانانشان را تهدید میکند آشنا میگردند. در زمان جنگ تحمیلی 8 ساله از همین نماز جمعه ها جبهه ها تقویت میشد، نیروها از همین نماز جمعه ها روحیه و صبر و شهد شهادت را میگرفتند ومی چشیدند، پس از انقلاب بسیاری از طوفان های فتنه را به وسیله نماز جمعه ملت ما پشت سر گذاشت وبسیاری از توطئه ها را خطبه های نماز جمعه بی اثر میساخت، خواص و فوائد نماز جمعه را نمی توان احصاء نمود، بر همین اساس بود که امام خمینی (ره) این شاگرد بزرگ امام صادق(ع) در اولین روزهای پس از انقلاب با نصب مرحوم آیه الله طالقانی اولین نماز جمعه رسمی تهران را تأسیس نمود و نماز جمعه را از بزرگترین عنایات خداوند بر جمهوری اسلامی دانست. فهرست مطالبمقدمه مترجمترجمه مقدمه مؤلففصل اول: اسلام یک دین اجتماعی استفصل دوم: اسلام و سیاست تفکیک ناپذیرندفصل سوم: بررسی فتاوافصل چهارم: در بیان احادیث مطلقهنکته مهمفصل پنجم: در بیان احادیثی که جماعت را شرط میکندحدیث اول - هفدهمهفدهمیک پرسش !حدیث هیجدهمحدیث نوزدهمحدیث بیستمحدیث بیست و یکمفصل ششم: بیان ادلّه کسانی که به عدم وجوب قائل شده انددلیل اول: سیرهدلیل دوم: اجماعدلیل سومدلیل چهارمحدیث دومحدیث سومحدیث چهارمآنچه ذهن را مشغول کرده!فصل هفتم: نتیجه گیریحاصل سخن

کتاب "بزم قدسیان" شخصیتهای ممتاز مدفون در تکیه میرزا عبدالغفار تویسرکانی تخت فولاد اصفهان را معرفی میکند. تخت فولاد سرزمین مقدسی است که از دیر زمان مورد نظر علمای دین، عرفا، حکما و دانشمندان بوده و از شاخصهای هویت اسلامی جهان اسلام و تشیع و از نشانههای دینی، قدسی و ملی مردم اصفهان است. جاذبههای معنوی، تاریخی و هنری این آرامستان را به یکی از بهترین مکانها جهت جذب زائران مشتاق و گردشگران داخلی و خارجی نموده است. پس از دستور رهبر معظم انقلاب انقلاب و تأکید علمای بزرگ شهر مبنی بر حفاظت عمران تخت فولاد و گلستان شهدا، در دورههای گوناگون به ویژه در دوره اخیر، شهرداری اصفهان کنار عمران تکایا و ساماندهی بافت تاریخی این مزارستان همچون بازسازی و مرمت و عمران اساسی گلستان شهدا و تکایای خواجویی، فاضل اصفهانی، میرفندرسکی، درویش عبدالمجید طالقانی، بروجردی، آقامحمد بیدآبادی، جهانگیرخان قشقایی، آغا باشی، کازرونی و صاحب روضات و ایجاد تسهیلات جهت استفاده زائران در بخش فرهنگی نیز اقدامات فراوانی انجام داده است. چاپ کتاب با موضوع تکایا و آثار شخصیتهای مدفون در این مزارستان نیز از جمله این فعالیتهای فرهنگی است. کتاب بزم قدسیان مشتمل بر شرح حال مدفونین این در تکیه عالم ربانی آیت الله سید عبدالغفار تویسرکانی است در اهمیت این تکیه همین بس که چندین شخصیت بسیار ممتاز که هرکدام در فن خود کمنظیر بودند مدفون هستند. صاحب تکیه عالم ربانی سید عبدالغفار تویسرکانی است که از نوادر دوران و در معنویت و تقوا نمونه بود. آیت الله حاج میرزا عبدالغفار بن محمدحسین حسینی تویسرکانی از علمای بزرگ اصفهان در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری قمری متوفی به سال ۱۳۱۹ قمری است. از نظر موقعیت در اول کوچه معروف به غسالخانه(واله) و جنوب گنبد رکنالملک و غرب کاروانسرای صفوی ملک واقع است. این بنا در طول بیش از یکصد سال گذشته به علت تغییراتی که در زمین و عرصه اطراف بقعه ایجاد شده، دچار آسیبهای زیادی شد که از مقاومت ایستایی بنا کاسته و آثار آسیبها به صورت ترکهایی در دهانههای اطراف قابل مشاهده است. این بقعه از نظر ارزشهای معماری، از بقاع قابل توجه اواخر دوران قاجاریه با سبک قاجاری زیرمجموعه سبک اصفهانی میباشد. این کتاب نوزدهمین جلد از سری کتابهای معرفی شرح حال مدفون شدگان در سرزمین تخت فولاد است. معماری تکیه تویسرکانی، عالم ربّانی میرزا عبدالغفار تویسرکانی، آیتالله میرزا محمدعلی تویسرکانی، علامه میرسیدعلی نجفآبادی، سید محمد علی مبارکهای، میرزا عبدالحسین قدسی، میرزاحسن قدسی، میرزا ابوالقاسم خوشنویس، میرزا مهدی قدسی، جمال الدین قدسی، میرزا حسن قدسی کاشانی، شیخ محمد باقر قزوینی، شیخ محمدباقر واثق همدانی، میرزا حبیب اللّه نیّر، سید علی بدیع زادگان "هور"، حاج آقا محمد قزوینی، میرزا محمدعلی نراقی کاشانی، میرزا عبدالوهاب منجّم، میرزا اسماعیل خان ثاقب، شیخ محمد حسین شریعت هرندی، سیدحسین متّعظ برزانی، دکتر عباس حاتمزاده از جمله عناوین اصلی این کتاب است. کتاب "بزم قدسیان" تألیف رحیم قاسمی است که در ۶۵۰ صفحه در مدت زمان یکسال در سال ۱۳۸۹ و با شمارگان یکهزار نسخه توسط نشر سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان به چاپ رسیده است.

آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از برجستهترین مراجع تقلید و از علمای پرتلاش معاصر به شمار میرود که اقدامات فرهنگی زیادی از جمله تاسیس مدارس علمیه و کتابخانه انجام داده است. کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی هم اکنون به لحاظ مجموعه نسخههای خطی اسلامی نخستین کتابخانه در کشور و سومین کتابخانه در جهان اسلام محسوب میشود.

محمود اکبرزاده در کتاب مرد نخستین (زندگی نامهی داستانی پروفسور سید محمود حسابی) به سرگذشت این بزرگ مرد که فیزیکدان، سیاستمدار، نخستین رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران و بنیانگذار فیزیک دانشگاهی ایران بوده پرداخته است. پروفسور حسابی تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی را در بیروت گذرانده و فارغالتحصیل در رشتههای ادبیات و علوم و راه و ساختمان است. مدتی نیز پزشکی خواند، ولی آن را رها کرد و به مطالعه نجوم، ریاضی و زیستشناسی پرداخت. سپس رشته مهندسی برق، مهندسی معدن و دکترای فیزیک را در دانشگاه سوربن به پایان برد. حسابی در سال 1306، به تهران بازگشت و با توجه به فقر فرهنگی کشور، در راه گسترش علوم و فنون جدید اقدامات قابل توجهی انجام داد. تأسیس دانشگاه تهران، دانشکده فنی و علوم، راه اندازی نخستین دستگاه رادیولوژی و ایجاد نخستین ایستگاه هواشناسی از کارهای اوست. دکتر حسابی پدر فیزیک ایران لقب دارد و یک بار نیز از سوی مجامع خارجی، به او عنوان مرد سال داده شده است. قطعا کسانی که در آن روز گرم بهاری، شیرینی تولدش را میخوردند، نمیدانستند که نام حسابی قرار است روزی در کنار همه کارهای ماندگارش، جاودانه شود. در نخستین روزهای اسفند سال 1281، در چهار راه معزالسلطنه تهران و در خانوادهای برجسته و سرشناس، کودکی به دنیا آمد که از همان ابتدا، دور و بریهایش را از هوش و استعداد سرشارش به تحیر وا میداشت. کودکی که بعدها در عرصه سیاست و علم و فرهنگ، مرد بزرگی شد و حالا قهرمان اثر محمود اکبرزاده است. اکبرزاده سرگذشت دکتر محمود حسابی را از دوران کودکی آغاز میکند. روزگاری که پدرش او و خانوادهاش را در پی رسیدن به زندگی بهتر، در فقر و تنگدستی در بیروت رها میکند و به ایران میرود. اما محمود، از همان ابتدا در مسیر آموختن قدم میگذارد و مدارج ترقی را پله پله طی میکند. یکی از بارزتین ویژگیهای کتاب «مرد نخستین»، بیان حالات و عواطف دکتر حسابی در کنار عقاید علمی و سیاسیاش است. توصیفاتی که این زندگینامه را به سبکی داستانی نزدیکتر کرده و علاوه بر نمایش وجوه دیگری از یک شخصیت برجسته علمی، کتاب را از افتادن در دام تاریخ نگاری صرف میرهاند. اثر حاضر شامل بخشهایی جذاب از ارتباط دکتر حسابی با دانشجویان ایرانی، دیدارش با شاه و نیز ملاقات با آلبرت انیشتین در سال 1325 است که یکی از فصلهای جذاب کتاب را شکل داده است. در بخشی از کتاب مرد نخستین میخوانیم: پس از مدتی، پروفسور حسابی به نمایندگی مردم تهران، وارد مجلس سنا شد. در آن زمان، شرکت نفت در صدد تجدید قرارداد و در اصل تجدید وابستگی خود به انگلیس بود. دولت هم مخالفتی نمیکرد. چیزی نمانده بود بدون سرو صدا قرارداد را تمدید کنند که چند نماینده موضوع را در مجلس طرح کردند و مخالفتهایی آغاز شد. تهدیدهای اولیهی دولتمردان، دهان بسیاری از مخالفان را بست، اما دکتر محمود حسابی و دو نمایندهی دیگر آن قدر موضوع را پیگیری کردند که آتش مخالفتها دوباره شعلهور شد. در مقابل، تهدیدها هم بالا گرفت، اما سرانجام دکتر حسابی و همراهانش موفق شدند جلوی تمدید قرارداد ننگین شرکت نفت ایران و دولت انگلیس را بگیرند و مادهی خلعید را به تصویب نهایی برسانند. مجلس اجرای این مصوبه را بر عهدهی دکتر مصدق گذاشت تا ضمن پذیرش پست نخستوزیری، مسئولیت خلع ید از شرکت نفت انگلیس را نیز عهدهدار شود. دکتر مصدق نیز به دو دلیل، دکتر حسابی را برای پیگیری این کار انتخاب کرد. دلیل اول مبارزات مداوم وی در مجلس و دلیل دوم، پیچیدگی فناوری صنعت نفت بود که حضور نیروی کارشناس متخصص را میطلبید. به این ترتیب پروفسور حسابی، نخستین رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران شد.

مقاله علمی و پژوهشی " نسبت شناخت عقلی خدا و شناخت خدا به خدا در دیدگاه ابنعربی" مقاله ای است در 16 صفحه و با 24 فهرست منبع که در مجلات معتبر علمی و پژوهشی با رویکرد اندیشه نوین دینی منتشر شده است در این مقاله علمی و پژوهشی به مباحث شناخت خدا به خدا، شناخت عقلی، اهل الله، ابنعربی، شناخت شهودی پرداخته شده است چکیده مقاله متون دینی بهویژه روایات به شکل صریح و غیرصریح شناخت خدا به خدا را توصیه و تأکید میکنند. توصیه «اعرفو الله بالله» ازجمله اینهاست. در دیدگاه ابنعربی شناخت خدا به خدا معرفتی، شهودی است که منحصر و مختص «اهل الله» است. ابنعربی با توجه به رویکرد عرفانی و مبتنی بر وحدت وجود و مظهر بودن عالم، شناخت خدا به خدا را تفسیر و آن را وهب الهی میداند که تنها اهل الله آن را در مییابند. بررسی جایگاه عقل در معرفت الله از دیدگاه وی حائز اهمیت است. وی با همه انتقاداتی که به راه برهان و استدلال که فلاسفه عهدهدار آن هستند وارد میآورد عقل را نیز مشمول وهب الهی دانسته که آن هم فقط شامل عقول اهل الله میگردد. اهمیتی که محی الدین به راه عرفان و شهود میدهد شناخت خدا به خدا را منصرف در اهل عرفان دانسته و حتی معرفت شرع و تقلید از خدا را شایسته آنان میداند و بر راههای دیگر میتازد. دانشجویان دوره دکترا و کارشناسی ارشد می تواند از محتوای این مقاله برای رساله دکترا و پایان نامه کارشناسی ارشد بهره ببرند . شناخت خدا+شناخت عقلی+اهل الله+ابنعربی+شناخت شهودی+ مقالات دینی+مقالات مذهبی+مقالات اندیشه دینی+ اندیشه نوین دینی +مقالات جدید+بانک مقالات+بانک مقالات جدید

نگاهی کوتاه به زندگی سراسر افتخار و آثار جاودان استاد گرانمایه محمود فرشچیان خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت و نقاشان تصویرگر عشقند، که نقش خیال بر در و دیوار دل می زنند. فرشچیان بنیانگذار مکتب خود در نقاشی ایرانی، که پایبند به شکل کلاسیک همراه با استفاده از تکنیکهای جدید برای توسعه دامنه نقاشی ایرانی است. او به این شکل هنر زندگی جدیدی بخشید و آن را از رابطه همزیستی تاریخ با شعر و ادبیات تغذیه کرد، برای انکه استقلالی به این هنر بدهد که قبلاً ان را نداشت. نقاشیهای قدرتمند و نوآورانه او پویا و گسترده و پر از جنب و جوش هستند، با تلفیقی جذاب از سنتی و مدرن، که ترکیبات سبک منحصر به فرد او در نقاشی هستند. برخی از تواناییهای او احساس فوق العاده خلاقیت، نقوش محرک، خلقت فضایهای گرد، خطوط نرم و قدرتمند، و خلقت رنگهای مواج هستند. آثار استاد فرشچیان یک ترکیب دلانگیز از هر دو اصالت و نوآوری است. اثارهای او از شعر کلاسیک، ادبیات، قرآن، کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان، و همچنین تخیل عمیق خود را پرورش یافته است.استاد فرشچیان نقش مهمی را در معرفی هنر ایران به صحنه بینالمللی هنر ایفا کرده است. او دعوت شد تا در دانشگاههای متعدد و موسسات هنری صحبت کند. شش کتابها و مقالات منتشر شده بی شماری در مورد آثار استاد فرشچیان وجود دارد.

درباره «فضلالله رضا» (۱۲۹۳- ۲۸ آبان ۱۳۹۸)ایرانشناس تمامعیارسیدمحمود دعایی | مدیر روزنامه اطلاعاتآشنایی بنده با روانشاد پروفسور فضلالله رضا به زمانی بازمیگردد که قرار بود ناشری دولتی، یکی از آثار ایشان را منتشر کند و تعهد به آن نیز کرده بود. اما آن ناشر، بدعهدی کرده و استاد از این بابت، دلمرده و پژمرده شده بود که کسی آثار ایشان را مورد توجه قرار نمیدهد. آن زمان، یعنی اواخر دهه هشتاد، آقای بهرام قاسمی - که در حال حاضر سفیر کشورمان در فرانسه است و پیشتر سخنگویی وزارت امورخارجه را برعهده داشت - سرپرست سفارت ایران در کانادا بود. او پیشنهاد داد روزنامه اطلاعات واسطه شود و این اثر را چاپ کند. بالتبع خود ایشان باید واسطه میشد و با ناشر سابق قطع ارتباط میکرد. چنین هم شد و انتشارات موسسه اطلاعات مفتخر به طبع آن کتاب شد. در این اثنا، هرگاه استاد مقالهای قلمی میفرمود - و تا زمانیکه مینوشت و قلم بر کاغذ میلغزاند و جامعه را از چشمه فیاض خویش بهرهیاب میساخت - روزنامه اطلاعات افتخار انتشار آن را داشت. استاد عنصر جامعی بود و از برق و مخابرات تا تاریخ و ادبیات، به فراخور استعداد، صاحب نظر بود و یک ایرانشناس تمامعیار بود. در آبان سال ۱۳۹۲، اما فرصتی فراهم شد تا ایشان، در جشن یکصدمین سال زادروز خود، که در دانشگاه تهران ترتیب داده شده بود، شرکت کند. در این برنامه، شخصیتهای ملی و دانشگاهی چون زندهیاد استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی، کمال خرازی، محمدرضا عارف، پرویز جبهدار مارالانی، محمدحسین حلیمی، سعید سهرابپور، علیرضا مهنا و مسعود بروجردی و محمود کمرهای سخن گفتند. در همان سفر، روزی هم در موسسه اطلاعات میزبان استاد بودیم تا از کتاب آخر ایشان رونمایی شود. در این مراسم، بزرگان ارجمندی چون زندهیاد محمدابراهیم باستانی پاریزی، زندهیاد محمدحسن گنجی، حسن انوری، محمدعلی اسلامی ندوشن، ژاله آموزگار و شیرین بیانی حضور یافتند. استاد در آن سفر با روحیه شاد و با انرژی مضاعف، در همه برنامهها شرکت جست و حتی به مدارسی هم که در گیلان به نام خود راهاندازی کرده بود سری زد. جالب آنکه ایشان هر آنچه حقالتالیف آثار خود بود را به همین مدارس و موسسات خیریهای که ایجاد کرده بود، اهدا میکرد و از این رو، حقشناسی وصفناپذیری داشت. اما متاسفانه از وقتی به کانادا بازگشت، دوستان، آنطور که باید، توفیق خدمتگزاری به ایشان را نیافتند؛ آنطور که در شان مقام آن استاد فرهیخته و دانشیمرد بود. معالوصف در سالهای پایانی عمر هم، که فراموشی و بیماری بر کهولت سن علاوه شده بود، بسیار بر ایشان تلخ گذشت. بهترین نوشتار را پس از رحلت ایشان، استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی - که ایشان نیز گنجینهای گرانقدر است و عمرش به سلامت، دراز باد - به رشته تحریر درآورد که مطالعه آن، برای خوانندگان، سودمند خواهد بود.

خطبههای نماز جمعه تهران از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۸ خورشیدی که دوران تفرقههای داخلی و جنگ تحمیلی بود بهوسیله آیات عظامی چون طالقانی، خامنهای(رهبر معظم انقلاب)، هاشمی رفسنجانی و ... ایراد می شد، سنگری که توانست بحرانهای پیش آمده را مدیریت کند و باعث ترغیب مردم برای حضور در دفاع مقدس، جمعآوری کمکهای آنها برای جبههها و در نتیجه زمینهسازی برای اتحاد و وفاق ملی باشد.

مقاله علمی و پژوهشی" فیلم محمد رسول الله (ص) و تحلیل نشانه شناختی " مقاله ای است در 26 صفحه که در مجلات معتبر علمی با رویکرد مدیریت رسانه منتشر شده است . در این مقاله علمی و پژوهشی به فیلم محمد رسول الله (ص) و تحلیل نشانه شناختی ، تنزیه گرایی ، سینما ، پیامبر اسلام ، پرده سینما ، چهره های مقدس و تحلیل صحنه اشاره شده است. محتوای این مقاله می تواند مورد استفاده دانشجویان دوره دکترای تخصصی و کارشناسی ارشد برای تهیه رساله دکترا و پایان نامه ارشد قرار گیرد.

"رستاخیز ۵۷" نام کتابی است که بخشی از خاطرههای انقلابیون شهرستان سمیرم در سال پایانی رژیم سیاه پهلوی را روایت کرده است. این مجموعه شامل ۴۲ خاطره است که محاصره پاسگاه وقت سمیرم در سال ۱۳۵۷ بعنوان نقطه عطف و تاریخی این منطقه، در ۶ داستان و خاطره پی در پی بیشترین حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. حوادث و رویدادهای شکلگیری انقلاب، تاریخ شفاهی، تظاهرات های همیشگی، پادوییها، پخش اعلامیههای حضرت امام(ره)، فعالیتهای انجمن اسلامی و دانشسرای مقدماتی، مسافرتها به پایتخت کشور و اصفهان، شعارهای انقلابیون و آیتالله خمینی کلیدواژههای پرتکرار این نوشتار تاریخ معاصر هستند. «محمدعلی سامی» در این کتاب علاوه بر بیان بخشهایی از اتفاقها وحوادث آن روزهای شهرهای بزرگ کشور مانند تهران و قم، روایتگر و بازیگر واقعی وقایع روزهای منتهی به ۲۲ بهمن سال ۵۷ سمیرم زادگاه و محل زندگی خودش نیز هست. او بارها از دست ماموران رژیم میگریزد، گاه کتک، فحش و ناسزا از ساواکیها میخورد، زمانی با پدرش که کارمند شهرداری است کل کل میکند، پای ثابت سخنرانیهای انقلابی روحانیون است و یکی دو مرتبه هم دستگیرش میکنند. اعلامیههای تاریخ ساز امام راحل(ره) را پشت کمرش پنهان و جاساز میکند و از اصفهان با وجود گشتیهای مستقر در مسیر از جمله «روستای کُهرویه» به دست انقلابیهای سمیرم میرساند. گویا آن زمان انجمن اسلامی سمیرم در سال ۱۳۵۰ زیر نظر حوزه علمیه قم فعال شده و همان زمان نویسنده کتاب به سفر زیارتی و البته سیاسی مشهد مقدس میرود. روزی که به دور ضریح مطهر میچرخد همزمان سر میدهد: «برای نابودی حکومت جور زمان، صلواتی غرا ختم کن»، «لال از دنیا نمیری برای سرنگونی حکومت یزیدیان هر چه میتوانی بلند صلوات بفرست.» اما چیزی نمیگذرد دستی سنگین از پشت شانهاش را چنگ میزند. کارمند اداره ساواک است و بعد از تهدید، سیلی و فحش دادنهای مداوم از او میخواهد گم شود و برود. درباره وضعیت آزادی زنانی که رژیم سیاه پهلوی شعارش را می دهد، در کتاب تنها از «آزادی جنسی شبه غربی» نام برده شده که آزادی واقعی نیست. اندکی بعد از زبان و لحن گویا و رسای یکی از روحانیون می نویسد که از توپخانه نظامی کارایی بیشتر و بُرنده تری دارد! ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۷ است و مسجدروها در سمیرم زیادتر شده اند. «شیخ رحمت الله فشارکی» آن سال ها ماه های رمضان و محرم را در سمیرم حضور داشته و در همراهی مردم شعار «با آل علی هر که در افتاد ور افتاد را سر میدهد» مادر نویسنده کتاب که گویا انقلابی تر از پدر است در دعاهایش از خدا می خواهد این شاه کافر بی نماز را از روی زمین بردارد و آیت الله(امام) خمینی را پیروز کند. کم کم فعالان انقلاب در سمیرم تصمیم می گیرند طرح مطالبه های خود را گسترش دهند تا اعتراضها به این بهانه بالا بگیرد. مطالبههای صنفی و دانش آموزی از قبیل: انتصاب رییس جدید برای دبیرستان، الزام حجاب برای دبیران و معلمان زن، استعفای فرماندار، آسفالت خیابان شفق، مرمت و آسفالت جاده سمیرم به شهرضا از جمله این خواسته ها بودهاند. از همین رو سرهنگ محبی از اصفهان مامور شده و به سمیرم میآید. او نیز از دیدن جای جای شهر غافل نمانده و با اعتراف به کاستی ها می گوید:« انگار اینجا اثری از امکانات شهری وجود ندارد. باورش سخت است که اصفهان به این آبادی شهری داشته باشد به این محرومی! من قول می دهم به این نابسامانی ها پایان داده شود. شما هم قول بدهید آرام بگیرید.» سفر به تهران برای شرکت در راهپیمایی ۱۳ آبان، به همراه برادرش علی اکبر که مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی نیز در آن جمع حاضر بوده اند. زن ها در انتهای دسته ها همراه مردان در راهپیمایی های ضد رژیم حضور دارند. دختران با مقنعه های مشکی و چادرهای سیاه. حجاب آن روزها سمبلی از مبارزه با دستگاه ستمشاهی است و رعایت حجاب کمتر از شعار و فریاد نبوده است. فرماندار وقت آن سال های سمیرم سید حسن کُلیجی(زادگاه کردستان، اهل تسنن و طبق پیگیری خبرنگار ایرنا در قید حیات در مهاباد استان آذربایجان غربی است) است که در حادثه محاصره پاسگاه، ترکشی به دستش اصابت می کند. آذر ماه از راه می رسد و شور انقلابی مردم بیشتر شده است. دیگر کسی از دستگیری و ساواک و نظامی ها ترسی ندارد. مولف کتاب شبی نقشه می کشد بجای پدرش، شب را در شهرداری نگهبانی دهد تا این مکان دولتی را به آتش بکشد؛ اما زمانی که می خواهد نیت خود را عملی کند ناگهان پدرش از راه می رسد و او پا به فرار می گذارد و نقشه اش ناکام می ماند. «محاصره پاسگاه سمیرم» اوراقی چند از کتاب را به خود اختصاص داده که در محرم سال ۵۷ حادث شده است. آن ماه استوار موصولی فرمانده وقت پاسگاه سمیرم جای خود را به استواری شاه دوست و خشن و اهل سیستان بنام «شیرزاد مهدی آزاد» می دهد که همان ابتدای ورودش به سمیرم تهدید می کند و می گوید: ۴۰ نفر از خمینی خواهان را دستگیر کرده و خودم در صحنه اعدامشان حضور خواهم داشت. همه اینها عاملی می شود که خشم و نفرت مردم از رژیم بالا بگیرد و تصرف پاسگاه را طرح ریزی کنند. ۱۸ آذرماه یک روز قبل از تاسوعای حسینی، مردم دست به دست هم برای تصرف پاسگاه هم قسم می شوند. خسرو آقایی، علی اکبر افشاری و حسن افشاری همان روز به شهادت می رسند. (سایر شهدا: رمضانعلی آصفی، جمشید نادری و جلال راجی) با این وضع مردم شعار میدهند: می کشم می کشم، آنکه برادرم کشت- زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما- قسم به خون شهدا، شاه تو را میکشیم. هر چند پاسگاه به شکل تقریبا کامل آتش می گیرد و تخریب می شود اما با رسیدن کماندوهای حکومت و نیروهای کمکی از شهر حنا، تصرف به نوعی نیمه کاره میماند. نیمه شبی که نویسنده کتاب و خانوادهاش در خواب هستند ماموران رژیم به خانه می ریزند اما موفق نمی شوند محمدعلی را دستگیر کنند اما برادرش را به جای او میبرند. بخش های پایانی کتاب نیز، دیدارهای انقلابیون سمیرم با آیات عظام و مراجع در قم، پرواز انقلابی و حضور در بهشت زهرا و مدرسه علوی برای دیدار با امام خمینی(ره) را روایت میکند. کتاب رستاخیز ۵۷ از سوی انتشارات صمدیه در ۳۸۴ صفحه منتشر شده است.